یادم هست که در گیرودار اغتشاشات 1401 به یک دوست توهّم زده از تبار سلبرییتیها که سنگ اپوزیسیون و تجزیهطلبان خارجنشین را به سینه میزد، دو نکته را با تأکید یادآوری میکردم.
- بهش میگفتم سلبریتی شدن، اصالت ندارد و کرامت برایت ندارد. دنبال شهره شدن نباش، برو حقیقت وجودیات را دریاب...
- بهش میگفتم اپوزیسیون چه از نوع سلبریتیاش، چه از نوع رضا پهلوی و مصی علینژاد و منافقین و کوملهاش، هیچ کدوم شخصیت وجودی ندارند. اینها بَردهاند و قابلمبادلهاند. اما جمهوری اسلامی دارای تیشه و ریشه و اندیشه است. دو روز دیگر، موازنه قدرت به نفع جمهوری اسلامی رقم میخورد و بلژیک و آمریکا و اروپا برای حفظ آبرویشان، اینها را مفتِ مفتِ مفت میفروشند و صدتا از این بردهها را با یک زندانی خودشان مبادله میکنند...
امروز همان آقای نیمه سلبریتی را دیدم که بهجای توهّم، تبسم بر لب داشت. :)
پرسید، ماجرای اشرف 3 چیه؟
گفتمش: اینها نتیجه اقتدار جمهوری اسلامی است که دارد دیوار دادگاه بلژیک را و باروی ارتش منافقین را و هیمنۀ سیاسی آمریکا را فرو میریزد.
گفتمش: ماجرای حراجی بردهفروشان است که دارند بردگان تاریخ مصرف گذشته را به قیمت مفت میفروشند.
گفتمش: و اینها هنوز از نتایج سحر است...
۱ نظر
۰۱ تیر ۰۲ ، ۲۳:۵۷