https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

جمعه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۰۱ ب.ظ

کاریزمای بی بدیل

مطلب اول:

در عصر تکثر سلایق و علایق و در روزگار ظهور قرائت های گوناگون از دینداری و دین مداری، اسلام امام خمینی رحمةالله علیه و خامنه ای عزیز حفظه الله را خالص تر، زلال تر، کامل تر، پیشروتر، قوی تر و جهانی تر از بقیۀ قرائت ها می دانم و معتقدم که رهنمودها و آموزه های این دو عزیز، در معرفی اسلام ناب محمدی و در آماده سازی زمینه های ظهور قائم آل محمد، موفق بوده و مقرون به عنایت و هدایت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود. لینک

 

نظرات پست:

نظر اول: خوشم میاد که موضع تون شفاف و شجاعانه است

پاسخ: سلام جناب حسین آقای عزیز، مطمئنم شما هم همین جورید.

پیام مولا علی علیه السلام است که می فرماید: «لا تستوحشوا فی طریق الهُدی لِقِلَّة اهله» اما صرف نظر از یک سری ناکارآمدی ها، سوء مدیریت ها، سوءاستفاده ها و کجروی های منصوبین و منسوبین، یا بی عُرضگی منتخبان مردم، بنده اصل نظام و اهدافش را کاملاً قبول دارم و هیچ وحشتی هم از بیانش ندارم.

نظر دوم: جناب آقای مرآت سلام. خجسته باد. بهتر می‌بینم شاخص‌های همین قرائت برتر را روزی مجال کنید بنویسد. به نظرم خوب درمی‌آید. درود برادر.

پاسخ: سلام و ارادت و نور خدمت شما، ان شاءالله در جایگاه «یُفَجّرونها تَفجیراً» مقام یابید.

خیلی خوبه اگر چنین شود. اما به قول معروف چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. اما بعضی از قرائت ها شهودی اند و به تبیین در نمی گنجند! :))

با این وجود، فقط از باب یادآوری برای 20 ساله هایی مثل خودم :) چند شاخص ماهوی را ذکر می کنم. ان شاءالله ثوابش باشد برای شما و همه کاربران عزیز. شاخص های اسلام با قرائت امام روح الله رحمت الله علیه:

استکبارستیزی، اعتصام به حبل الله و تشکیل امت واحده، پیوند بین عرفان، شریعت و سیاست، خودباوری دینی در برابر خودتحقیری (= ما می توانیم)، حمایت از مظلومان، پابرهنگان و مستضعفان جهان، تقبیح انزوا گرایی، اعتقاد راسخ به تشکیل حکومت و پیاده سازی احکام دین در تمام شئون زندگی، ضرورت ورود علما و اندیشمندان دینی به عرصۀ سیاست، جهانی سازی دین، خرافه زدایی از دین، عزت بخشی به مسلمین، پویاسازی فقه و احکام دینی، احیای مناسک سازنده و بالندۀ دینی، مبارزه با اشرافیت (مرفهان بی درد)  فقرزدایی و اعلام جنگ دائمی بین فقر و غنا (نظام سرمایه داری) و... و...

و جالب است که این قرائت تحول آفرین، موقعی به منصۀ ظهور رسید که قرائت های سخیفی از دین در جهان ارائه و ترویج می شد. از جمله: محدودسازی دین به احکام طهارت و نجاسات، سوق دادن قرآن به سمت قبرستان ها و اموات، انکار کارکردهای اجتماعی دین، جدایی دین از سیاست، جایز ندانستن برپایی حکومت قبل از ظهور امام معصوم، عدم مبارزه با ظلم و فساد به بهانۀ تعجیل در ظهور امام زمان، بی تفاوت بودن در برابر مستضعفان سایر کشورها، توجیه مرزهای جغرافیایی با هدف سلطۀ استعمار و جداسازی ملت های مسلمان از یکدیگر، تضاد بین دین و علم،  امتیاز داشتن آخوند حجره نشین بر آخوند فریادگر، برتری آخوند ژنده پوش و الاغ سوار بر آخوند جهان دیده و جهان نگر، برداشت های ناروا از حدیث معروف «الفقرُ فخری»، القای بی تفاوتی به جامعه با عبارت های ساختگی و تخدیری مثل «عیسی به دین خود موسی به دین خود»،  ترویج زهد کاذبانه و بی رغبتی به دنیا در بین مسلمانان با هدف چپاول ذخائر مادی و معنوی مسلمین، القای تز استعماری «السلطان ظل الله» و اطاعت پذیری از حکومت طاغوت، لزوم حمایت از شاه بعنوان تنها حکومت شیعی در جهان!! تفسیر وارونه از مسئلۀ جبر و اختیار برای عقب نگهداشتن مردم و تن دادن آن ها به حاکمیت جور... و... و... این بود آن چه به ذهن ناقص من رسید. تکمیل کردنش به عهدۀ شما :)

