https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

آخرین مطالب

۲۴۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گذرگاه فکر و ذکر» ثبت شده است

بحمدالله انتخابات تمام شد و مهمترین رکن آن که امنیت بود، علیرغم تهدیدهای ضد امنیتی داعشی و غیر داعشی به خیر گذشت. مشارکت مردم نسبتاً در حد رضایت بود. البته روسیاسی به ذغال ساکتین و تحریم گران انتخابات خواهد ماند. همانطور که شرمساری به چهره معاندین خارج از کشور مانده است.

و اما، تا آغاز فعالیت مجلس دوازدهم سه چهارماهی فرصت باقی مانده است. پس هنوز برای تبریک گفتن و دعا کردن و امثال این چیزها وقت بسیار داریم. اما خالی از لطف نیست که از همین الآن برای رئیس و نمایندگان مجلس آینده آرزوی موفقیت و سرافرازی داشته باشیم!

از این جهت با توجه به شناختی که از بعضی منتخبان جدید دارم، دعا می‌کنم که نمایندگان منتخب به خاطر آن‌چه به دست آورده‌اند مغرور نشوند، از جنجال‌آفرینی در مجلس بپرهیزند و در مسیر قانونگذاری و ادای وظیفۀ نمایندگی، مثل گذشته دچار افراط‌گرایی سیاسی و رفتارهای رادیکالی نشوند و البته دقت داشته باشند که به بهانۀ تعمیق روابط و تعاملات حزبی و سیاسی، به روزمرّگی و ندانم‌کاری های فرصت‌سوز هم گرفتار نشوند و مآلاً به‌جای هزینه‌تراشی و حاشیه‌سازی های مخرب، به فکر اقدامات اساسی و ماندگار برای این ملت باشند. فعلاً همین.

۰ نظر ۱۲ اسفند ۰۲ ، ۲۳:۰۲
مرآت

چند روزی حسابی سرگرم سیاست بودم و کلی نشست و گفتگو با جریانات سیاسی داشتم. بخشی از این گفت وگوها به خواست خودم بود، بعضی هم به دعوت گروها یا لیدرهای رسانه‌ای آن‌ها بود.

امروز، با اصرار یک دوست غیر افراطی اصلاح طلب به یک جمع تقریباً افراطی این جریان دعوت بودم که البته مشابه من افراد دیگری هم در این جمع بودند. در انتهای برنامه مدیر جلسه از مدعوین خواست تا بی تعارف و بدون ملاحظه نظرشان را در بارۀ اصلاح‌طلبان بنویسند. من هم تعریف زیر را نوشتم و دادم خدمتشون:

تبارشناسی اصلاح ‌طلبان؛

مدعیان ضعیف‌النفس، وقتی در مسیر آرمانگرایی دچار اغوا می‌شوند، از وظیفه‌مندی انسانی به طویله‌مندی حیوانی تغییر جنسیت داده و شخصیت مسخ شدۀ خود را در زیست‌بوم جدیدی به نام چراگاه اصلاحات جشن می گیرند...

*********

و حالا اصل مطلب: این نظر قطعی و غیرقابل تغییر بنده است در بارهٔ اصلاح‌طلبان. اما اجازه بدید با کمی تخفیف در بارۀ جریان اصولگرایی هم چیزی برای خودم و شما بنویسم:

