پاسخ:
سلام بر جناب اینجانب.
شما صاحب اجازهاید برادر،
به نظرم اون سیب گندیده رو پاسخ دادم. منظورم این بود که وقتی اصل درخت سر پا هست، فقط نیاز به آفتزدایی داره.
اما در ادامه بگم خدمتتون که بحمدالله خودم مدافع پر و پا قرص نظام هستم. تاحالا پای تظام بودم و باز هم هستم. اصلاً هم منکر بعضی پیشرفتها نیستم. تلاشهای گذشته را هم انکار نمیکنم و خیلی چیزهای دیگه. اما این را هم یقین دارم که دوام دولتها ابدی نیست، خدا هم چنین قولی را به هیچ حکومتی نداده.
بله ما خیلی چیزها را داریم. هم امکانات خدادادی داریم، هم زیرساختهایی را در 45 سال گذشته فراهم کردیم. اما اشاره من بیشتر به فساد اداری، سوء مدیریت، سیاستهای غلط اقتصادی، روایتگری ناقص و دیرهنگام از حوادث و بالاخره حاشیهسازیهای بیمورد توسط دولت و سایر مسئولان است.
و خدا برای بقای یک حکومت، قطعاً به عدالت و صداقت و درستکاری و امانتداری و انصاف و پاکی حاکمان نگاه میکنه نه به تولید یک میلیون خودرو و صنایع فولاد و امثال این چیزها...
ضمن این که عموم مردم جامعه هم، نگاه کلی نگر ندارند. بیشتر، امور روزمره را میبینند و به نیازهای اولیه خود فکر میکنند. مردم عموماً قیمتها را می بینند که هر روز بدتر از دیروز میشود، بیثباتی در تصمیمها و جناح بازیها و رابطهبازیهای مسئولین دولتی و توزیع ناعادلانۀ امکانات را میبینند.
به نظر من مردم حاضرند فقر را تحمل کنند، حاضرند کمبودها را بپذیرند و حتی حاضرند نابسامانیها و ناملایمات زندگی را تحمل کنند، اما تبعیض و بیعدالتی و بیکفایتی و جناح بازی مسئولین را نمیتونند تحمل کنند. بالاخره یک روزی طاقتشون تاب میشه و در برابر ناکارآمدی دستگاههای اجرایی واکنش نشان میدهند.
در باره خاموشیها و قطع برق، مگه چندتا از نیروگاههای ما آبیه که ربطش بدیم به کمبود باران؟ ضمن این که جهت اطلاع قبوض آب و برق و گاز را به صورت خاموش و پنهانی افزایش دادهاند. که البته من شخصاً با افزایش قیمت نان و برق و آب و بنزین به شدت موافقم. اما، علت خاموشی را در کمآبی نمیدانم. علتش را بی تدبیری و سوء مدیریت در هزینهٔ نیروگاهها و قراردادهای منعقده میدونم. ضمن این که ما در تولید برق در یک مقطعی سرآمد بودیم. حتی برق را صادر هم میکردیم. لذا این خاموشیهای حجیم، بعد از 45 سال از انقلاب زیبندۀ ما نیست. اگر خودمون رو بگذاریم جای فلان خانم یا آقا که روی صندلی آرایشگاه نشسته یهو برق میرود. یا بانکها، ادارات، نانواییها، کارگاههای تولیدی و سایر مشاغل خدماتی. حالا اگر اتفاقی و یه بار دوبار باشه قابل تحمله. ولی واقعاٌ هر روز هر روز، خیلی تحملش سخت میشه.
من انتظار آبادی صد درصد کشور را ندارم. مشکلات تحریم را هم میدونم. حرف من فقط این است که دولتمردان نظم و اصول داشته باشند و مردم را واقعاٌ درک کنند. ریخت و پاش مالی نداشته باشند، بر کار دستگاهها نظارت کنند، جلوی سوءاستفادهها و بیعدالتی ها را بگیرند، حرف و عملشان یکی باشد، تصمیمهاشون پخته و کارشناسی باشه، هر روز دچار آزمون و خطا نشوند، از تجربههای خوب گذشتگان استفاده کنند و در اظهارنظرهاشون به شعور مردم توهین نکنند و خلاصه همافزایی و همصدایی داشته باشند و ضد و نقیض حرف نزنند و امثال این چیزها که فکر نمی کنم خیلی سخت و نشدنی باشه و یا به تحریم ربطی داشته باشه.
من به سهم خودم، هم کشورهای منطقه را رفتم دیدم و هم بعضی کشورهای دورتر را. پس بدون هیچ گونه تعصبی میتونم در بارهشون قضاوت کنم. اما فعلاً جایش نیست. فقط این را بگم که مردم ما تشنۀ نظم و انضباط و روراستی و عدالت و انصاف و دلسوزی و یکرنگی هستند و از مسئولین دولتی و قضایی فقط همین را میخواهند، اگر این چند مورد برای مردم نمود عینی پیدا کند و مردم به باور برسند، دیگه هیچ چیزی آنها را فریفته نمیکند و اونوقت تا پای جان از مسئولین دفاع خواهند کرد.
اگر شما چند یادداشت اخیر بنده را مجدداً با دقت بخونید، خواهید دید که حتی یککلمه هم غیر منصفانه ننوشتم. حتی یه جا اشاره کردم که موقع نوشتن مطالب سیاسی حواسم را بیشتر جمع میکنم چون باور دارم که حیثیت یک نظام در میان است که پایش خونهای پاک ریخته شده و امثال من در برابر قطره قطره خونشان مسئولیم.
فکر کنم زیادی نوشتم. خیلی ممنونم که چالش کردید. مطمئنم در این خصوص هر دو همعقیدهایم. فقط حرفامون با هم متفاوته...
و دیگر عذرخواهی و پوزش...
خدا کند دولت بیمار آقای پزشکیان و حضرات آقایان مجلسیها و دولت سایه، به خود بیایند و قبل از آن که دیر شود، برای بهبود اوضاع کشور کاری بکنند.