https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

۳۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گذرگاه فکر و ذکر» ثبت شده است

به نظر من ایرانی ضدانقلاب خارج‌نشین درهیچ جای دنیا سراغ نداریم که هدفش براندازی جمهوری اسلامی نباشد. حتی بعضی مخالفین و جناح‌های سیاسی داخل کشور هم از این قاعده مستثنی نیستند.

اما یک سئوال: آیا تا حالا فکر کردید که بودجۀ دورهمی‌ها، همایش‌ها، جلسات، میتینگ‌ها و مسلح کردن این گروه‌ها از کجا و چگونه تأمین می‌شود؟

به‌علاوه، هزینۀ رسانه‌های ارتباطی و شبکه‌های رادیویی، تلویزیونی و ماهواره‌ای که به اسم این گروه‌ها 24 ساعته علیه جمهوری اسلامی برنامه‌های خبری و تحلیلی تولید و پخش می‌کنند چگونه و از کدوم منبع تأمین می‌شود؟

اگر به این نتیجه رسیدید که منافقین، سلطنت طلب‌ها، کومله، پژاک، جیش‌الظلم، تجزیه‌طلبان کردی و گروهای تکفیری فقط به عشق مزدوری زنده‌اند و فقط زنده‌اند تا مزدوری کنند؛

و اگر به این نتیجه رسیدید که تمام هزینه‌های هنگفت این گروه‌ها را مستقیم یا غیر مستقیم دولت‌هایی مثل آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه، آلمان و دوکشور عربی تأمین می‌کنند؛ بدانید که کاری از این مزدورها ساخته نیست و این‌ها هرگز قادر به براندازی جمهوری اسلامی نخواهند بود. چرا؟

چون تجربۀ انقلاب‌های اصیل دنیا نشان داده، فقط اونهایی می‌توانند منشأء انقلاب (چه اسلامی و چه غیراسلامی) باشند و تحول ایجاد کنند که:

 اولاً خودشون مایۀ درونی داشته باشند. یعنی صاحب اندیشه و فکر باشند.

ثانیاً اهل مایه گذاشتن باشند. یعنی از مال و زندگی خود مایه بگذارند و از جانشان بگذرند.

ثالثاً درتاریخ درجا نزنند و حرکتی رو به‌جلو از خود نشان دهند. یعنی دنبال بهبود شرایط و ایجاد تمدنی انسانی‌تر و عادلانه‌تر باشند نه این‌که فقط جاده‌ صاف‌کن منافع جلادها و آدم‌کش‌ها باشند.

چهارم این که یک رهبر فهیم، خردمند، آزاده، آزاداندیش و خوش‌سابقه داشته باشند. یعنی مرد علم و ایمان و عمل باشد تا از خط و نشان دشمن نترسد و از معرکه فرار نکند.

این‌ها شروط لازم برای گروه‌های مبارز است. اما انگار از این قوم بی‌ریشه، جز گدایی و ادعای خدایی کار دیگری ساخته نیست.

این‎‌ها فقط  عِرض خود می‌برند و  گاهی هم زحمت برای ما می‌سازند...

 

۲ نظر ۱۸ شهریور ۰۴ ، ۲۰:۵۴
مرآت

هربار که گروه‌های ضد انقلاب ایرانی خارج از کشور را آنالیز می‌کنم، به این نتیجه قطعی می‌رسم که این‌ها جز فحاشی و عیاشی و کلاشی و مزدوری و مفت‌خوری هنر دیگری ندارند. به همین دلیل نه حرف جدیدی برای گفتن دارند و نه عقل درستی برای اندیشیدن. این‌ بی‌غیرت‌های وطن فروش حتی جُربزه‌ دفاع از خودشان را هم ندارند. لذا، با ضرس قاطع می‌تونم بگم که این مترسک‌های سر جالیز، در مسیر براندازی جمهوری اسلامی، هرگز با یکدیگر به توافق نخواهند رسید. این مفت‌خورها حتی با صدمن چسب و سریش هم قابل اتحاد نیستند و در کنار هم قرار نمی‌گیرند. :)

 

بیچاره سران استکبار که روی دیوار این قرتی‌های بیکار و بی‌عار یادگاری می‌نویسند! :))

 

 

 

پ.ن: دوسه‌تایی از این یادداشت‌ها توی دلم مونده. قراره اینجا بنویسم و خودم را سبک کنم... 

 

۲ نظر ۱۷ شهریور ۰۴ ، ۲۱:۵۸
مرآت

در جلسه‌ای بودیم که معدودی از چهره‌های اصلاح‌طلب حاضر بودند و داشتند بیانیۀ اخیر اصلاح‌طلبان را نقد وبررسی می‌کردند. اکثراً مخاصمه با آمریکا و اسرائیل (رژیم صهیونی) را نهی می‌کردند و با گوشه و کنایه جمهوری اسلامی را بهانه‌جو و مقصر جلوه می‌دادند...

نوبت حرف‌زدن به‌من نرسید و فکر کنم مدیر جلسه نخواست به بعضی‌ها فرصت حرف‌زدن بدهد. به‌همین دلیل، چکیدۀ حرفم را در قالب چندسطر نوشتم و دادم به ایشان که از قضا خودش هم مدافع اون بیانیه مزخرف بود.