راستش را بخواهید سیر تا پیاز جریان‌های اصولگرایی را می‌دانم. حَسَب و نسب خیلی‌هاشون را می‌شناسم، از کارآیی و ناکارآمدی شان خبر دارم و خلاصه چیستی و کیستی آدم‌های این جناح را می‌دونم . به همین دلیل برام فرقی نداره که نامزدهای این جناح توی لیست مبنا باشند، یا شانا، یا اُمناء یا شورای وحدت یا ‌شورای ائتلاف یا جهادگران و یا هر عنوان دیگر. به نظر من، این جریانات و انشعابات آن اگرچه با اصلاح‌طلبان قابل قیاس نیستند؛ اما همه‌شون سر و ته یک کرباسند. در پاکی و بی‌باکی بعضی از شخصیت‌هاشون تردیدی ندارم، ولی عموماً حرفشون با عملشون یکی نیست. ضمن این که اصولگراها نوعاً بدون برنامه و تشکیلات ناپذیرند و همیشه باری به هر جهت کار می‌کنند. (مخصوصاً پایداری‌های ناپایدار) کم و بیش آدم‌های مفتخور و بی خاصیت، افراد قدرت‌طلب و بعضاَ آدم‌های آفتابگردانی هم در بین آنها دیده شده است. خلاصه این که حضرات اصولگرایان عادت دارند که یله و رها باشند و به مرام حزبی و تشکیلاتی تن ندهند. ‌

با این وجود، شرکت در انتخابات یک وظیفه مهم و یک فریضۀ سیاسی است.‌‌ به همین دلیل وظیفۀ بعدی ما این است که از بین همین افراد، خوب‌ترین‌ها را به مجلس بفرستیم.

 

+ بنده قصد ندارم نامزد خاصی را معرفی ‌کنم. فقط توصیه می‌کنم خودتون را مجبور نکنید که حتماً به اسامی مندرج در یک لیست رأی بدهید. بلکه مطالعه کنید، پرس و جو کنید و بر اساس تحقیق و مشورت، از بین نامزدهای موجود، به سالم‌ترین و بی غل و غش‌ترین افراد حاضر رأی بدهید -چه در لیست الف باشند یا در لیست ب- فقط کاری کنید که نزد خدا و وجدان خودتون برای انتخابتون حجت داشته باشید. خودم تا امروز 18 نفر از نامزدهای مورد نظرم را از بین سه لیست جدا کردم و ان‌شاءالله بقیه‌ش را هم از همین سه لیست انتخاب خواهم کرد.

 

++ وقتی هم که رأی دادیم این جور نباشد که تا آخر سنگ حمایت از آنها را به سینه بزنیم. چون جانبداری بیجا و تعصب بیمورد نسبت به نماینده مجلس یا رئیس جمهور و یا هر مسئول دیگری، اساساً با آزاداندیشی و حقیقت ‌طلبی منافات دارد. اصولاً دفاع غیر حق از یک مسئول بدون توجه به عملکرد آن فرد، شأن و شخصیت و اعتبار اخلاقی و دینی انسان را خدشه دار می‌کند... پس باید مراقب باشیم.

۲۰ نظر ۰۸ اسفند ۰۲ ، ۰۴:۱۵
مرآت

در نظام سیاسی مردم سالار، برگزاری انتخابات، به معنی داغ کردن تنور منازعات و مناقشات یک عده لات و گُنده‌لات نیست.. بلکه مشارکت در انتخابات، مباهات یک ملت است که برای کشور،  امنیت و افتخار به بار می‌آورد و برای امروز و فردای این خاک، اعتبار و اقتدار می‌آفریند.

این روزها دندان طمع گرگ‌های داعشی برای جویدن گلوی ایرانی‌های آزاده از همیشه تیزتر است. داعشی‌های زخم‌خوردهٔ دیروز، با حمایت مالی آمریکا و انگلیس و اسرائیل، از روزنۀ انتخابات، امنیت ملت را نشانه رفته‌اند... خدا کند برج و باروی امنیت این مرز و بودم با بی‌تفاوتی ما تَرَک بر ندارد...

۰ نظر ۰۱ اسفند ۰۲ ، ۰۰:۱۹
مرآت

به یقین رسیده‌ام که بچه شیعه‌های ایرانی آن‌قدر اهل کیاست و سیاست هستند که می‌توانند در عصر شبهه‌ها و فتنه‌های رنگارنگ، دسیسه‌ها را خوب بشناسند و در زمین بدخواهان به نفع بیگانگان بازی نکنند...

