تیغ خوردی تا شقایق گل کند...
چهارشنبهای که گذشت، تا مرگ سرخ فاصلهای نبود.
اما انگار تقدیر مقدر نبود.
و انگار سلسۀ قیادت هنوز به زلف قافلۀ شهادت گره نخورده بود.
+ خدایا قدمهای قیادتم را بر قبلۀ قبیلۀ عصمت و سیادت مستحکم فرما و مُهر هدایتشان را بر پیشانی ارادتم بنشان و مرا بر آستان محبتشان بمیران.
*** * ***
ای سفیر نسترن در قرن خاک
ای صدای لاله در عصر مغاک
ای زمان محکوم محرومیتت
ای زمین تاوان مظلومیتت
خاک آدم تا ابد گلگون توست
از خدا تا خاک رد خون توست
زخم دیدی تا زمین غلغل کند
تیغ خوردی تا شقایق گل کند...
شهادت زائران مکتب مقاومت، در کربلای کرمان تسلیت باد.
پ.ن:
- به نظرم آنچه در کرمان اتفاق افتاد، مرگ قطعی جریان ننگین زن زندگی آزادی بود و مرگ زودرس جلادان صهیونیست.
- شعر از احمد عزیزی.
سلام
شما اونجا بودید جناب مرآت ؟
آه که پیر شدیم از غم :(