https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ

باز هم روایت مسلح

در باره روایت مسلح و آثار تخریبی آن چیزهایی این‌جا نوشته بودم، اما می‌خواهم تأکید کنم که من همان‌قدر که به بُرد تسلیحاتی روایت‌های مسلح اعتقاد دارم، به همان اندازه معتقدم که عملکرد ناصحیح دولت‌‌ها و کارنامه ضعیف مسئولین به ویژه در امور اقتصادی، مسکن، انرژی و ساختار ناسالم حاکم بر ادارات، خود به اندازه بمب هسته‌ای قابلیت تخریب دارند و دیگر نیازی نیست که کسی بخواهد در راستای براندازی از آن روایت مسلح بسازد.

از این رو، اگر حکومت دوست دارد دشمن را خلع سلاح کند و اگر مایل است حربه روایت مسلح را از معاندین بگیرد. باید از خودش مایه بگذارد، باید دردها را بفهمد، باید خیر و صلاح ملت را خوب تشخیص دهد و باید خوب کار کند تا روایت مسلح علیه دین و ملت شکل نگیرد.

و البته باور دارم تا اقتصاد کشور و معیشت مردم و نوسان بی رویه قیمت‌ها و خاموشی‌های خسارت‌بار این روزها سر وسامان نیابد، تا ساختار اجرایی این کشور، سالم‌سازی و چابک‌سازی نشود و تا به رابطه‌های ناسالم مدیران و مجریان قانون پایان داده نشود؛ روایت‌های معاندین علیه حاکمیت و علیه سیاست‌های نظام، همچنان باورپذیر و مخرّب خواهد بود.

 

پ.ن: اشاره‌ای بود به کامنت‌های خصوصی پست قبل.

 

نظرات  (۳)

خدا کند دولت بیمار آقای پزشکیان و حضرات آقایان مجلسی‌ها و دولت سایه، به خود بیایند و قبل از آن که دیر شود، برای بهبود اوضاع کشور کاری بکنند.



پاسخ:

آقای پزشکیان امروز گفت: «تا با مردم هماهنگ نباشیم کاری نمی‌تونیم بکنیم» :)


سئوال: این که شب تصمیم می‌گیرند شروع مدارس ساعت 6 صبح باشه و فردایش اجرا می‌کنند، چه جوری با مردم هماهنگ کرده بودند؟ 

بیچاره مردم!

وای امروز طفلکی بچه ها ساعت ۶ رفتن مدرسه، بچه های همسایه های ما همه خواب رفتن و خواب برگشتن ساعت نه و نیم و دوباره خوابیدن :/


پاسخ:
طفلکی بچه‌های مردم.

احتمالاً معلم‌ها هم همین‌جور بودند :)

سلام

ببخشیدا راستش اگه اجازه بدین خواستم یه نقدی بکنم 

 

یادداشت قبل که بازه نقد بین سیب نصف گندیده و میوه های افت زده یک درخت تعریف شد و مملکت رو در این حد تعطیل و رو به زوال دونست ...

 

قطعا اشکالاتی وجود داره، ولی خداییش دیگه در حد میوه گندیده نیست 

 

شما باید توقع رو متناسب با امکانات تنظیم کنین 

ما وسط بحرانی ترین منطقه عالم با دشمنان چنگ و دندان تیزکرده اطرافمون داریم میجنگیم، اما جالبیش وسط سنگین ترین تحریم های بین المللی که یک دهمش کمر بزرگترین دولت ها رو میشکست ما نه تنها دوام آوردیم که پیشرفت داشتیم اونم پیشرفت های شگفت انگیز ...

 

همین دولت و همین مجلس ممکنه برخی کارها رو انجام ندادن ولی از شاورما خوردن وزیر خارجه تو سوریه و خلبانی قالیباف به سمت لبنان باید به دولتمردانمون افتخار کنیم تا اینکه شما هررررر چیزی اراده کنی تو مملگت داریم، راه ها، خطوط مواصلاتی، ساخت کارخانجات بزرگ، تولید بیش از یک میلیون خودرو، تولید فولاد و محصولات پتروشیمی تا پسته و زعفران و فرش ...