 

+ انتخابات نه فقط یک حق شخصی، بلکه یک وظیفۀ اجتماعی است.

++ چه خوب است انسان بی مسئولیت و ایرانی بی تفاوت نباشیم.

۰ نظر ۲۹ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۲۷
مرآت

خلاصه و فهرست‌وار:

این روزها کلیدواژه‌های پرتکرار که از طریق شبکه‌های معاند در فضای مجازی پمپاژ می‌شود، رنگ و بوی انتخاباتی دارد. مثل «انتخابات آزاد» ، «تحریم انتخابات»، «مهندسی انتخابات» و... که به اسم اظهارات گروه‌های اپوزیسیون به خورد مردم می‌دهند. چند نمونه‌اش را بخوانید:

  • ادعای مهندسی انتخابات توسط شورای نگهبان با هدف خالص‌سازی مجلس آینده (توسط بی بی سی)
  • تحریک اهل سنت برای عدم شرکت در انتخابات (شبکه تلویزیونی کلمه)
  • القای این نکته که برگزاری انتخابات توسط نظامیان مدیریت می‌شود (شبکه تلویزیونی کلمه)
  • القای این باور که حکومت می‌خواهد ناامنی مصنوعی ایجاد کند تا مردم وادار شوند برای ایجاد امنیت در انتخابات شرکت کنند (صدای آمریکا)
  • حمله به اصلاح‌طلبان میانه‌رو مثل علی افشاری به خاطر مواضع ضد صهیونیستی‌ او و ترغیب هوادارانش به مشارکت در انتخابات اسفندماه (صدای آمریکا)
  • حمایت از مواضع ضد انتخاباتی برخی افراد سیاسی و عناصر تجزیه طلب (اکثر شبکه‌ها)
  • دیکتاتور دانستن نهادهای نظارتی انتخابات و نمایشی خواندن انتخابات (صدای آمریکا)
  • بی انگیزه معرفی کردن مردم برای مشارکت در انتخابات (بی بی سی فارسی)
  • زیر سوال بردن سلامت انتخابات در ایران و پیشنهاد برگزاری انتخابات با نظارت سازمان‌های بین‌المللی (شبکه تلویزیونی کلمه)

این شبکه‌ها، علاوه بر نشر اخبار جعلی و تحلیل‌های ضد انتخاباتی، یک سری تهدیدات نرم را هم به شکل زیرکانه علیه انتخابات و مردم آغاز کرده‌اند که فقط به چند نمونه‌اش اشاره می‌کنم:

  • ترساندن مردم از رفتن به پای صندوق­های رأی با ترفندهای مختلف.
  •  مظلوم‌ جلوه دادن برخی جریانات مخالف انتخابات در داخل کشور (اپوزیسیون سازی)
  • از مرجعیت انداختن رسانه ملی در خصوص اخبار مربوط به انتخابات.
  •  افشای حریم خصوصی و تخریب شخصیت بعضی از داوطلبان انتخابات. و... و...

 

+ با نزدیک شدن به زمان انتخابات فکر کردم مفید باشد برای بعضی‌ها.

 

۳ نظر ۲۵ بهمن ۰۲ ، ۲۳:۰۴
مرآت

دیروز بعد از بازگشت از میدان آزادی، کنار غرفه محیط زیست نشستم و ره‌آورد راه‌پیمایی 22 بهمن 1402 را این‌جور در دفتر خاطراتم نوشتم:

*** * ***

امسال جشن پیروزی انقلاب اسلامی در تهران چند ویژگی‌ جدید داشت:

  • ذوق و شوق مردم بدون رتوش روایت می‌شد،
  • حماسۀ وحدت ایرانیان رساتر حکایت می‌شد.
  • شعارهای نسل نو با واژۀ امید قافیه می‌بست.
  • سرود بیداری ملت با نوای دینداری نواخته می‌شد.
  • فرماندهان سپاه و ارتش در آغوش مردم جای داشتند.
  • صندوق‌های کمک به مقاومت غزه و فلسطین بوی سخاوت می‌داد.
  • خون سرخ شهیدان انقلاب، گلگون‌تر از همیشه بر دشت دل‌های بیقرار می‌رویید.
  • عملیات نمایشی چتربازان با پرچـم فلسطین در آسمان میـدان آزادی تماشایی تر بود....