 

اگر مایلید بخوانید:

... شاید صلح، آن‌جور که شما می‌گویید یک واژۀ آسمانی و بهشتی باشد! اما یک ابهام شخصیتی در عملکرد جنابعالی و جناح سیاسی شما وجود دارد که عملاً واژۀ زیبای صلح را و مفهوم و مصداق این واژه آسمانی را در تناقضی آشکار به مسلخ می‌برد و صلح را قطعه‌قطعه می‌کند. بنابراین، کسانی اجازه دارند به ماهیتِ صلح لبخند بزنند که وجنات وجودی‌شان جاده‌ صاف‌کن جنگ نباشد، کسانی صلاحیت دارند در سایۀ صلح بیاسایند که اول از جنایتکاران جنگی بیزاری بجویند، بعد برای ملت نسخۀ صلح بپیچند. به عبارت دیگر، کسانی می‌توانند با صلح بیامیزند که بتوانند با ضد صلح درآویزند!

 

 

۴ نظر ۱۱ شهریور ۰۴ ، ۲۳:۱۰
مرآت

موندم چه‌جوری می‌تونیم آن‌قدر عزیزدردونه و محبوب خدا بشیم که دیگه خود خدا برای زندگی ما تصمیم بگیره و حتی دوست و رفیق ما را هم خودش شخصاً برای ما انتخاب کنه!؟

اگر راهش را بلدید، لطفاً به ما هم یاد بدید...

 

 

خودشیفتگی اگر حد و مرز نداشته باشه؟؟

۲ نظر ۰۸ شهریور ۰۴ ، ۲۳:۳۲
مرآت

 حتماً در میزگردهای دانشجویی یا در کرسی‌های آزاداندیشی و یا در جلسات پرسش و پاسخ و یا در گفتگوهای دونفره با اهالی فرهنگ و سیاست با این جملات آشنا شده‌اید:

  • تذکر به‌جایی بود.
  • سئوال سختی پرسیدید.
  • اشارۀ خیلی جالبی داشتید.
  • به موضوع مهمی اشاره کردید.
  • مسئلۀ خیلی مهمی را مطرح فرمودید.
  • نکتۀ بسیار ظریف و پیچیده‌ای را نشانه رفتید.

اما دو نکته در این باره:

  1. براساس تجربه چندین ساله عرض می‌کنم خدمتتون که این جملات اگرچه ظاهری تحسین‌برانگیز دارند اما بیشتر وقت‌ها کلیشه‌ای‌ و کاذب هستند و کاربرد غیر حقیقی دارند.
  2. اگر این جمله‌ها را از یک عالم برجسته یا از یک چهرۀ شاخص و موجه و یا از یک استاد فرهیخته و کارآزموده شنیدید، بدانید که حرفتون یا سئوالتون واقعاً مهم است. اما اگر یک آدم غیر مشهور یا یک سخنران مبتدی و یا یک آدم خودعالم‌پندار به شما چنین جمله‌ای گفت، مطمئن باشید که دروغ می‌گوید و غرض و مرض دارد.

 

بدیهی‌ترین غرض‌‌ها این است که: 

  1. می‌خواهد شما را تشویق به گفتگو کند.
  2. می‌خواهد اصل بحث را به حاشیه بکشاند.
  3. می‌خواهد شما را باسوادتر از بقیه معرفی کند.
  4. می‌خواهد حس خودباوری کاذب را در شما برانگیزد.
  5. خودشیفته است و دوست دارد از موضع بالا حرف بزند.
  6. گرفتار هوای نفس شده و دارد به طرف مقابل دروغ می‌گوید.

 

غیر از مورد اول که در برخی مواقع موجّه و مقبول است و مورد دوم که یک تکنیک حرفه‌ای محسوب می‌شود، موارد سوم تا پنجم به ترتیب ناپسند- مخرّب - و متکبرانه است و مورد آخر گاهی یک رذیله اخلاقی و گاهی هم یک وسوسهٔ شیطانی و خطرناک خواهد بود...

 

۴ نظر ۰۵ شهریور ۰۴ ، ۲۳:۵۴
مرآت

هرسال قبل از اربعین، بعضی همسران جوان و دخترخانم‌ها و آقاپسرها در باره رفتن و نرفتن‌ به زیارت اربعین از من می‌پرسند و توقع هم دارند که براشون نسخۀ موافقت بنویسم و مثلاً راهنمایی‌شون کنم که چه‌وقت بروند، چگونه بروند، با چه‌کسی بروند، چی ببرند، چی بخورند، چی بپوشند و چه‌کار بکنند تا در طول سفر سختی نبینند، بیمار نشوند، از همراهان جا نمانند و خلاصه بی دردسر بروند و با کلی خاطرات شیرین و ماندگار برگردند! منم با توجه به شناختی که از روحیاتشان و از فیزیک جسمانی‌شان دارم، بعضی‌ها را قاطعانه منع می‌کنم و برای بعضی‌ها هم تمام موانع و دشواری‌ها و مخاطرات سفر را شرح می‌دهم. اونوقت اگر عزم سفر کردند، متناسب با وضعیت‌شان نسخه باید و نباید می‌نویسم.