البته خودم بر این باورم که ثمرات و تحولات ناشی از گفتمان انقلاب، آن قدر پی در پی و برق آسا روزآمد شده و می شوند که حتی مجال فهرست کردنش را هم از ما می ربایند. یعنی چشم بهم می زنیم چند خیزش و فروزش داخلی و خارجی به سرعت تندباد ما را در زمان جلو می برند و رویش های جدید را برای ما رقم می زنند... و العاقبة للمتقین.

مطلب دوم: از کلینی تا خمینی

 انقلاب اسلامی و آموزه های دینی روح الله را ثمرۀ هزار و یکصد سال مجاهدت وارستگان، فقیهان، مفسران، و محدثانِ اصیلِ شیعه _ از کلینی تا خمینی _ می دانم و عـصارۀ خمینی رحمت الله علیه را درخامنه ای عزیز متجلّی می بینم.

عشق من به حضرت روح الله بیش از آن که رنگ هیجانی و سیاسی داشته باشد، طعم معرفتی، پژوهشی و آزاد اندیشی دارد.

پ.ن: انقلاب اسلامی از معجزات قرن است و انقلابی گری همچنان ادامه دارد. لینک  این پست کامنت چالشی نداشت.

مطلب سوم: نادرۀ دوران

صحیفۀ امام  (ره) در 22 جلد، مجموعه ای از آثار حضرت روح الله است مشمل بر نامه ها، اعلامیه ها، پیام ها، سخنرانی ها و احکام انتصابات که با حدود 11 هزار صفحه توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به چاپ رسیده و در اختیار علاقمندان، محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. نسخۀ پی دی اف این آثار به صورت رایگان در پرتال امام خمینی وجود دارد. در اینترنت هم هرکس می تواند کلمه کلمه این مجموعه را جستجو و مطالعه کند. اما این مجموعه، یک کتاب معمولی نیست که نسخۀ کاغذی اش را کسی با خود این ور و آن ور ببرد و به صورت مستمر بخواند و تمامش کند. بلکه مجموعه ای است که باید به عنوان کتاب مرجع در خانه ها و کتابخانه ها از آن استفاده کرد.

مع الوصف، مرآت کسی را می شناسد که بعد از انجام یک کار تحقیقی در باره غرب شناسی از نگاه امام، تصمیم به خواندن این مجموعه گرفته و 21 جلد آن را در مدت 23 ماه از ابتدا تا انتها خوانده است. او کسی است که می گوید امام را با مشی و سلوک و آثارش شناخته، به راه امام ایمان دارد، امام را نادرۀ دوران و معجزه حوزه های علمیه می داند و معتقد است که در دورۀ پس از غیبت، تنها عالم و فقیه و عارفی بوده که توانسته است: سیاست را در مسیر شریعت، معنویت ببخشد! شریعت را در جادۀ ایقان به سمت عرفان سوق دهد و سیمرغ عرفان را در حجلۀ جهاد و شهادت و خون، به پرواز درآورد، تا آموزه ای باشد برای تکامل و بالندگی زیست انسان ها بر پایه اصل عزت، حکمت و مصلحت. لینک

نظرات پست:

نظر اول: جناب آقای مرآت سلام. برادر عزیزم عالی نوشتید؛ می‌گویم حتی کجا را عالی‌تر.

اول این‌که موافقم با شما که صحیفه‌ی امام (یا همان نور سابق) یک نسخه‌ی کاغذی نیست که بخوانیم و بگذاریم کنج قفسه. درست فرمایش کردید؛ به تعبیر من یک کتابِ بازِ بالینی است.

دوم این‌که چه تعابیر قشنگی استخدام کردید در توصیف امام. تماماً موافقم. حقیقتاً امام نادره‌ی دوران و معجزه‌ی حوزه بود که سخت با تز خانه‌نشین کردن اسلام درافتاد و راحت بر شاهنشاهی یورش برد. درود بی‌پایان بر ایشان و رهروان.                   

پاسخ: سلام و تحیت وافر، ممنونم که تصدیق فرمودید.

خواستم تعابیر بالاتری وفق شأن حضرت امام استفاده کنم، ترسیدم بعضی ها برنتابند و غلوّش بپندارند...