 

۲ نظر ۲۳ بهمن ۰۲ ، ۲۳:۱۸
مرآت

عادت ‌آدم‌های خود حق‌پندار این است که اخلاق و دیانت  مردم را با سلیقه شخصی خودشون می‌سنجند و حق خود می‌دانند که مرتبۀ دینداری من را، شما را و بقیه را با خط‍‌کش سلایق خودشون اندازه بگیرند. این‌ها حتی راستی و ناراستی احکام شرعی را هم با شاقول وهم و فهم شخصی‌شان می‌سنجند. عادت این جماعت این است که خودشون را همیشه با شخصیتی موجه و آداب‌مند به مردم می‌شناسانند و اصرار دارند که همان شخصیت دروغین را به دیگران هم دیکته ‌کنند.

به این ترتیب اگر کسی با آهنگ اون‌ها کوک بشه، اگر کسی با ساز آن‌ها برقصه و اگر کسی تو زمین آن‌ها بازی کند، مقبولیت دارد وگرنه مغضوب است، داغون است، نفرت انگیز و حروم زاده‌ است! و بالاخره تحریم می‌شود. توفیری هم ندارد که آن شخصِ مغضوب، هویت حقیقی داشته باشد یا وبلاگ‌نویس محترمی باشد در گوشه‌ای از فضای متروک بلاگستان؟

من این جور آدم‌ها را برای خودم قابل دوستی و مشورت نمی‌دانم و از نظر من نتیجۀ فکر و عمل این جور آدم‌ها با جریان زن زندگی آزادی یکسان است. چون نتیجه‌اش می‌شود دوستی خاله‌خرسه.

 

+ برای مخاطب خاص...

۶ نظر ۱۶ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۲۶
مرآت

نزدیک اذان صبح تماس گرفت و پرسید خوابی؟ گفتم خواب نیستم، ولی می‌خواهم خودمو بزنم به خواب!

پرسید چرا؟

گفتم: برای این‌که نبینم و نشنوم و ندانم!

پرسید: از دیدن و شنیدن و دانستن چه مَظلِمَت دیده‌ای که ‌خواهی کر و کور و لال شوی؟

گفتم: می‌خواهم بدانم از نشنودن چه سودی زاید، از ندیدن چه بویی تراود و از ندانستن چه خورشیدی برآید؟

گفت: پس مراقب خواب خوش‌ات باش!

گفتمش:

خوشبخت مرا که هیچ خوابم نَبرَد

بدبخت تو را که برنیایی از خواب! :)

گفت: من گرفتار خواب بی تعبیرم.

گفتمش: یک بار هم نگران نماز بی تکبیرت باش!

گفت: 

غمنامه حیات مرا نیست پشت و روی

بیداری‌ام به خواب پریشان برابرست

گفتمش:

گر تو از خواب درآیی ور از این باب درآیی

تو بدانی و ببینی به یقین مشعله‌ها را...

