https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۳۲ ب.ظ

دین‌باور، دین‌ستیز و دین‌فروش

نکته: از پایش رفتارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم، به یقین رسیدم که مقوله‌ای به نام دین گریزی در بین مردم وجود ندارد! و آن‌چه که امروز در شکل عدم گرایش یا عدم تقیّد آدم‌ها به هنجارهای دینی و یا بعضی نافرمانی‌های مذهبی ظهور و بروز دارد، از نظر من دین گریزی محسوب نمی‌شود!

به نظر من، افراد جامعه از نظر رفتارها، گرایش‌ها و عدم گرایش‌ها به چهار دسته تعریف می‌شوند: 1- دین‌باور. 2- دین‌ستیز. 3- دین‌فروش 4- سرگردان یا معطل..

  1. دین‌باوران، کسانی هستند که نه در شرایط شیک و شادابی، نه در شرایط تنگدستی و فقر، نه در توفان فتنه‌ها، نه در مرگ و بیماری و نه حتّی در آوارگی و بی‌خانمانی و جنگ، دین را رها نمی‌کنند. مبنای اعتقادی دین‌باوران، عملکردِ خوب یا ناخوبِ حکّام و مسئولان جامعه نیست که یک روز به ساز آن ها برقصند و روز دیگر با لغزش آن ها بلغزند. دین‌باوران حقیقی، شاید به حکم وظیفه از حکومت دینی حمایت کنند، اما دین خود را به خاطر خطا و نارسایی حاکمان دینی، از دست نمی‌دهند.
  2. دین‌ستیزان، این گروه در خصومت با دین، کینه‌ای دیرینه دارند. گاهی به‌صورت فردی علیه دین جیغ و تیغ می‌کشند و گاهی در معیّت طواغیت و در رکاب زرسالاران با آرمان‌های دینی می‌ستیزند. این گونه آدم‌ها، دین و آموزه‌های دینی را مزاحم غارتگری‌های خود می‌دانند و آرمان‌های زندگی خود را در سایۀ مادیگرایی و اهداف شیطانی جستجو می‌کنند...
  3. دستۀ دیگر، دین‌فروشان هستند که اگرچه ظاهر خود را به زیور دین می‌آرایند، اما دین، آرمان و آرزوی آن‌ها نیست. دین‌فروشان، تا زمانی که بازار دنیایشان غرق سکه و دلار باشد و بساط آسایش و شادابی و رفاه‌شان بهم نریزد، دست‌بوس دین هستند و حتی سفرۀ نذرونیازشان هم  گسترده است. اما اگر باد حوادث بر گوشۀ سفرۀ نام و نان‌شان بِوَزد و بساط عیش و نوششان را مکدر سازد، فوراً آرد دین را می‌بیزند و الک دیانت را بر دیوار تعیّش می‌آویزند. آنگاه در کسری از ثانیه، اعتقاد نداشتۀ خود را می‌فروشند و به اردوگاه دین‌ستیزان می‌پیوندند. عادتِ دین‌فروشان این است که خود را وقف دین نمی‌کنند، بلکه دین را وسیلۀ زندگی و مذهب را دستاویز عیش و نوش خود می‌دانند. جعل حدیث، تفسیر وارونه از دین، تحریف آموزه‌ها و تصریف حقایق تاریخی، از ابزار ثابتِ دین‌فروشان بوده و هست.
  4. دستۀ آخر افرادی هستند که به‌خودی‌خود، هیچ کنش و واکنشی نسبت به دین و دین‌ستیزی ندارند. اما، هم‌ ظرفیت پذیرش دین را دارند، هم می‌توانند بَردۀ دین‌ستیزان و دین‌فروشان باشند. درواقع، سمت ‌و سوی حرکت این جماعت، شناور است. بستگی دارد که چرخ سلایق صاحبان قدرت به کدام سو بچرخد و نسیم نوازش دولت‌ها از کدام سو بوَزد...

پ.ن: به نظرم جملۀ معروف «الناس علی دین ملوکهم» و کلام زیبای «الناس بأمرائهم أشبه منهم بآبائهم» روی همین دسته از مردم تأکید دارد.