 

دیگه بارون نمیباره سدها خالی هستن که اشکال دولت نیست، حالا دو ساعت در روز برق رفتن واقعا گندیدگی نیست، ساخت چند میلیون مسکن تقریبا مجانی مهر و این همه وام فرزند اوری و ازدواج حالا شاید با تاخیر اونم تو این وضعیت اقتصادی تا دادن حقوق کلی کارمند و نون خور دولت و کلی یارانه مستقیم و غیر مستقیم، آب و برق و گاز و بنزین تقریبا مجانی ، تلویزیون مجانی، و....

 

خداییش این همه نعمت داریم، شما کدوم کشور همسایه و اروپایی میتونین برید ببینین غیر از یه جاهای مشهور اباد باشه اندازه حاشیه شهرهای ما ...

 

من با اینکه زاوبه دارم با نگاه همین دولت مستقر ولی دارم میبینم مدیران و کارکنان دولت و حرکت دولت برای خدمت کردنه، برای کار کردنه...

 

بی انصاف نباشیم . همه چیو کنار هم ببینیم و به مقایسه کنیم با کشورهای مشابه ...

 

افغانستان و پاکستان و هند و ترکیه رو دیدین،؟؟

مردمش چطور زندگی میکنن؟؟ بهداشت و آموزش و دسترسی به امکانات برخط و ... وای میلیون ها دلیل وجود داره که من حتی بگم گل بار میوه ما سالم و خوردنیه ...

فقط انگار قدر نمیدونیم و اونی که دشمن هامون میخوان و سیاهی غلبه کرده روی ما

 

ببخشید زیاد شد، هی میخام هیچی نگم متاسفانه نمیشه، همین چند روز پیش جلسه قران یه روحانی انقلابی بودم دقیقا همون چیزی رو از فلاکت و ظلم حاکم بر دولت مردان میگفت که شبش با یه ضد انقلاب بحث کردم، جالبه با جفتشونم بحثم شد ، چون جفتشون یه چیز میگن فقط لباسشون فرق کرده

پاسخ:

سلام بر جناب این‌جانب.

شما صاحب اجازه‌اید برادر،


به نظرم اون سیب گندیده رو پاسخ دادم. منظورم این بود که وقتی اصل درخت سر پا هست، فقط نیاز به آفت‌زدایی داره.


اما در ادامه بگم خدمتتون که بحمدالله خودم مدافع پر و پا قرص نظام هستم. تاحالا پای تظام بودم و باز هم هستم. اصلاً هم منکر بعضی پیشرفت‌ها نیستم. تلاش‌های گذشته‌ را هم انکار نمیکنم و خیلی چیزهای دیگه. اما این را هم  یقین دارم که دوام دولت‌ها ابدی نیست، خدا هم چنین قولی را به هیچ حکومتی نداده.

بله ما خیلی چیزها را داریم. هم امکانات خدادادی داریم، هم زیرساختهایی را در 45 سال گذشته فراهم کردیم. اما اشاره من بیشتر به فساد اداری، سوء مدیریت، سیاست‌های غلط اقتصادی، روایتگری ناقص و دیرهنگام از حوادث و بالاخره حاشیه‌سازی‌های بیمورد توسط دولت و سایر مسئولان است.

و خدا برای بقای یک حکومت، قطعاً به عدالت و صداقت و درستکاری و امانت‌داری و انصاف و پاکی حاکمان نگاه میکنه نه به تولید یک میلیون خودرو و صنایع فولاد و امثال این چیزها...

ضمن این که عموم مردم جامعه هم، نگاه کلی نگر ندارند. بیشتر، امور روزمره را می‌بینند و به نیازهای اولیه خود فکر می‌کنند. مردم عموماً قیمت‌ها را می بینند که هر روز بدتر از دیروز می‌شود، بی‌ثباتی در تصمیم‌ها و جناح بازی‌ها و رابطه‌بازی‌های مسئولین دولتی‌ و توزیع ناعادلانۀ امکانات را می‌بینند.

