https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ

از جنس معجونات

یک. هفته‌ای که گذشت، در سفر بودیم. رفته بودیم در ارتفاعات جنگلی یکی از شهرهای شمال باهوای کاملاً پاک و لطیف و روزهای خنک و شب‌های سرد... در تمام این مدت خودم را قرنطینه کرده بودم تا از فضای وب و استرس‌هایش به دور باشم. به همین دلیل هنوز به‌روزشده‌های وبلاگم را نخوانده‌ام. در این مدت حتی از اخبار خوب و ناخوب تلویزیون و سایر برنامه‌هایش هم فاصله معناداری داشتم! فقط یک کانال خبری در دسترس داشتم که در این‌مدت تنها یک‌بار خبرهایش را به صورت تیتروار مرور کردم.

دو. یک عهدی دارم با خودم که براساس آن در روزهای کاری با گوشی همراه هیچ وبلاگی حتی وبلاگ خودم را هم نمی‌خوانم. مگر در وقت‌های بیکاری. اما یک عهد دیگر هم دارم که هیچ‌وقت حتی در وقت بیکاری و حتی در سفر، با گوشی همراه وارد پنل مدیریت وبلاگ نمی‌شوم. به همین دلیل هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتد که با گوشی پست جدید بگذارم. در این یک هفته هم عمداً لپ‌تاپ نبرده بودم که هوس نکنم پست بگذارم. چون اصولاً معتقدم که سفر اقتضای خودش را دارد که باید از آن برای انس با طبیعت، دیدن مناظر چشم‌نواز و شنیدن صدای روح‌نواز رودخانه و جنگل استفاده کنیم و از سکوتِ آرامش بخش روستاها لذت ببریم و از سختی و راحتی لحظه‌هایش بهره‌مند شویم. از این‌رو، خوش به‌حال شمالی‌های عزیز و مهمان‌نواز و گوارایشان باشد طراوت هوای لطیف و سرسبزی مناظر زیبای آن دیار.

سه. این که بعضی عزیزان می‌پرسند چرا با تأخیر مثلاً 24ساعته و گاهی بیشتر نظرات وبلاگ را پاسخ می‌دهم، دلیلش همین خودتحریمی بنده است که فرصت وبگردی و نوشتن را محدود به زمان و مکان و ابزار خاص کرده‌ام وگرنه دلیل دیگری ندارد.

چهار. به صورت طبیعی معمولاً در انجام کارهای خانه همکاری دارم. حتی بعضی کارها را باعشق و علاقۀ خاص انجام می‌دهم. اما در سفر به صورت ویژه و به طور اختصاصی کارهای بیشتری را برعهده دارم که از انجامش واقعاً لذت می‌برم. مثل ظرف شستن، نظافت محل اسکان، آماده کردن صبحانه، مرتب کردن آشپزخانه، انتقال به موقع زباله‌ها و بعضی‌ کارهای روزمرۀ زندگی که نوعاً اجازه نمی‌دهم کسی غیر از خودم انجامش دهد.

پنج. یکی از چیزهای مورد علاقۀ من سبزی خوردن است. طوری که بعضی وقت‌ها نان و پنیر و سبزی و یا نان خالی با سبزی برای من یک وعدۀ غذایی دلچسب محسوب می‌شود. سبزی‌خوردن معمولاً در همۀ شهرها و در همۀ فصل‌های سال قابل دسترس است. اما انگار سبزی‌های شمال یک عطر و بو و لطافت بیشتری دارد. ان‌شاءالله خدا به سبزی‌کاران عزیز شمالی و به مزارع کشاورزی‌شان خیر و برکت مظاعف دهد.

شش. قیمت لبنیات سنتی و بعضی خوراکی‌های محلی در شهرستانها ارزان‌تر از تهران است. اما من نه به خاطر ارزانی‌اش بلکه به خاطر حقی که برای مردم شهرهای مسافرپذیر قائلم، بر خودم واجب می‌دانم به رسم حق‌شناسی، از مغازه‌های مختلف شهرهای مسیر، مخصوصاً از مغازه‌های شهر محل اسکان خریدهایی داشته باشم تا بهرۀ اهالی اون شهر از انبوه مسافران فقط  تحمل ترافیک و ریخت و پاش‌هایشان نباشد.

هفت. نرخ خدمات عمومی هم در شهرستان‌ها ارزان‌تر از تهران است. مثل تعوض روغن، تعمیرات خودرو و خیلی چیزهای دیگر... مثلاً دستمزد تنظیم باد برای خودروهای سواری در تهران معمولاً کمتر از 50 هزارتومان نیست. اما در کلاردشت که رفتیم آپاراتی برای تنظیم باد. گفتم چقدر کارت بکشم؟ آقای آپاراتی گفت 20 تومان! دلم نیامد کمتر از 50هزار تومان بدهم. به ذهنم رسید که پول خورد در بساطش نیست. به همین دلیل به‌جای کارت کشیدن یک پنجاه تومنی پول نقد بهش دادم و گفتم بقیه‌اش مال خودت 😊

هشت. یکی از معایب انس‌ داشتن با همراهان مجازی در بلاگستان این است که مجبوری گاهگاهی تلخی رفتن و نبودن بعضی خوبان را بچشی و تحمل کنی. همین امشب به طور اتفاقی متوجه شدم که یک وبلاگ‌نویس خوب و باسلیقۀ بیان، همراهان مجازی‎‌ را ترک کرده و بدون خداحافظی از جمع ما رفته و حتی وبلاگش را هم حذف کرده است. هرچند که بنده دلیل رفتنش را نمی‌دانم. اما خدا کند که از ما آزرده‌خاطر نباشد. من به سهم خودم از رفتن ایشان ناراحتم. اما به رسم وظیفه برای ایشان و خانواده محترمشون آرزوی سلامتی، موفقیت و شادکامی دارم.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.