عاقبت یک عجوزه گرگ
احوالات گروهک جهنمی منافقین، نوعاً زمخت، خشن، منفی، چندشآور و حال خرابکن است. اما من سالهای سال است که دارم فعالیتهای سیاسی، عملیاتی و تغییرات درون سازمانی این گروهک جنایتکار را پیگیری میکنم...
از نظر من رهبران و مزدوران این فرقۀ کثیف، جزو مفلوک ترین، احمقترین و بدبختترین افراد جامعه هستند و معتقدم که افراد این سازمان، مصداق بارز خَسِرالدُنیا و الآخره هستند. چون نه دنیای خوبی داشتند، نه لذت انسان بودن را چشیدند و نه فرجام نیکی از خود به یادگار گذاشتند. اینها همیشه در هالهای از مخفی کاری، توهم ذهنی و دگماتیسم فکری و رفتاری پنهان بودند. نه معنی استقلال را فهمیدند، نه درست فکر کردند، نه اختیار زندگی خود را داشتند و حتی حق انتخاب همسر هم نداشتند. یعنی از تمام ویژگیهای انسانی تهی بودند. اینها حتی اجازه گوش دادن به هیچ حرف و سخنی غیر از دستورات سازمان خود را نداشته و ندارند و... و... و...
اما از خبرهایی که اخیراً در مورد این سازمان داشتم این بود که بعد از درگیری دولت آلبانی با این گروهک، ماجراهایی در مقر پادگانی اینها اتفاق افتاد که سرکردۀ دیکتاتور این سازمان را روانه بیمارستان و تیمارستان کرد. یکی از این ماجراها، شعارنویسیهای گسترده در مقر امنیتی این گروهک بود که اخیراً اتفاق افتاد و البته خودشان گفتند که کار عوامل نفوذی ایران بوده است. دیشب هم بعنوان آخرین خبر گفتند که مریم رجوی ملعون به درک واصل شده است.
نظر من این است که علت مرگ مریم رجوی ترس ناشی از همین شعارنویسیها بوده که در و دیوار مقر امنیتی آنها را پر کرده بود.
فکرش رو بکنید قرار بوده این گرگ عجوزه با حمایت جریان ززآ بیاید نظام ما را فتح کند و خودش بشود رئیس جمهور ایران آزاد!!! حالا با دیدن چندجمله شعارنویسی راهی تیمارستان و قبرستان شده است.
و حسابش را بکنید، منافقین جزو کسانی بودند که از سال 1360 تا همین چندماه قبل علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیتهای ترور؛ خرابکاری، وظن فروشی و ... داشتند و در زمره کسانی بودند که برای سقوط جمهوری اسلامی ایران هربار زمان مشخص (هفته و ماه و سال) تعیین میکردند.
و حالا، مسعود رجوی که معلوم نیست کجا زنده به گور شده. مریم هم که گفتهاند سرنوشتی بهتر از مسعود ندارد. یعنی حتی اگر نمرده باشد، وضعیتی کمتر از مرگ هم نخواهد داشت. به این ترتیب نابودی یک سازمان فوق تشکیلاتی دنیا یعنی منافقین به زودی اعلام خواهد شد...
و این است عاقبت مزدوری و عامل اجنبی بودن... فاعتبروا یا اولیالابصار.
به این فکر می کنم که ساقی شون کی بوده
یعنی
اون ضلال بعید
بی انگیزه درونی هم نبوده لااقل خیالات جاه طلبانه..