به همین دلیل تعجب می‌کنم از اون‌هایی که عبور از مرز مهران و خسروی را، تردد و حمل و نقل جاده‌ای را، مشایه را، پیاده روی را، موکب‌های اسکان و پذیرایی را و زیارت پرفیض اربعین را فقط از قاب دوربین گزارشگران صدا و سیما و از دریچۀ زیبانویسی‌ بعضی خاطرات می‌بینند و با این ذهنیت که همه چیز آماده و گل و بلبل است راهی سفر می‌شوند. اما وقتی به مرز می‌رسند و یا وارد عراق می‌شوند، می‌فهمند که تصوراتشان واقعی نبوده و در نتیجه با کلی دل‌زدگی و خاطرات تلخ و وارونگی اعتقادات برمی‌گردند.

یادم هست بعضی از مسئولان اربعین و دوستان رسانه‌ای ما چندسال قبل در شهر نجف خدمت آیت‌الله سیستانی رسیده بودند تا گزارش کار بدهند و از ایشان رهنمود بگیرند. جملۀ معروف آیت‌الله در آن دیدار نقل به مضمون این بود که فرمودند: مراسم پیاده‌روی اربعین را این‌قدر ساده و راحت و اطوکشیده در تلویزیون نمایش ندهید و برای مردم به ویژه برای خانم‌ها و فرزنددارها جوری تبلیغ نکنید که فکر کنند پیاده روی اربعین راحت و بدون مشکل است...

 

از نظر من، مسافرت به خودی خود سختی دارد، اما سفر اربعین سختی‌هایش مظاعف و بلکه منحصر به فرد است. به همین دلیل اونهایی که عزم این راه را دارند، باید آن‌قدر عاشق و شیفته باشند که حتی تلخی‌های مسیر هم برای‌شان شیرین باشد...

 

پ.ن:

  1. از اربعین امسال کلی جلوه‌های ویژه و سوژه‌های شوق‌انگیز و تعدادی هم نکته‌های آموزنده دارم که اگر شرایط سیاسی روز اقتضاء کند به یادگار خواهم نوشت...
  2. در همۀ صحنه‌های خدمت و زیارت به یاد عزیزان مجازی بودم و به نیابت از همه‌تون دعا کردم.

 

۴ نظر ۲۸ مرداد ۰۴ ، ۲۲:۴۴
مرآت

وصیت‌نامه‌ام را به‌روز کردم، کارهایم را به سامان رساندم. یه مختصر کارهای دیگر هم هست که دارم انجامش می‌دهم. ورزش و پیاده‌روی و آمادگی بدنی هم از قبل بوده و ادامه دارد.

خلاصه این‌که دارم آماده می‌شوم برای سفر اربعین، برای زیارت بامعرفت و خدمت همه‌جانبه‌ در جادۀ عشق. ان‌شاءالله

امسال رفت و برگشت ما دوهفته طول می‌کشد. دوست دارم در این مدت و در این مسیر، درس دلدادگی‌ به آل رسول را بیشتر بیاموزم و دوست دارم آتش درونم را علیه جنایتکاران وحشی آمریکا و رژیم صهیونی شعله‌ورتر کنم. دوست دارم در کنار زیارت و خدمت، نهایت وقت و تلاشم را به سمت تبلیغ جبهه مقاومت و برملا کردن ماهیت رژیم کودک‌کش صهیونی تنظیم کنم...

دوست دارم در صف طولانی انتظار، بیکاره و عاطل و باطل نباشم...

 

 

۰ نظر ۰۹ مرداد ۰۴ ، ۲۲:۳۲
مرآت

ابراز ارادت کلامی و عاطفی بین زن و مرد نامحرم حتی اگر درقالب مباحث علمی و اخلاقی باشد و حتی اگر این رابطه در قالب نوشتار و کامنت‌های وبلاگی باشد، مذموم است و هیچ توجیه شرعی و عقلانی ندارد.

حالا اگر این خانم مُریده و آن آقای مُراد، متأهل و صاحب فرزند هم باشند، برای هردو خطرناک است. چون در صورت ادامه به زودی پاییز زندگی‌شان را خواهند دید.

 

پ.ن: برای مخاطب خاص...

 

۶ نظر ۰۵ مرداد ۰۴ ، ۲۲:۲۶
مرآت

نوشته بود: بنیامین نتانیاهو عامل ناامنی تمامی یهودیان جهان شده است. او یک هیولاست.

و گفته بود: اگر همه مردم غزه را هم بکشید، باز هم نسلی پس از نسل دیگر به‌دنبال انتقام خواهند بود. آن‌ها اسرائیل و آمریکا را هدف قرار خواهند داد و این، حق آن‌ها خواهد بود.

 

پ. ن: به نقل از کانال خبر «فوری سراسری» در ایتا       @fori_sarasari 

 

آن‌چه خواندید، نه حرف حماس و مردم غزه است. نه حرف فرماندهان مقاومت، این‌حرف، مال مقامات جمهوری اسلامی هم نیست.