به نظر من مردم حاضرند فقر را تحمل کنند، حاضرند کمبودها را بپذیرند و حتی حاضرند نابسامانی‌ها و ناملایمات زندگی را تحمل کنند، اما تبعیض و بی‌عدالتی و بی‌کفایتی و جناح بازی مسئولین را نمی‌تونند تحمل کنند. بالاخره یک روزی طاقتشون تاب می‌شه و در برابر ناکارآمدی دستگاههای اجرایی واکنش نشان می‌دهند.

در باره خاموشی‌ها و قطع برق، مگه چندتا از نیروگاه‌های ما آبیه که ربطش بدیم به کمبود باران؟ ضمن این که جهت اطلاع قبوض آب و برق و گاز را به صورت خاموش و پنهانی افزایش داده‌اند. که البته من شخصاً با افزایش قیمت نان و برق و آب و بنزین به شدت موافقم. اما، علت خاموشی را در کم‌آبی نمی‌دانم. علتش را بی تدبیری و سوء مدیریت در هزینهٔ نیروگاهها و قراردادهای منعقده می‌دونم. ضمن این که ما در تولید برق در یک مقطعی سرآمد بودیم. حتی برق را صادر هم می‌کردیم. لذا این خاموشی‌های حجیم، بعد از 45 سال از انقلاب زیبندۀ ما نیست. اگر خودمون رو بگذاریم جای فلان خانم یا آقا که روی صندلی آرایشگاه نشسته یهو برق می‌رود. یا بانک‌ها، ادارات، نانوایی‌ها، کارگاههای تولیدی و سایر مشاغل خدماتی. حالا اگر اتفاقی و یه بار دوبار باشه قابل تحمله. ولی واقعاٌ هر روز هر روز، خیلی تحملش سخت میشه.

من انتظار آبادی صد درصد کشور را ندارم. مشکلات تحریم را هم می‌دونم. حرف من فقط این است که دولتمردان نظم و اصول داشته باشند و مردم را واقعاٌ درک کنند. ریخت و پاش مالی نداشته باشند، بر کار دستگاهها نظارت کنند، جلوی سوءاستفاده‌ها و بی‌عدالتی ها را بگیرند، حرف و عملشان یکی باشد، تصمیم‌هاشون پخته و کارشناسی باشه، هر روز دچار آزمون و خطا نشوند، از تجربه‌های خوب گذشتگان استفاده کنند و در اظهارنظرهاشون به شعور مردم توهین نکنند و خلاصه هم‌افزایی و همصدایی داشته باشند و ضد و نقیض حرف نزنند و امثال این چیزها که فکر نمی کنم خیلی سخت و نشدنی باشه و یا به تحریم ربطی داشته باشه.

من به سهم خودم، هم کشورهای منطقه را رفتم دیدم و هم بعضی کشورهای دورتر را. پس بدون هیچ گونه تعصبی می‌تونم در باره‌شون قضاوت کنم. اما فعلاً جایش نیست. فقط این را بگم که مردم ما تشنۀ نظم و انضباط و روراستی و عدالت و انصاف و دلسوزی و یکرنگی هستند و از مسئولین دولتی و قضایی فقط همین را می‌خواهند، اگر این چند مورد برای مردم نمود عینی پیدا کند و مردم به باور برسند، دیگه هیچ چیزی آنها را فریفته نمی‌کند و اونوقت تا پای جان از مسئولین دفاع خواهند کرد.

اگر شما چند یادداشت اخیر بنده را مجدداً با دقت بخونید، خواهید دید که حتی یک‌کلمه هم غیر منصفانه ننوشتم. حتی یه جا اشاره کردم که موقع نوشتن مطالب سیاسی حواسم را بیشتر جمع می‌کنم چون باور دارم که حیثیت یک نظام در میان است که پایش خونهای پاک ریخته شده و امثال من در برابر قطره قطره خونشان مسئولیم.

فکر کنم زیادی نوشتم. خیلی ممنونم که چالش کردید. مطمئنم در این خصوص هر دو هم‌عقیده‌ایم. فقط حرفامون با هم متفاوته...

و دیگر عذرخواهی و پوزش...

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.