در مورد صحیفه امام یک نکته را عارضم که با صیفه نور تفاوت دارد. صحیفۀ نور، توسط وزارت ارشاد آن زمان نوشته شده بود که منابع و مآخذش نوعاً روزنامه ها، نشریات نوشتاری و نوارهای صوتی بود که نمی توانست خیلی قابل اعتماد باشد. از این رو، مؤسسه تنظیم و نشر، اقدام به گردآوری اسناد قابل وثوق کرد و در نهایت صحیفه را ساخت البته نسخه هایی از صحیفه نور، هنوز موجود است.

مطلب سوم: تا مرز جانفشانی

از وقتی راحت طلبان دنیاپرست و کج اندیشان فرومانده در بن بست، به جرگه مخالفان راه امام و رهبری انقلاب پیوستند؛ درجۀ ارادتم به حضراتشان افزون تر و دریای اطمینانم به درستی راهشان عمیق تر شد! و حالا، میزان الحرارۀ اعتماد و اطاعتم آن قدر بالاست که می توانم با استضائۀ از نور هدایت امامین انقلاب، مسیر انقیاد و جانفشانی را تا قلّه در نوردم و به تیغ فرمانشان گردن گذارم...

پ.ن: تقدیم به مبارزان سلحشور دوران ستم شاهی که در شکنجه گاههای مخوف ساواک به شهادت و جانبازی رسیده اند. این مطلب کامنت چالشی ندارد.

مطلب چهارم: الف لام خمینی (این یادداشت از وبلاگ قبلی ام است)

مؤسسۀ مطالعات و پژوهش های سیاسی، تاکنون فصلنامه ها و کتاب های زیادی را در باره تاریخ صدساله و چهره های سیاسی کشور چاپ و عرضه کرده است. اما کتاب «الف لام خمینی» در 1157 صفحه، انصافاً کاری بزرگ است که اخیراً توسط این مؤسسه منتشر شده و خیلی عجیب به دل می نشیند. تحقیقات وسیع، تدوین علمی، دقت در چاپ و قلمِ بسیار زیبای آقای بهبودی، بر ویژگی منحصر به فرد این کتاب افزوده است. از این جهت به همۀ خمینی پژوهان عزیز توصیه می کنم از خواندن این کتاب ارزشمند غفلت نکنند.

+ حضور در مراسم ارتحال امام را یک واجب سیاسی و معرفتی تلقی می کنم و ترک آن را برای خود جفا می دانم.

نظرات پست:

نظر اول: سلام. به نظر شما نگاه ما به شخصیت امام خمینی چگونه باید باشد؟ مطیع محض؟

پاسخ: سلام بر شما.

طبیعتاً نگاه هرکس به یک شخصیت علمی یا سیاسی، به میزان اعلمیت وی و نیز به میزان معرفت و شناخت افراد از آن شخصیت بستگی دارد! (چه امام خمینی باشد و چه هر رجل دیگری) اما دو نکته:

در مقام مباحثه و نظریه پردازی و در حوزۀ نقد اندیشه های نظری، برای اهل نظر و صاحبان اندیشه، همیشه جای رد و قبول وجود دارد و هیچکس منکر آن نخواهد بود. اصولاً در چنین جایگاهی، اطاعت کردن و عدم اطاعت وجاهت علمی ندارد. بلکه قبول یا رد یک نظریه، منوط می شود به ارایۀ استدلال علمی و متقن. یعنی نه تعصب کورکورانه وجاهت دارد و نه انکار جاهلانه مقبولیت.

اما در بحث رهبری سیستم و ادارۀ امور جامعه، عقل و منطق حکم می کند، که افراد و شهروندان جامعه، نسبت به پیروی از فرد صالح یا اصلح و تبعیت از جایگاه قانونی و شرعی وی التزام عملی داشته باشند.

با این همه، جدای از مباحث نظری، شخصاً با شناختی که از شخصیت امام خمینی دارم، اگر ایشان الآن در قید حیات بودند، اطاعتش را برخودم واجب می دانستم. همچنان که مقام معظم رهبری را در شرایط حاضر واجب الاطاعه می دانم...

نظر دوم: سلام.. آقای بهبودی کتاب زیبای زندگینامه حضرت آقا رو هم نوشتن البته فقط از ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷. اصل کاریش مال این سال هاست و ما منتظر جلد دو و سه کتابیم. بعد معلوم میشه داشتن یه کتاب دیگه مینوشتن! نمیدونیم الان خوشحال باشیم یا ناراحت!