این، یک اظهار نظر واقع بینانه است از «هانتر بایدن» (پسر رئیس جمهور قبلی آمریکا)

که البته بعید است نظر ایشان از سر دلسوزی برای زن و مرد و کودک فلسطینی باشد. به نظر من ایشون بیشتر از هرچیز، نگران زندگی حاکمان آمریکا و نگران صهیونیست‌هاست. نگران هستند که مبادا فرداروزی هدف حملۀ انتقام‌جویانه فلسطینی‌ها قرار بگیرند. 

 

 

 

۲ نظر ۰۲ مرداد ۰۴ ، ۲۲:۱۲
مرآت

ماجرای حمله نیروهای جولانی به سویدا در سوریه یک تاکتیک فریبکارانه بود، به این صورت که بعداز ربودن یک بازرگان دروزی و شورش و تظلم‌خواهی دروزی‌ها، نیروهای جولانی به مقابله شتافتند و رژیم صهیونی هم به بهانۀ دفاع از دروزی‌ها وارد عمل شد و ماهی مقصودش را از آب گل‌آلود صید کرد. با این تفاوت که در این گیرودار بعضی نیروهای جولانی فهمیدند که حسابی رودست خوردند و فهمیدند که این ماجرا یک طراحی صهیونیستی بوده و جولانی فقط آلت دست صهیونیست‌ها بوده است. لذا، خواستند بایستند و تلافی کنند، اما نمایندگان آمریکا و صهیونیسم فوراً دست‌به کار شدند و آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی کردند.

با این‌فرض، عدۀ قلیلی از دروزی‌ها از اول دنبال سهم‌خواهی بودند و هنوزهم پای منافع اسرائیل ایستاده‌اند. نیروهای جولانی هم طبق دستور ارباب فتنه‌ها باید به‌شکل صوری وارد عمل می‌شدند و بلافاصله هم باید عقب نشینی می‌کردند که مأموریت به‌خوبی انجام شد...

اما نیروهایی که الآن دارند به صورت پراکنده در سوریه و السویداء می‌جنگند، معدودی از نیروهای جولانی و گروهی از عشایر هستند که صهیونیستی بودن نقشۀ جولانی را فهمیده‌اند و دارند تلاش می‌کنند که نگذارند نقشۀ صهیونیست‌ها به نتیجه برسد، که البته تلاش آن‌ها به این دلیل که پراکنده و بدون‌سر است و ماهیت تروریستی دارد، نمی‌تواند نتیجه مطلوب و مثبت داشته باشد...

با این همه، ادامه درگیری‌ها در سویدا اگر علیه حکومت جولانی فراگیر شود و به یک مطالبۀ عمومی تبدیل شود، ممکن است شکاف و دودستگی در باند تروریست‌های حاکم بر سوریه را بیشتر کند و آرام آرام به نجات سوریه از دست داعشی‌های کراواتی بیانجامد. با این نگاه، عرصه برای حضور صهیونیست‌ها ناامن و اجرای طرح کریدور داوود برای آن‌ها کمی دشوار خواهد شد. در غیر این‌صورت ادامه درگیری‌ها برای سوریه نتیجه‌ای جز تخریب و قتل و آدم‌کشی ندارد.

 

 

+ صرف‌نظر از متن، همین‌که برخی عشایر سوری که یک روز فرش قرمز جلوی پای جولانی پهن کردند و حالا بعداز ویرانی و تخریب و قتل و ناامنی از توهم بیرون آمده و ماهیت غیراسلامی و غیرعربی جولانی را فهمیده‌اند، خودش جای شکر دارد. ان‌شاءالله موجب بیداری بیشتر آن‌ها شود و تلاش‌شان به نتیجه‌های مثبت برسد.

 

++ این‌که گفته‌اند قبایل و طوایف سوریه آتش بس یا توقف درگیری را قبول کرده‌اند، یک خبر جعلی و یک دروغ رسانه‌ای است...

 

۱ نظر ۳۰ تیر ۰۴ ، ۲۱:۱۷
مرآت

اول- کتاب تحولات منطقه‌ای دارد به سرعت باد ورق می‌خورد و شرایط جهان دارد شتابان به سمت دگرگونی پیش می‌رود.

دوم- به نظر من جنگِ موجودیت برای دو جبهه استکبار و ضداستکبار جدی و جدی شده و هیچ نشانه‌ای از توقف تنش دیده نمی‌شود. گویی برای ما و مردم غرب آسیا هیچ گریزی از جنگ و درگیری نیست...

سوم- در این جدال فراگیر، بی‌تفاوتی جایگاهی ندارد. یا باید خودمان راه حق را انتخاب ‌کنیم و در برابر ظلم بایستیم یا ناگزیر طعمۀ شیطان می‌شویم و ظالمان صهیونی ما را خرج منافع خود خواهند کرد..

چهارم- در گیر ودار این جنگ‌ها باید بیدار باشیم. باید حواسمون باشد که کجای تاریخ ایستاده‌ایم. باید هوشمندانه انتخاب کنیم و مظلوم را تنها نگذاریم وگرنه دشمن خون‌آشام، حتی به هم‌پیمانان و اجیرشده‌های خودش هم رحم نخواهد کرد.