                          

                         *** * ***

گفت: مزاحم شدم ببینم برای کار امروز  قرار ما چیه و ... ... ...؟

 

 

پ.ن: خروس بد محل :))

 

۱ نظر ۱۴ بهمن ۰۲ ، ۰۰:۲۰
مرآت

اعتقاد داشت که فیلم‌هایش باید قوی و حرفه‌ای باشد، کارگردانش باید برجسته و ارزشی باشد باید تدوین و تصویربرداری‌اش عالی و موسیقی‌اش در سطح بالا باشد. باید جذاب و خوش تکنیک و ماندگار باشد! و باید فیلمی باشد که از نظر تکنیک و جلوه‌های ویژه و داستان فیلم، نخبه پسند و پر هزینه باشد. خلاصه این که این آقای فیلم‌ساز خوش سلیقه می‌گفت ظلم بزرگ است اگر به خاطر سود بیشتر، فیلم‌های جلف و مبتذل تولید کنیم. به همین دلیل، مقاومت می‌کرد که مبادا استاندارهای حرفه‌اش را فدای پول و درآمد کند.

امروز این آقا را دیدم. ماجرای ساخت چند فیلم مضحک اما پرفروشش را برایم توضیح ‌داد و خوشحال بود که کلی درآمد کسب می‌کند.

بهش گفتم شما که معتقد بودی نباید هنر و اعتبار هنری را فدای درآمد کرد؟ چی شد که دنبال پول و درآمد افتادی؟

گفت: چندتا فیلم پر فروش ساخته است تا با منافع آن بتواند فیلم ارزشی مورد نظرش را شروع کند!

بهش گفتم: مشارکت در یک ظلم کوچک، با توهّم کمک به عدالت، یک ظلم بزرگ است و این، یعنی نفهمیدن معنی عدالت!! بعد هم سخن مولای متقیان علی علیه‌لاسلام را برایش خواندم:

«أَتَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیْهِ ! وَاللهِ لاَ أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِیرٌ،..»

 

 

پ.ن. خطبه 126 نهج البلاغه

۴ نظر ۰۹ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۵۰
مرآت

ای اهل غزه! از همۀ خلق‌ها سرید
از زُبدگان امت اسلام بهترید

آحاد مسلمین به شما غبطه می‌خورند
چون حافظ حریم عروج پیمبرید

هرچند مانده‌اید به باریکه‌ای اسیر
چون رشته‌ای به گردن آفاق، زیورید

ما در ثبات و امن به ساحل نشسته‌ایم
اما شما چو ماهیِ در خون شناورید

محراب شاهد است که بی‌وقفه در نماز
بر جسم پاره پاره‌ی گل‌های پرپرید

هرجا که باغ بود به عالم ز غصه سوخت
از بس که داغدیدۀ سرو و صنوبرید

آه ای زنانِ خونِ جگر خوردۀ صبور
مغرب‌زمین نگفت شما نیز مادرید

ای دختران خفتۀ زیبای مشرقی
مغرب‌زمین نگفت شما نیز دخترید

ای رشک یوسف، ای پسران سیاه‌چشم
مغرب‌زمین نگفت شما هم برادرید

ای مردم اسیر که بی مرهم و طبیب
آماج بمب و موشک و زخم مکررید

مغرب‌ زمین نگفت شما نیز ملت‌اید
یا وارث تمدن و فرهنگ و باورید

آواره‌ کرد یا که در آوار کشت‌تان
هرگز نگفت صاحب تاریخ و کشورید

اما شما به باختر اثبات کرده‌اید
از ریشه محکمید و درختی تناورید

طوفان‌ خشم‌تان نفس خصم را بُرید
حق یارتان که فاتح درهای خیبرید

با پرچم بلند فلسطین در اهتزاز
بر بام عرش، سایه‌فکن همچو اخترید

تنها نه مسلمین به شما فخر می‌کنند
در بندگی زبانزد ادیان دیگرید

شیخ عرب اگر به شما پشت‌ کرده‌ است
محکم به پشتوانۀ الله‌ اکبرید

فردا از آنِ غزه و قدس است بی‌گمان
چون روز، روشن است که خورشید خاورید

 

پ.ن: شعر از جناب آقای افشین علاء که امروز سروده است. 

 

۱ نظر ۰۴ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۳۱
مرآت