کاریزمای بی بدیل
مطلب اول:
در عصر تکثر سلایق و علایق و در روزگار ظهور قرائت های گوناگون از دینداری و دین مداری، اسلام امام خمینی رحمةالله علیه و خامنه ای عزیز حفظه الله را خالص تر، زلال تر، کامل تر، پیشروتر، قوی تر و جهانی تر از بقیۀ قرائت ها می دانم و معتقدم که رهنمودها و آموزه های این دو عزیز، در معرفی اسلام ناب محمدی و در آماده سازی زمینه های ظهور قائم آل محمد، موفق بوده و مقرون به عنایت و هدایت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود. لینک
نظرات پست:
نظر اول: خوشم میاد که موضع تون شفاف و شجاعانه است
پاسخ: سلام جناب حسین آقای عزیز، مطمئنم شما هم همین جورید.
پیام مولا علی علیه السلام است که می فرماید: «لا تستوحشوا فی طریق الهُدی لِقِلَّة اهله» اما صرف نظر از یک سری ناکارآمدی ها، سوء مدیریت ها، سوءاستفاده ها و کجروی های منصوبین و منسوبین، یا بی عُرضگی منتخبان مردم، بنده اصل نظام و اهدافش را کاملاً قبول دارم و هیچ وحشتی هم از بیانش ندارم.
نظر دوم: جناب آقای مرآت سلام. خجسته باد. بهتر میبینم شاخصهای همین قرائت برتر را روزی مجال کنید بنویسد. به نظرم خوب درمیآید. درود برادر.
پاسخ: سلام و ارادت و نور خدمت شما، ان شاءالله در جایگاه «یُفَجّرونها تَفجیراً» مقام یابید.
خیلی خوبه اگر چنین شود. اما به قول معروف چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. اما بعضی از قرائت ها شهودی اند و به تبیین در نمی گنجند! :))
با این وجود، فقط از باب یادآوری برای 20 ساله هایی مثل خودم :) چند شاخص ماهوی را ذکر می کنم. ان شاءالله ثوابش باشد برای شما و همه کاربران عزیز. شاخص های اسلام با قرائت امام روح الله رحمت الله علیه:
استکبارستیزی، اعتصام به حبل الله و تشکیل امت واحده، پیوند بین عرفان، شریعت و سیاست، خودباوری دینی در برابر خودتحقیری (= ما می توانیم)، حمایت از مظلومان، پابرهنگان و مستضعفان جهان، تقبیح انزوا گرایی، اعتقاد راسخ به تشکیل حکومت و پیاده سازی احکام دین در تمام شئون زندگی، ضرورت ورود علما و اندیشمندان دینی به عرصۀ سیاست، جهانی سازی دین، خرافه زدایی از دین، عزت بخشی به مسلمین، پویاسازی فقه و احکام دینی، احیای مناسک سازنده و بالندۀ دینی، مبارزه با اشرافیت (مرفهان بی درد) فقرزدایی و اعلام جنگ دائمی بین فقر و غنا (نظام سرمایه داری) و... و...
و جالب است که این قرائت تحول آفرین، موقعی به منصۀ ظهور رسید که قرائت های سخیفی از دین در جهان ارائه و ترویج می شد. از جمله: محدودسازی دین به احکام طهارت و نجاسات، سوق دادن قرآن به سمت قبرستان ها و اموات، انکار کارکردهای اجتماعی دین، جدایی دین از سیاست، جایز ندانستن برپایی حکومت قبل از ظهور امام معصوم، عدم مبارزه با ظلم و فساد به بهانۀ تعجیل در ظهور امام زمان، بی تفاوت بودن در برابر مستضعفان سایر کشورها، توجیه مرزهای جغرافیایی با هدف سلطۀ استعمار و جداسازی ملت های مسلمان از یکدیگر، تضاد بین دین و علم، امتیاز داشتن آخوند حجره نشین بر آخوند فریادگر، برتری آخوند ژنده پوش و الاغ سوار بر آخوند جهان دیده و جهان نگر، برداشت های ناروا از حدیث معروف «الفقرُ فخری»، القای بی تفاوتی به جامعه با عبارت های ساختگی و تخدیری مثل «عیسی به دین خود موسی به دین خود»، ترویج زهد کاذبانه و بی رغبتی به دنیا در بین مسلمانان با هدف چپاول ذخائر مادی و معنوی مسلمین، القای تز استعماری «السلطان ظل الله» و اطاعت پذیری از حکومت طاغوت، لزوم حمایت از شاه بعنوان تنها حکومت شیعی در جهان!! تفسیر وارونه از مسئلۀ جبر و اختیار برای عقب نگهداشتن مردم و تن دادن آن ها به حاکمیت جور... و... و... این بود آن چه به ذهن ناقص من رسید. تکمیل کردنش به عهدۀ شما :)
البته خودم بر این باورم که ثمرات و تحولات ناشی از گفتمان انقلاب، آن قدر پی در پی و برق آسا روزآمد شده و می شوند که حتی مجال فهرست کردنش را هم از ما می ربایند. یعنی چشم بهم می زنیم چند خیزش و فروزش داخلی و خارجی به سرعت تندباد ما را در زمان جلو می برند و رویش های جدید را برای ما رقم می زنند... و العاقبة للمتقین.