 

 

+ چندروزی سرگرم دید وبازدید فامیلی و دوسه روزی هم مشغول راست‌و ریست‌کردن کارهای موکب اربعین بودم. اما از اخبار و اطلاعات سیاسی غافل نبودم. فقط به خاطر مشغله‌ها، ترجیحاً از وبلاگ فاصله داشتم.

از خانم‌ها و آقایانی که برای پست فبل کامنت گذاشتند و نتونستم به موقع پاسخ بدهم، عذرخواهی می‌کنم. (ان‌شاءالله در اولین فرصت پاسخ می‌دهم)

 

۱ نظر ۲۸ تیر ۰۴ ، ۱۹:۱۷
مرآت

یقین دارم وضعیت اون آقایی که در مصاحبه‌ و سخنرانی‌هایش، آمریکا را تطهیر می‌کند و پیام تسلیم و سازش برای دشمن می‌فرستد، از سه‌ حالت خارج نیست:

  1. یا کودن سیاسیه،
  2. یا کنترل زبان و بیان خود را نداره،
  3. یا به صورت ژنتیکی ذلیل و بی‌عرضه‌ و بی‌غیرته!

 

 

+ آقای صدا وسیما هم لطف کند به بهانۀ وفاق، جرثومه‌های نفاق و کثافت‌های بی‌مایه را به‌عنوان کارشناس جلوی دوربین رسانۀ ملی دعوت نکند.

۶ نظر ۲۱ تیر ۰۴ ، ۲۱:۲۲
مرآت

 

  1. عجالتاً آمدم بگویم که هستم. :)
  2. در این چندروز فرصت‌های خوبی داشتم، برای رفتن به هیئت، برای ملاقات مجروحین جنگ 12روزه، برای کمک به حادثه‌دیده‌ها، برای ریکاوری خودم (هم از نظر سلامتی و هم در بُعد انگیزشی) برای گپ وگفت با اون‌هایی که کنشگر و پژوهشگر و اهل نظر هستند و به اصطلاح محلی از اعراب دارند و بالاخره برای گفت و شنود با مردم عادی کوچه و خیابان باهدف انرژی گرفتن از روحیۀ ایمان و مقاومتشان. تا جایی که می‌شود گفت ظرفیتم را و باورم را حسابی نوسازی و بازسازی کردم و حالا آماده‌ هستم تا به هرحادثه‌ای از نوع جنگ و سخت‌تر از جنگ خوشامد بگویم. ان‌شاءالله.

 

 

۲ نظر ۱۹ تیر ۰۴ ، ۲۲:۰۸
مرآت

 

فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقَامَکَ وَ أَکْرَمَنِی بِکَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ...

.

.

 

حسین جان، از خدایی که جایگاه شما را گرامى داشت و به واسطۀ شما مرا کرامت بخشید، درخواست می‌کنم که خون‌خواهى تو را زیر پرچم امام منصور روزی من قرار دهد...

 

* در مجالس عزای اباعبدالله علیه‌السلام به یادتان هستم. از همه‌تون التماس دعا...

 

۳ نظر ۰۸ تیر ۰۴ ، ۲۳:۴۹
مرآت

بعضی‌ها فکر می‌کنند پیروزی یعنی که از ما هیچ‌کس کشته یا زخمی نشود، هیچ خسارتی نبینیم، خون‌هم از دماغ ما نیاید و چیزی را هم از دست ندهیم، فقط افراد دشمن را بکشیم، هواپیماهایش را بزنیم و سرزمین‌شان را ویران کنیم!

نه جانم، از این‌جور پیروزی‌ها تا حالا برای هیچ ملتی ثبت نشده و خدا هم چنین وعده‌ای به بندگانش نداده است.

پس چیه معنی پیروزی؟

پیروزی یعنی اگر مورد حمله قرار گرفتیم، بایستیم، خون بدهیم، درد بکشیم، آلاخون والاخون بشیم، داغ ببینیم، اما صحنه را ترک نکنیم و نگذاریم دشمن برما مسلط شود...

 

 

+ به‌قول ستارخان: خاک می‌خوریم، به خاک می‌غلتیم، اما خاک به دشمن نمی‌دهیم.

 

++ پیروزی را این‌جور معدل گیری می‌کنند: هراندازه که دشمن در رسیدن به اهدافش ناکام بماند، به همان اندازه ما پیروزیم و هراندازه که تلفات دشمن نسبت به ما بیشتر باشد، به همان اندازه ما پیروزیم...

 

 

پ.ن:

  1. جنگ، به خودی خود تلخ و ناگوار و ویرانگر است. اما اگر در راه حق و در مسیر دفاع از ارزش‌های انسانی باشد، طعم و نتیجه‌اش شیرین خواهد بود...
  2. دوهفته‌ای میشه که نظم زندگی‌ام کلاً بهم ریخته و حداکثر روزی دوساعت خوابیدم. ازشما چه پنهان، شب دوم حملۀ اسرائیل هم پای چپم کمی آسیب دید که باید بهش برسم. به همین دلیل از فردا قرار است کمی به خودم استراحت بدهم...

