بعضی ها (4)
... بعضی آدم ها، زیادی خودباخته اند و برج و باروی اندیشۀ خود را فرو ریخته اند! هر روز، بر اساس یک عادت معیوب، به عَیادت هووی هرزگی می روند و شب ها، در بستر سرد بی عاری به خمار خاموشی می خزند و خوش حالند که بر چهره قشنگ زندگی، فِشنگ تردید و شک، شلیک میکنند!
بعضی آدم ها، از همه خوبی ها برخوردارند و هر روز در باغچۀ نشاطشان برای این و آن گُل های شادمانی می کارند. اما بعضی ها همیشه سر در آخورِ خود دارند و به اپیدمی تک خوری گرفتارند!
+ مَنْ أَصْبَحَ و لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ
++ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ .
بعداً نوشت:
کاش نوای مردم بینوای افغانستان را کسی می شنید...
و کاش برای مصیبت افغان های مظلوم، صدای آه و افغان از جایی بر می خاست... :(
پدر بزرگ من گاوداری داشت و گاو نر رو مینداختنش تو یه جای کوچیک و در رو روش میبستن و مجبور بود تکخوری کنه.