تلخ و گزنده (10)
یادی از امام خمینی رحمتالله علیه به بهانۀ سالروز تولدش.
راوی: رهبر عزیزتر از جانم.
به اتفاق اعضای شورای مرکزی ائمه جمعه خدمت امام رفته بودیم. ایشان، نصایحی فرمودند. ایشان از مرحوم صاحب جواهر یک مثل زدند و فرمودند: اگر قرار بود صاحب جواهر فلان طور (به یکزندگی اشاره کردند) زندگی کند، یک صفحه هم نمیتوانست بنویسد بعد گفتند آیا میدانید ایشان، جواهر را در چه شرایطی نوشته است؟
آن وقتها در نجف، سرداب هم معمول نبود. ایشان در اتاقی همسطح زمین نشسته بود و پنجره اتاق را بالا زده بود، تا یک مقدار باد و نور بیاید. آن وقتها پنجرهها کشویی بود که گاهی هم پایین میافتاد. در چنین شرایطی ایشان پای پنجره نشسته بود و جواهر را مینوشت امام میفرمودند که نسیم، نسیم خنک نبود؛ بلکه نسیم نجف بود که گرمای زیادی داشت.
من در فصل تابستان، در نجف نبودهام؛ اما تابستان شبیه نجف را که میگفتند شبیه نجف است، دیدهام. تابستان ایرانشهر را به خاطر دارم که باد آن، مثل گرمایی که از تنور بلند میشود، صورت انسان را میسوزاند. اصلاً خود آن باد، آزار دهنده بود و انسان میگوید، خدا کند که این باد قطع بشود!
مرحوم صاحب جواهر در چنان وضعیتی کنار پنجره نشسته بود، تا از آن نسیم به او بخورد و چنین کتاب با عظمتی را آنهم در شش جلد بنویسد.. امام میفرمودند، اگر صاحب جواهر، فلانطور زندگی میکرد، نصف صفحه هم نمیتوانست بنویسد. (سخنرانی در دیدار اعضای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
پ.ن: میلاد عصمتاللهالکبری حضرت فاطمۀ زهرا سلامالله علیها را بهعنوان روز زن به همۀ خانمهای محترم و بهعنوان روز مادر به همِۀ مادران عزیز بیانی تبریک و شادباش میگویم...🌹🥀🌺🌻🌼🌷🪴🌳🌴🌿☘️🍀
+ ببخشید که گلهای بهتر و قشنگتر از اینها نداشتم...
سلام. عید شما مبارک
کجای متن تلخ و گزنده بود؟