 

 

۷ نظر ۰۶ تیر ۰۴ ، ۲۰:۵۵
مرآت

پوشش سوپرانقلابی‌گری برای القای شکست ایران.

برخی حساب‌های منافقین در فضای مجازی که در پوشش اکانت‌های سوپرانقلابی فعالیت می‌کنند، از شب آتش‌بس به این طرف فعالیت‌های خود را برای القای شکست ایران و پیروزی صهیونیست‌ها تشدید کرده‌اند.

اکانت‌های منافقین با این مطالب، اهداف خود را تعقیب می‌کنند:

  • «خون شهیدان پایمال شد!»
  • «عباس عراقچی و دولت این آتش بس را به نظام تحمیل کردند»
  • «توقف جنگ به معنای صلح تحمیلی است» 
  • و چند نمونه دیگر که گفتنش برام سخت و آزاردهنده است.

در واقع منافقین بیشترین تلاش خود را برای تاثیرگذاری بر احساسات و انگیزه‌های پاک انقلابیون معطوف کرده‌اند. چرا؟ چون همانطور که پیش‌بینی می‌شد، آمریکا و صهیونیست‌ها که به صورت یکطرفه جنگ را متوقف کردند، برای فرار از هزینه‌های پذیرش آشکار شکست، علاوه بر رسانه‌های خود به تریبون‌های فارسی‌شان در فضای مجازی نیز دل‌بسته‌اند. پس به‌هوش باشیم که در زمین منافقین بازی نکنیم.

 

+ یادمان باشد که مطابق آیه وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا. حرفی را که نسبت به آن علم و آگاهی نداریم نباید بزنیم وگرنه در برابر خدا مسئول خواهیم بود.

 

پ.ن: این مطلب را با توجه به آن‌چه خودم ساعت به ساعت در فضای رسانه‌ها رصد می‌کنم، نوشته‌ام و هدفم نه مبالغه است و نه تطهیر برخی از غفلت‌های احتمالی. مخاطب این یادداشت هم دوستان و همراهان عزیزی هستند که دل در گرو نظام بسته و آرزوی سربلندی و موفقیت کشور را دارند.

 

۷ نظر ۰۵ تیر ۰۴ ، ۱۸:۴۵
مرآت

 

اول- دربارۀ آتش‌بس.

الف نظر خوش‌بینانه

لیبرمن، سیاستمدار اسرائیلی:

  • این آتش‌بس شرم‌آور است، نه برنامه موشکی ایران نابود شد و نه برنامه هسته‌ای آن‌ها
  • این یک آتش‌بس بدون شرط است، ایران دوباره اورانیوم را غنی‌سازی خواهد کرد.
  • این اولین آتش‌بسی است که اسراییل نتوانست برای آن شرطی بگذارد، این آتش‌بس ذلیلانه ۳سال دیگر مجدداً ما را به‌سمت جنگ سوق می‌دهد.

معاریو (روزنامۀ عبری زبان):

  • جمهوری اسلامی ایران با وجود حملات و فشارهای اخیر، نه‌تنها تضعیف نشد، بلکه قوی‌تر از قبل، از این جنگ بیرون آمد.

ب- نظر بدبینانه

 ترور آلارم (رسانه جنجالی وابسته به موساد) درباره آتش‌بس:

  • چه آتش‌بس برقرار شود و چه نشود، اسرائیل این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که از حریم هوایی ایران برای حمله به تروریست‌ها و پایگاه‌های سپاه پاسداران و سایت‌های هسته‌ای، برای تضمین امنیت ملی خود، استفاده کند.
  • اهداف اسرائیل پس از آتش‌بس شامل 190 هزار نیروی فعال سپاه پاسداران، رهبران ارشد ایران و تمامی افرادی خواهد بود که در حملات تروریستی گذشته یا آینده دخیل بوده‌اند، البته تمامی اهداف، محدود به این‌ها نیست.

 

دوم- دربارۀ تأسیسات هسته‌ای ما

الف- نظر یک پژوهشگر هسته‌ای به نام توماس کیث در باره سلامت فردو، نطنز و اصفهان،

  • اگر فردو از بین رفته بود، شاهد دهانه‌های آتشفشانی، گسیختگی الکترومغناطیسی، پرواز اضطراری، روشن‌شدن لرزه‌نگارها و شعله‌های فروسرخ در زیر کوه بودیم. اما بجای همه این‌ها، توییتی از یک حساب کاربری در شمال اسرائیل دریافت کردیم که فریاد می‌زد: «فردو از بین رفته است!»
  • در حال حاضر هیچ تأییدیه‌ای از SAR وجود ندارد. هیچ خوشه‌بندی دهانه‌ای وجود ندارد. هیچ تحلیل فلش چندطیفی وجود ندارد. هیچ نشانه‌ای از آتش زیرزمینی وجود ندارد. هیچ حلقه BDA وجود ندارد.
  • اگر فردو فردا همچنان بچرخد، واشنگتن گران‌ترین عملیات نفوذ در تاریخ تخریب سنگرها را انجام داده است، و تنها نظاره‌گر بالا رفتن تهران از نردبان تشدید تنش بدون آسیب است. نه‌تنها حمله ممکن است شکست خورده باشد، بلکه آن‌ها بدون هیچ موفقیت راهبردی، بحران را تشدید کرده‌اند.