مطلب دوم: از کلینی تا خمینی
انقلاب اسلامی و آموزه های دینی روح الله را ثمرۀ هزار و یکصد سال مجاهدت وارستگان، فقیهان، مفسران، و محدثانِ اصیلِ شیعه _ از کلینی تا خمینی _ می دانم و عـصارۀ خمینی رحمت الله علیه را درخامنه ای عزیز متجلّی می بینم.
عشق من به حضرت روح الله بیش از آن که رنگ هیجانی و سیاسی داشته باشد، طعم معرفتی، پژوهشی و آزاد اندیشی دارد.
پ.ن: انقلاب اسلامی از معجزات قرن است و انقلابی گری همچنان ادامه دارد. لینک این پست کامنت چالشی نداشت.
مطلب سوم: نادرۀ دوران
صحیفۀ امام (ره) در 22 جلد، مجموعه ای از آثار حضرت روح الله است مشمل بر نامه ها، اعلامیه ها، پیام ها، سخنرانی ها و احکام انتصابات که با حدود 11 هزار صفحه توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به چاپ رسیده و در اختیار علاقمندان، محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. نسخۀ پی دی اف این آثار به صورت رایگان در پرتال امام خمینی وجود دارد. در اینترنت هم هرکس می تواند کلمه کلمه این مجموعه را جستجو و مطالعه کند. اما این مجموعه، یک کتاب معمولی نیست که نسخۀ کاغذی اش را کسی با خود این ور و آن ور ببرد و به صورت مستمر بخواند و تمامش کند. بلکه مجموعه ای است که باید به عنوان کتاب مرجع در خانه ها و کتابخانه ها از آن استفاده کرد.
مع الوصف، مرآت کسی را می شناسد که بعد از انجام یک کار تحقیقی در باره غرب شناسی از نگاه امام، تصمیم به خواندن این مجموعه گرفته و 21 جلد آن را در مدت 23 ماه از ابتدا تا انتها خوانده است. او کسی است که می گوید امام را با مشی و سلوک و آثارش شناخته، به راه امام ایمان دارد، امام را نادرۀ دوران و معجزه حوزه های علمیه می داند و معتقد است که در دورۀ پس از غیبت، تنها عالم و فقیه و عارفی بوده که توانسته است: سیاست را در مسیر شریعت، معنویت ببخشد! شریعت را در جادۀ ایقان به سمت عرفان سوق دهد و سیمرغ عرفان را در حجلۀ جهاد و شهادت و خون، به پرواز درآورد، تا آموزه ای باشد برای تکامل و بالندگی زیست انسان ها بر پایه اصل عزت، حکمت و مصلحت. لینک
نظرات پست:
نظر اول: جناب آقای مرآت سلام. برادر عزیزم عالی نوشتید؛ میگویم حتی کجا را عالیتر.
اول اینکه موافقم با شما که صحیفهی امام (یا همان نور سابق) یک نسخهی کاغذی نیست که بخوانیم و بگذاریم کنج قفسه. درست فرمایش کردید؛ به تعبیر من یک کتابِ بازِ بالینی است.
دوم اینکه چه تعابیر قشنگی استخدام کردید در توصیف امام. تماماً موافقم. حقیقتاً امام نادرهی دوران و معجزهی حوزه بود که سخت با تز خانهنشین کردن اسلام درافتاد و راحت بر شاهنشاهی یورش برد. درود بیپایان بر ایشان و رهروان.
پاسخ: سلام و تحیت وافر، ممنونم که تصدیق فرمودید.
خواستم تعابیر بالاتری وفق شأن حضرت امام استفاده کنم، ترسیدم بعضی ها برنتابند و غلوّش بپندارند...
در مورد صحیفه امام یک نکته را عارضم که با صیفه نور تفاوت دارد. صحیفۀ نور، توسط وزارت ارشاد آن زمان نوشته شده بود که منابع و مآخذش نوعاً روزنامه ها، نشریات نوشتاری و نوارهای صوتی بود که نمی توانست خیلی قابل اعتماد باشد. از این رو، مؤسسه تنظیم و نشر، اقدام به گردآوری اسناد قابل وثوق کرد و در نهایت صحیفه را ساخت البته نسخه هایی از صحیفه نور، هنوز موجود است.
