https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

دوشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۴۶ ب.ظ

راز مبارزات شیعه

پنج ماه قبل از محرم سال 61 هجری، ولید بن عقبه فرماندار مدینه، از طرف یزید مأمور بود تا از حسین بن علی علیه السلام بیعت بگیرد و امام را تحت فرمان خود در آورد! یزید به فرماندارش گفته بود که اگر حسین بن علی بیعت نکرد، او را بکشد...

ولید، دستور یزید را به امام ابلاغ کرد. اما امام علیه السلام در پاسخ به ولید فرمود: 

إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلِفُ الْمَلائِکَةِ و بِنا فَتَحَ الله و بِنا خَتَمَ الله وَ یَزیدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْر، قاتِلُ النَّفْسِ المُحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ «مِثْلِی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ»

ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم، ما محلّ آمد و شد فرشتگانیم. اسلام به واسطۀ ما آغاز شد و به دست ما به انجام می رسد. اما، یزید فاسق و شرابخوار است، قاتل انسان های محترم است. آشکارا فسق و فجور می کند و حد و مرز الهی را می شکند و [در نتیجه] «کسی مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند»

امام می توانست در پاسخ به ولید بفرماید: من با یزید بیعت نمی‌کنم، اما فرمود: «شخصیتی مثل من با شخصیتی مثل یزید بیعت نمی‌کند!»

این پاسخ کلیدی، همان خط سرخ عاشوراست! و رمز و راز مبارزات شیعه است که مسیر جهاد و مقاومت را علیه جباران و ستم پیشگانِ زمان، گشوده است.

امام با این پاسخ، خط مبارزه با ظلم را ترسیم فرمود. تا چراغی باشد فرا راه بشریت، برای همۀ فصل ها و نسل های تاریخ! و این:

  •  یعنی هر کس که پیرو حسین است؛ نباید با کسی که خوی یزیدی دارد، بیعت کند.
  • یعنی، نه فقط حسین فاطمه، که هر کسی مثل اوست، نباید ننگ ذلت را بپذیرد...
  • یعنی اگر می خواهید آزاده باشید، باید لباس رزم بپوشید و علیه ظالمان و شرابخوارن و قاتلان حرفه ای، قیام کنید...

 

 

+ ترجمه از خودم.

پ.ن: مأخذ حدیث: اللّهوف علی قتلی الطفوف، ص23.

 

نظرات  (۵)

نکته مهم دیگر ، موضوعیت داشتن ظواهر هست . چیزی که خیلی ها سعی میکنن اونو کوچک بشمارن

پاسخ:
موافقم.
حفظ ظواهر عاشورا برای حفظ شعائر لازمه..

طیب الله..

پاسخ:
وفضل الله علیک...
۱۸ مرداد ۰۱ ، ۱۶:۲۶ محمد قاسم پور

سلام علیکم 

قصد انکار اصل مطلب را ندارم اما شاید بشود اشکال کرد که ما شیعیان معمولی، مثل اهل بیت نیستیم، پس حکم ما با آنها فرق می کند. یعنی این مساله، اختصاص به اهل بیت دارد نه دیگران.

پاسخ:
علیک السلام جناب قاسم پور عزیز،
با دو بخش اول فرمایش شما موافقم:
  1. اینکه ما شیعیان معمولی مثل اهل بیت نیستیم.
  2. اینکه حکم ما با آن ها فرق می کند. (البته فقط از منظر جایگاه امام، رسالت امام، مقام پیشوایی امام، حیطۀ اختیارات و تسلط امام بر مخلوقات و دانش و بینش و روش و منش زندگی امام)
اما این که این مسئله اختصاص به اهل بیت دارد نه دیگران، خیلی برام قابل قبول نیست. چون مثل این می ماند که مثلاً امام در چنین شرایطی به مردم بگوید، من بعنوان امام از بیعت با یزید معذورم، اما شما با من فرق دارید و می توانید بروید با یزید بیعت کنید!
مع الوصف من قائل به این هستم که مخاطب اصلی امام در این زمینه ما مردم هستیم. یعنی اشاره امام، کلام امام و رهنمود امام متوجه ماست... البته با این تأکید که هر قیامی باید حساب شده، با برنامه، با ضابطه، منسجم، هدفمند و در راستای رضایت و عنایت ائمه باشد.
این نظر منه اما اگر جنابعالی استدلالی در رد این موضوع دارید که مجاب کننده باشد، لطفاً دریغ نفرماید.
۱۹ مرداد ۰۱ ، ۰۰:۱۲ محمد قاسم پور

مثلاً گاهی اوقات داستان فرق می‌کنه.

مثلاً در ماجرای غصب خلافت از امیرالمومنین علی علیه السلام ، آن حضرت خودشان در یک موقعیت، بیعت نمی‌کنند  اما به اصحاب می‌گویند که بیعت کنند.

*****************

تو اون ماجرا هم امام حسین علیه‌السلام ، شاخص حق و باطل هستند اما شیعیان نه. یک شخصی مثل امام حسین علیه‌السلام در این موارد باید کار درست را انجام دهد تا حق گم نشود.

پاسخ:

سلام.

سلام.

قبل از هر چیز لازمه عذرخواهی کنم بابت این چالش. اما چون باعث روشن شدن ذهن خودم و دیگران میشه، امیدوارم شما به بزرگواریتون ببخشید بنده را. البته ثوابش هم باشد برای شما.

در مورد فرمایش شما به نظرم چند نکته قابل توجه است: اول این که جایی از تاریخ ندیده ام که علی علیه السلام به یارانش فرموده باشد که با ابوبکر بیعت کنند، بلکه آن ها با صلاحدید خودشان آن هم به اجبار با ابوبکر بیعت کردند (بیعت به لحاظ فقهی اگر از روی میل و اختیار نباشد، شرعاً و قانوناً وجاهت ندارد، ضمن اینکه اگر خلیفه دچار انحراف باشد یا بعداً انحرافی از او دیده شود، خق بیعت، خود بخود از گردن انسان ساقط است) دوم این که ماجرای سقیفه اگرچه غصب خلافت بود، اما ضرورت حفظ اسلام نوپا و حساسیت زمان خلیفه اول طبق نقل تاریخ، مسئله مهمی بود که قابل چشم پوشی نیست. سوم این که فرد مورد نظر در ماجرای سقیفه، ماهیتاً قابل قیاس با یزید نیست. (یعنی اگرچه انتخاب ابوبکر ناروا بود و حق علی علیه السلام را غصب کرده بود؛ اما شرابخوار نبود، فسق آشکار نداشت و خون انسان های محترم را تا آن زمان نریخته بود، ولی یزید همه این جرم ها و پلیدی ها را یکجا داشت و بلکه بیشتر)

نکتۀ دیگر این که به قول فرمایش خودتون «امام حسین علیه السلام شاخص حق و باطل هستند... باید کار درست را انجام دهد تا حق گم نشود» این نکته خیلی برام دلچسب بود.

اما سئوال من این است که حق گم نشود یعنی چی؟ و کاربردش کجاست؟ به نظر من خاصیت کار امام این است که امت راه را گم نکند و بتواند مطابق الگوی امام، حق را تشخیص بدهد و مشی امام را برگزیند...

ببخشید که پرگویی کردم.

۲۱ مرداد ۰۱ ، ۱۹:۲۴ دامنه : دارابی

جناب مرآت سلام و احترام

سه نتیجه‌ی شما مهم بود که تطبیق با همه‌ی اعصار دادید. درود.

پاسخ:
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما.
خدا کند عامل باشیم.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">