پاسخ: سلام بر شما. بله، کتاب شرح اسم را هم آقای بهبودی نوشته است. جالبه که یکی از مسئولان همون مؤسسه می گفت وقتی حضرت آقا کتاب شرح اسم را دیدند، به آقای بهبودی گفته بودند: اگر خودم می خواستم زندگی نامه ام را بنویسم نمی توانستم به این زیبایی بنویسم!

جهت اطلاعتون کار تحقیق، جمع آوری و تدوین و نکارش و ویراش کتاب الف لام خمینی، تقریباً 5 سال طول کشیده است...

نام آن اسطورۀ بزرگ علم و تقوا و سیاست و عرفان بلند و یادش جاودانه باد.

نظرات  (۳)

۱۷ خرداد ۰۱ ، ۱۰:۲۹ لیلا خدایار

سلام بر شما

انصافا جالب، خواندنی و واقع گرایانه بود. 

موفق و سربلند باشید.

پاسخ:
علیک السلام.
تشکر که خواندید.
معزز باشید.

ما اما میراث داران خوبی برای خمینی و انقلابش نبودیم .
نه تولید اندیشه کردیم ، نه اجازه بروز اندیشه به دیگران دادیم و همجنین با غیر قابل نقد کردن امام و انقلاب اون رو به رکود کشاندیم ...

پاسخ:
شاید ما میراث داران خوبی برای امام نبودیم. اما...
اما این که ما تولید اندیشه نکردیم؟ شاید دلیلش این بوده که تا امروز اندیشه ای برتر از اندیشۀ دینی امام نداشتیم.
لیکن در مقابل ما، گروه ها و نحله های فکری مختلف بودند که تا دلتون بخواد در برابر اندیشۀ امام ایستادند، تولید فکر کردند، حرف های نو و جدید زدند، منورالفکری از خود نشان دادند، از ابزار ترجمه استفاده کردند، از راه هنر و فرهنگ وارد شدند، دسیسه چیدند، علیه امام و اندیشۀ او دروغ و شایعه ساختند، خرابکاری کردند، اختلاف انداختند، به شبهات دامن زدند، جعلیات را به خورد مردم دادند، کتاب نوشتند، کرسی های تدریس را تصاحب کردند، دین سازی کردند، عرفان های نوظهور را رواج دادند، رسانه های بین المللی به راه اندختند، شبیخون فرهنگی زدند، شبکه های متعدد ماهواره ای تبلیغی- تبشیری را علیه اندیشۀ امام به کار گرفتند؛ اما هنوز آن طور که انتظار داشتند، نتیجه ای نگرفتند و مقبولیت علمی و مردمی پیدا نکردند...  خب این دیگه تقصیر ما نیست. اینکه اندیشۀ امام مقبولیت مردمی و بلکه جهانی پیدا کرده و دیگران نتوانستند حرف خودشون رو به کرسی قبول بنشانند، لابد علتش اینه که یا اندیشۀ برتر ندارند و یا مردم آنها را همراهی نکردند و یا خودشون ارادۀ محکمی نداشتند که تا آخر بایستند...
در مورد نقد امام و انقلاب هم معتقدم که اتفاقاً تنها مقوله ای که تاکنون از تیغ نقد در امان نبوده همین انقلاب و اندیشۀ امام بوده که بیشترین نقد در فضای رسانه ای داخل و خارج متوجه همین موضوع است. یعنی امام و انقلاب را الی ماشاءالله نقد کردند. هم نقد علمی، هم نقد سیاسی و تخریبی، هم تحریف اندیشه و کلام امام. اما بالاخره موفق نشدند و آخر هم نتونستند فکر بهتری را ارائه دهند...
با این همه بنده حاضرم که اگر کسی اندیشه ای برتر و متعالی تر را ارائه دهد، از جان و مال برایش مایه بگذارم. :))

منظورم از علم ، چیزی مقابل اندیشه امام نبود . چون اون اصلا موضوع فکری من و شما نیست . اما برای تحقق اندیشه های امام باز نیاز به تولید علم داشتیم که صورت نگرفت و به همون کلیشه ها بدون پیوست فنی و تکنیکی اکتفا کردیم . این در نهایت باعث میشه اندیشه انقلاب به ضد خودش بدل بشه . کما اینکه امروز همینطور شده .

پاسخ:
اوهوم!
چقدر بد شد که منظور شما رو متوجه نشدم :((
این که ما و علما و مسئولان در وظیفۀ انقلابی خود کوتاهی کردیم، شکی نیست.
خدا از تقصیراتمون بگذره.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">