ب- گستاخی اروپایی‌ها

  • وزارت خارجه فرانسه: از ایران می‌خواهیم فوراً وارد مذاکراتی شود که منجر به توافق درباره برنامه‌های هسته‌ای و موشکی آن شود.

اما چندنکته از خودم:

  • معتقدم که صهیونیست‌ها در این یازده روز، آن‌قدر آسیب و خسارت دیدند که تمام ارکان حکومتی آن‌ها از اساس متزلزل شده و میزان خسارت‌های آن‌ها نیز آن‌قدر بالاست که حالاحالاها قابل احصاء و برآورد نیست. به حدی که بازسازی ویرانی‌هایشان حداقل بیش از 5 سال زمان نیاز دارد.
  • اما معتقدم که رژیم اسرائیل به هیچ صراطی مستقیم نیست و این آتش‌بس خودساخته، بدون فریب و نیرنگ نخواهد بود.
  • بنابراین دشمن با ما شوخی ندارد. مخصوصاً رژیم صهیونیستی که نامردترین و مخوف‌ترین دشمن جمهوری اسلامی است. اعتقاد او این است که جمهوری اسلامی از اساس باید نابود شود.
  • اسرائیل را نباید دست‌کم بگیریم. بر این اساس بهتر می‌دانم به‌جای برگزاری تجمعات احساسی و هیجانی، شش‌دانگ حواسمون به حیله‌ها و کینه‌ها و حرکت‌های بعدی‌ این جنایتکار باشد.
  • شکی نیست که ما در تسلیحات تهاجمی به اندازۀ کافی مقتدر هستیم. حتی از نظر سرزمینی و میدان مانور، فوق‌العاده‌ایم. اما خوب است از نظر سامانه‌های پدافندی و مخصوصاً دفاع غیرعامل هم، ساختار و توانمندی خود را تقویت کنیم.
  • نکته آخر این که، مسئولان امنیتی و اطلاعاتی ما و بلکه همۀ دستگاه‌ها و مقامات ما، باید مرزهای کشور و گمرکات را و مخصوصاً مسئلۀ نفوذ را جدی بگیرند و در برخورد با اتباع بیگانه نیز (اعم از توریست‌ها، مقیمین و افراد غیرمجاز) یک تدبیر اساسی بیندیشند...

 

 

۸ نظر ۰۴ تیر ۰۴ ، ۲۲:۵۳
مرآت

در بارۀ چرایی حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران تحلیل‌های مختلفی ارائه شده است. ازجمله این‌که‌ گفته‌اند:

  • این حمله یک عملیات نمایشی بود برای جلب رضایت نتانیاهو
  • این حمله، در حمایت از اسرائیل بود با این‌هدف که تنفس مصنوعی بدهد به نتانیاهوی وحشی.
  • این یک حمله آزمایشی بود تا هدف را دقیق‌تر ارزیابی کند برای حملۀ بعدی.
  • این حمله، فقط یک هشدار بود برای جمهوری اسلامی تا از آمریکا بترسد و حملات به اسرائیل را متوقف کند.

خود ترامپ هم ادعا کرده که با این حمله، برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرده و هدفش این بوده که اسرائیل را از جهنم جنگ نجات دهد و ایران را به صلح وادارد (صلح تحمیلی)

اما، غیر از حرف ترامپ عوضی که خیلی موذیانه، هدفش را پنهان کرده، به نظرمن دلیل حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران این بود که آمریکا و نتانیاهو به این نتیجه رسیده بودند که حملۀ هسته‌ای به ایران انجام دهند. اما چون تبعات آن دامنگیرشان می‌شد، تصمیم گرفتند به تأسیسات هست‌ای ما حمله کنند تا با این‌کار چند خطر را از خود دفع و همزمان چند پیروزی را برای خود رقم بزنند. با این هدف که:

  1. برنامۀ هسته‌ای ما را ویران کنند.
  2. با ویران کردن تأسیسات هسته‌ای، آمار مرگ و میر هموطنان ما را افزایش دهند و مردم ما را تا چندنسل به بیماری‌های ناشی از‌ تشعشعات رادیواکتیو مبتلا کنند (بی آن‌که بدنامی استفاده از سلاح هسته‌ای را بپذیرند)
  3. ملت را مستأصل کنند و علیه حاکمیت بشورانند
  4. نظام را به تسلیم وا دارند (صلح تحمیلی)
  5. اسرائیل را از جهنم جنگ نجات دهند.
  6. جبهه مقاومت را خلع سلاح و نابود کنند.
  7. و مهم‌تر از همه این‌که، خود را از خطر واکنش متقابل کشورهای چین، روسیه، کرۀ شمالی و پاکستان در امان نگه دارند.

