چندگزارۀ کوتاه و شفاف در باره حملۀ روسیه به اوکراین
- حملۀ نظامی روسیه به اوکراین پدیده پیچیده و نادری بود که ناباورانه اتفاق افتاد.
- از پیچیدگی این موضوع همین بس که هیچ کارشناس و تحلیل گری نتوانسته بود وقوع آن را پبش بینی کند و وقتی هم اتفاق افتاد، گمانه زنی های جورواجور و گاهی ضد و نقیض و نادرست در بارۀ آن ارائه دادند.
- آنچه به صورت کلی در این باره می شود گفت این است که با حملۀ روسیه به اوکراین، آن پوست اندازی ژئوپلیتیک که دنیا انتظارش را می کشید، کلید خورد. هرچند که تا کنون عکس العمل غرب و آمریکا علیه روسیه روی درجات 2 و 3 تنظیم شده است.
- قبل از وقوع جنگ اوکراین، روسیه 130 هزار نفر از نیروی زمینی و زرهی خود را در مرز اوکراین مستقر کرده بود و از نیروی هوایی و دریایی نیز قریب 200 هزار نفر را به منطقه آورده بود که نشان از وقوع یک پدیدۀ مهم را می داد. اما بازهم کارشناسان نظامی اروپا تحلیل درستی از آن ارائه ندادند. فقط برخی از تحلیل گران نظامی گفته بودندکه روسیه نهایتاً شرق اوکراین را اشغال خواهد کرد. اما دیدیم که این پیش بینی نیز درست از آب درنیامد.
- روسیه چاره ای جز حمله به اوکراین نداشت. چون از منظر امنیت ملی روسیه، اگر اوکراین به عضویت ناتو پذیرفته می شد، روسیه عملاً در محاصرۀ نظامی قرار می گرفت و دیگر کاری از او بر نمی آمد. از این منظر اقدام روسیه، هم بموقع بود و هم بایستی انجام می شد. هرچند که این جنگ هزینه هایی هم بر روسیه تحمیل کرده و کشورهای همسایه را نیز کم و بیش تحت تأثیر قرار خواهد داد..
- پوتین، قبلاً هم اقداماتی مشابۀ حمله به اوکراین را داشته است، مثل گرجستان،کریمه، چچن، که در همۀ موارد به اهداف خودش رسیده و حتی از همۀ تحریم های غرب هم عبور کرده است. لذا به استناد قرائن و شواهد قبلی می شود گفت که از بحران اوکراین هم عبور خواهد کرد.
- به هر صورت این تهاجم ناباورانه اکنون اتفاق افتاده است، اما اینکه این عملیات به کجا ختم می شود؛ به نظر من بستگی به وضعیت اوکراین و حامیان غربی اش دارد. یعنی اگر از طرف آمریکا و اروپا واکنش جدی علیه روسیه صورت نگیرد، همه چیز را تمام شده می شود تلقی کرد. در غیر این صورت، تبعات و تلفات آن بسیار سخت تر از حال خواهد بود.
با توجه به شرایط حاضر، وضع موجود را می شود اینگونه ترسیم نمود:
- بازندۀ اصلی این جنگ، اروپایی ها هستند که اگر ادامه پیدا کند، آن وقت اقتصاد غرب نیز به کلی آسیب می بیند و بلکه بخش هایی از اقتصاد ملی و معیشت مردم اروپا به کلی فلج خواهد شد.
- در حال حاضر تا چهارصد هزار نفر از اوکراین وارد اروپای غربی شده اند که همین مهاجرین و پناهندگان نیز معضل بزرگی برای کشورهای هدف خواهند بود.
- تحریم های ناشی از جنگ اوکراین، دو طرفه است. یعنی با تحریم روسیه،کشورهای اروپایی هم متضرر می شوند.
- اوضاع فعلی در شرق اروپا، کاملاً به نفع ایران است. بعنوان نمونه: ایرلاین ها ناگزیر هستند از مسیر هوایی ایران استفاده کنند که به تناسب نوع هواپیماها، در هر ساعت 1000 دلار باید به جمهوری اسلامی پرداخت کنند. لذا سالانه در آمد یک میلیارد دلاری برای کشور ما خواهد داشت. (اماراتی ها و قطری ها هم در خواست 400 و 600 سورتی پرواز کرده اند)
- اروپا اگر وارد جنگ با اوکراین نشود، لزوماً باید به طرف آمریکا کرنش کند. طبیعی است که در آن صورت آمریکا هم مطالبات خود را از آن ها دنبال خواهد کرد که نتیجه و ابعاد دقیق آن غیر قابل پیش بینی خواهد بود.
- درحال حاضر، خسارت ناشی از این جنگ، کشورهای اروپایی را با چالش جدی مواجه کرده است. چراکه آمریکا هیچ کاری برای اوکراین که هم پیمانش بوده نکرده و احتمالاَ در آینده هم کاری نخواهد کرد.
- با جنگ اوکراین، سرعت همگرایی چین و روسیه بیشتر می شود و چین می کوشد تا موازنه و تسلط بر تایوان را بدست آورد.
- هر چند تحریم های غرب می تواند به میزان کمی بر اقتصاد روسیه تأثیرگذار باشد. اما روسیه برای بی اثر کردن تحریم ها، سامانه ای شبیه سوئیفت را راه اندازی کرده و با ارزهای غیر از دلار معاملات خود را انجام می دهد.
- در حال حاضر تحریم ایرفلوت، تحریم برخی شخصیت های موثر، تحریم 351 نفر از مسئولین و صاحبان صنایع روسیه اعلام و اِعمال شده و پروژه گاز رسانی (استریم 2) نیز متوقف و 7 بانک روسی هم به تحریم ها اضافه شده اند.
پ.ن: خداوند رفتگان عزیز شما را قرین رحمت فرماید. اگر تونستید برای روح پدرخانم مهربان و دوست داشتنی بنده هم صلوات و فاتحه بخوانید.