 

نظرات  (۵)

۲۲ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۰۴ شاگرد خیاط

تبیین راهگشایی بود

بعضی از جامعه شناسان با این توجیه که دین حکومتی لامحاله دینی است غیر مردمی و سرانجام ضد مردمی

(چندان که سرشت تقابل حاکمان و مردم است...از نظر این جامعه شناسان)

بهتر است دین از مقوله حکومت جدا باشد

 استدلال به روایت الناس علی دین ملوکهم

در نظر پیروان جامعه شناسان فوق

فارغ از تناقضی که دارد 

نوعی سرکوفت بابت وضعیتی که در آن هستیم

به مبانی تئوریک حکومت دینی است. 

این تبیین و تفکیک شما در مناظره با اندیشه ای آن چنانی

راهگشاست

 

پاسخ:
ممنون که خواندید.
 بله این روزها دارن تلاش می‌کنند دین فروشی‌ها و هرزگی‌های جماعت فتنه را به نام دین‌گریزی به مسئولان بقبولانند و آن را به مشکلات اقتصادی کشور ربط بدهند!
 و متأسفانه عده‌ای هم دارند باور می‌کنند...


میشه این‌جا برادرانه از شما خواهش کنم بمانید و وبلاگتون را حذف نکنید؟

فکر کنم اکثریت هر جامعه‌ای گروه چهارم باشن 

اگه امروز هنجار شکنی بیشتر از قبل دیده میشه،به این خاطره که دین ستیزان تونستن اثر بیشتری روی گروه چهارم بذارن

 

پاسخ:
با هردو گزاره شما موافقم.

سلام 

استاد محمد شجاعی این افراد رو تحت دو دسته فطرت گرا و طبیعت گرا دسته بندی می‌کنن. اگر فرصت کردید گوش کنید ... 

 

@ شاگرد خیاط 

مرو مرو که مرا با تو ماجرایی هست ...

پاسخ:
سلام بر شما.
حتماً گوش میکنم.

البته عنایت دارید که تقسیم بندی فطرت‌گرا و طبیعت‌گرا، یک تفکیک کلی است که بر مبنای مفاهیم انسان شناسی بنا نهاده شده است. یعنی این دسته بندی در بحث تعالی و عدم تعالی انسان قابل طرح است. که گفته می‌شود «فطرت» و «طبیعت» یا «خود» و «ناخود» در جدال مداوم با یکدیگر، سعادت و شقاوت انسان را مشخص می‌کنند..
اما تقسیم بندی چهارگانه حقیر ناظر بر مصداق‌سازی و تعیین رفتارهای عینی افراد جامعه است که در عرصۀ اجتماع برای بررسی آسیب‌شناسی‌های فرهنگی- اجتماعی و برای رفتارشناسی انسان‌ها مورد استناد قرار می‌گیرد...
ان‌شاءالله روز جمعه گوش میکنم اگر مطلب فراتر از این بود پاسخم را اصلاح خواهم کرد.
ممنون از نظر شما.

شاگرد خیاط متأسفانه قبول نفرمودند. :(
۲۳ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۲۱ دامنه | دارابی

جناب آقای مرآت سلام

هر چهار گونه را با قلم توانمندت تبیین کردید. خودم را در گونه‌ی یکم با شما همنوا می‌دانم که جمله‌ی آخر این بند جزوِ اساس عقیدتی‌ام هست. موارد بعدی را هم با فراست بیان کردید. تیک موافق هم به این پستت خواهم زد. پوزش با گوشی همراه تایپ کردن برام دشوار است وگرنه بیشتر می‌نوشتم.

پاسخ:
سلام و درود بر جناب دارابی،

شرمنده میفرمایید برادر.
ممنون که می‌خوانید این‌جا را. 
شما هم ببخشید که نظرات را دیر پاسخ دادم. دلیل منم گوشی موبایل بود و محبوس بودن دستم. تا برسم خونه پای لب‌تاپ :(
۲۴ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۴۶ ملیحه قنادیان

مرحبا بکم عموجان دست مریزاد به قلمتان با نظرات شما کاملا موافقم.

پاسخ:
:((
مرحبا به خودت که سیاهه‌های این‌جا را میخوانی.
فکر کنم عمو یه هوادار داره، اونم فقط شمایی!

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">