حالا این‌که چرا ترامپ شخصاً مسئولیت این حمله را برعهده گرفت، دلیلش سه‌چیز است:

  1. آسیب‌پذیری ترامپ در برابر جامعه جهانی کمتر از نتانیاهو است.
  2. اگر نتانیاهو این حمله را انجام می‌داد، نه تنها امتیازی برای آمریکا و اسرائیل نبود، بلکه پروندۀ جنایت‌های نتانیاهو را سنگین‌تر و او را باخطر حذف یا مجازات بین‌المللی نزدیک‌تر می‌کرد.
  3. قرار بوده در این ماجرا ترامپ (آمریکا) قهرمان میدان باشد، نه نتانیاهو (چون تمام هزینه‌ها و تجهیزات جنگی اسرائیل متعلق به آمریکاست)

 

اما، وقتی لطف خدا شامل حال ملت ایران شد و خطر را از ما دور کرد، نه تنها همۀ اهدافشان نقش برآب شد، بلکه فرصتی پیش آمد برای ملت ایران تا در ادامۀ مبارزه با آمریکا و اسرائیل مصمم‌تر، متحدتر و مطمئن‌تر به پیش بروند. ان‌شاءالله...

 

۳ نظر ۰۳ تیر ۰۴ ، ۱۳:۵۱
مرآت

حرف‌های ترامپ بعد از حمله به تأسیسات هسته‌ای ما:

  • برنامه هسته ای ایران را با عملیات موفق و چشمگیر متوقف کردیم.

بلانسبت خوانندگان عزیز، ما به این می‌گیم (گُنده گ وزی)

  • اگر ایران صلح نکند عملیات ما ادامه پیدا خواهد کرد.

حتماً ادامه بده. جایزه صلح نوبل در انتظارته

  • اکنون می‌توانم به جهان بگویم که ما برنامه هسته‌ای ایران را پایان داده‌ایم.

جهانیان هم باور کردند.

  • هنوز اهداف زیادی وجود دارد و امشب سخت ترین آنها بود.

ترامپ مرد شب‌های سخت (از نوع گُنده گُنده‌ش)

  • اگر صلح محقق نشود، اهداف دیگری را دنبال خواهیم کرد.

باشه، فقط مراقب جان نیروهای بیچاره‌ت باش.

  • مردم ایران می گویند مرگ بر اسرائیل اما من میگویم خدا اسرائیل را حفظ کند.

یارب دعای خسته‌دلان مستجاب کن.

 

 

پ.ن: حداقل برای من یکی روشن بود که آمریکا وارد جنگ با ما خواهدشد. فقط موندم چرا این قدر دیرهنگام شروع کرد؟

شک ندارم که این جنگ هم علیرغم ویرانی‌ها و خسارت‌هایش برای ما یک فرصت است. ان‌شاءالله موجب بیداری و اقتدار بیشتر نظام و باعث بهسازی ساختار و رفتار مسئولان سیاسی، اجرایی و فرهنگی ما شود...

 

+ پست مرتبط 

 

 

 

 

۵ نظر ۰۲ تیر ۰۴ ، ۰۹:۱۱
مرآت

دیروز (30 خرداد) در مراسم نماز جمعه با یک اتفاق خیلی زیبا وخوشحال‌کننده مواجه شدم:

یک دوست قدیمی را توی صف جماعت دیدم که سال 401 جزو جریان زن زندگی آزادی بود و با جرم ثابت‌شده، محکومیت قضایی گرفته بود.

اما بعد از هشت‌ماه با عفو رهبری از زندان آزاد شد.

آزادی‌اش از زندان را خبر داشتم. اما از وضعیت فکری و سیاسی‌اش بی اطلاع بودم.

چند صف جلوتر از من با پسر 8 ساله‌اش توی جمعیت نمازگزار نشسته بود.

اولش فکر می‌کردم اشتباه می‌کنم. اما مطمئن شدم خودش هست.

رفتارش در صف نماز خیلی برام دلچسب بود...

هربار که صدای تکبیر جماعت بلند می‌شد، او هیجانی‌تر از بقیه با هردو مشت گره کرده شعار می‌داد. درست مثل بچه حزب‌اللهی‌های دوآتشۀ خودمون. 😊

و من همه‌ش منتظر بودم زودتر نماز تمام بشه تا ببینمش و یک دل سیر بغلش کنم.

.

.

رفتم به سمتش..با یک سلام و یک بغل صمیمانه با کلی گریه و اشک و روبوسی که هیچ‌جوره نمی‌تونم توصیفش کنم...

فقط می‌تونم بگم یک حس بسیار شیرین بهم منتقل شد که تا حالا تجربه نکرده بودم...

 

اما در آخرین لحظه برای این‌که خوشحالی‌ام را بهتر به ایشون منتقل کنم، بعداز صورت و پبشانی، دستش را هم بوسیدم. بعدهم راه افتادیم برای راهپیمایی جمعه خشم و نصر...  

 

 

+ معتقدم که این، نشانۀ عقلانیت و غیرت همه ایرانی‌های وطن دوست و همۀ بچه مسلمون‎‌های کشور عزیزمون است که سر سفرۀ خانواده بزرگ شده‌اند و حق را از باطل خوب تشخیص می‌دهند. به همین دلیل هیچ‌وقت حقیقت را و منافع دینی و ملی را پای منافع شخصی ذبح نمی‌کنند...

 

۴ نظر ۰۱ تیر ۰۴ ، ۲۲:۰۲
مرآت