مطلب سوم: تا مرز جانفشانی
از وقتی راحت طلبان دنیاپرست و کج اندیشان فرومانده در بن بست، به جرگه مخالفان راه امام و رهبری انقلاب پیوستند؛ درجۀ ارادتم به حضراتشان افزون تر و دریای اطمینانم به درستی راهشان عمیق تر شد! و حالا، میزان الحرارۀ اعتماد و اطاعتم آن قدر بالاست که می توانم با استضائۀ از نور هدایت امامین انقلاب، مسیر انقیاد و جانفشانی را تا قلّه در نوردم و به تیغ فرمانشان گردن گذارم...
پ.ن: تقدیم به مبارزان سلحشور دوران ستم شاهی که در شکنجه گاههای مخوف ساواک به شهادت و جانبازی رسیده اند. این مطلب کامنت چالشی ندارد.
مطلب چهارم: الف لام خمینی (این یادداشت از وبلاگ قبلی ام است)
مؤسسۀ مطالعات و پژوهش های سیاسی، تاکنون فصلنامه ها و کتاب های زیادی را در باره تاریخ صدساله و چهره های سیاسی کشور چاپ و عرضه کرده است. اما کتاب «الف لام خمینی» در 1157 صفحه، انصافاً کاری بزرگ است که اخیراً توسط این مؤسسه منتشر شده و خیلی عجیب به دل می نشیند. تحقیقات وسیع، تدوین علمی، دقت در چاپ و قلمِ بسیار زیبای آقای بهبودی، بر ویژگی منحصر به فرد این کتاب افزوده است. از این جهت به همۀ خمینی پژوهان عزیز توصیه می کنم از خواندن این کتاب ارزشمند غفلت نکنند.
+ حضور در مراسم ارتحال امام را یک واجب سیاسی و معرفتی تلقی می کنم و ترک آن را برای خود جفا می دانم.
نظرات پست:
نظر اول: سلام. به نظر شما نگاه ما به شخصیت امام خمینی چگونه باید باشد؟ مطیع محض؟
پاسخ: سلام بر شما.
طبیعتاً نگاه هرکس به یک شخصیت علمی یا سیاسی، به میزان اعلمیت وی و نیز به میزان معرفت و شناخت افراد از آن شخصیت بستگی دارد! (چه امام خمینی باشد و چه هر رجل دیگری) اما دو نکته:
در مقام مباحثه و نظریه پردازی و در حوزۀ نقد اندیشه های نظری، برای اهل نظر و صاحبان اندیشه، همیشه جای رد و قبول وجود دارد و هیچکس منکر آن نخواهد بود. اصولاً در چنین جایگاهی، اطاعت کردن و عدم اطاعت وجاهت علمی ندارد. بلکه قبول یا رد یک نظریه، منوط می شود به ارایۀ استدلال علمی و متقن. یعنی نه تعصب کورکورانه وجاهت دارد و نه انکار جاهلانه مقبولیت.
اما در بحث رهبری سیستم و ادارۀ امور جامعه، عقل و منطق حکم می کند، که افراد و شهروندان جامعه، نسبت به پیروی از فرد صالح یا اصلح و تبعیت از جایگاه قانونی و شرعی وی التزام عملی داشته باشند.
با این همه، جدای از مباحث نظری، شخصاً با شناختی که از شخصیت امام خمینی دارم، اگر ایشان الآن در قید حیات بودند، اطاعتش را برخودم واجب می دانستم. همچنان که مقام معظم رهبری را در شرایط حاضر واجب الاطاعه می دانم...
نظر دوم: سلام.. آقای بهبودی کتاب زیبای زندگینامه حضرت آقا رو هم نوشتن البته فقط از ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۷. اصل کاریش مال این سال هاست و ما منتظر جلد دو و سه کتابیم. بعد معلوم میشه داشتن یه کتاب دیگه مینوشتن! نمیدونیم الان خوشحال باشیم یا ناراحت!
پاسخ: سلام بر شما. بله، کتاب شرح اسم را هم آقای بهبودی نوشته است. جالبه که یکی از مسئولان همون مؤسسه می گفت وقتی حضرت آقا کتاب شرح اسم را دیدند، به آقای بهبودی گفته بودند: اگر خودم می خواستم زندگی نامه ام را بنویسم نمی توانستم به این زیبایی بنویسم!
جهت اطلاعتون کار تحقیق، جمع آوری و تدوین و نکارش و ویراش کتاب الف لام خمینی، تقریباً 5 سال طول کشیده است...
نام آن اسطورۀ بزرگ علم و تقوا و سیاست و عرفان بلند و یادش جاودانه باد.
سلام بر شما
انصافا جالب، خواندنی و واقع گرایانه بود.
موفق و سربلند باشید.