https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

آخرین مطالب

۲۴۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گذرگاه فکر و ذکر» ثبت شده است

احوالات گروهک جهنمی منافقین، نوعاً زمخت، خشن، منفی، چندش‌آور و حال خراب‌کن است. اما من سال‌های سال است که دارم فعالیت‌های سیاسی، عملیاتی و تغییرات درون سازمانی این گروهک جنایتکار را پیگیری می‌کنم...

از نظر من رهبران و مزدوران این فرقۀ کثیف، جزو مفلوک ترین، احمق‌ترین و بدبخت‌ترین افراد جامعه هستند و معتقدم که افراد این سازمان، مصداق بارز خَسِرالدُنیا و الآخره هستند. چون نه دنیای خوبی داشتند، نه لذت انسان بودن را چشیدند و نه فرجام نیکی از خود به یادگار گذاشتند. این‌ها همیشه در هاله‌ای از مخفی کاری، توهم ذهنی و دگماتیسم فکری و رفتاری پنهان بودند. نه معنی استقلال را فهمیدند، نه درست فکر کردند، نه اختیار زندگی خود را داشتند و حتی حق انتخاب همسر هم نداشتند. یعنی از تمام ویژگی‌های انسانی تهی بودند. این‌ها حتی اجازه گوش دادن به هیچ حرف و سخنی غیر از دستورات سازمان خود را نداشته و ندارند و... و... و...

اما از خبرهایی که اخیراً در مورد این سازمان داشتم این بود که بعد از درگیری دولت آلبانی با این گروهک، ماجراهایی در مقر پادگانی این‌ها اتفاق افتاد که سرکردۀ دیکتاتور این سازمان را روانه بیمارستان و تیمارستان کرد. یکی از این ماجراها، شعارنویسی‌های گسترده در مقر امنیتی این گروهک بود که اخیراً اتفاق افتاد و البته خودشان گفتند که کار عوامل نفوذی ایران بوده است. دیشب هم بعنوان آخرین خبر گفتند که مریم رجوی ملعون به درک واصل شده است.

نظر من این است که علت مرگ مریم رجوی ترس ناشی از همین شعارنویسی‌ها بوده که در و دیوار مقر امنیتی آن‌ها را پر کرده بود.

فکرش رو بکنید قرار بوده این‌ گرگ عجوزه با حمایت جریان ززآ بیاید نظام ما را فتح کند و خودش بشود رئیس جمهور ایران آزاد!!! حالا با دیدن چندجمله شعارنویسی راهی تیمارستان و قبرستان شده است.

و حسابش را بکنید، منافقین جزو کسانی بودند که از سال 1360 تا همین چندماه قبل علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت‌های ترور؛ خرابکاری، وظن فروشی و ... داشتند و در زمره کسانی بودند که برای سقوط جمهوری اسلامی ایران هربار زمان مشخص (هفته و ماه و سال) تعیین می‌کردند.

و حالا، مسعود رجوی که معلوم نیست کجا زنده به گور شده. مریم هم که گفته‌اند سرنوشتی بهتر از مسعود ندارد. یعنی حتی اگر نمرده باشد، وضعیتی کمتر از مرگ هم نخواهد داشت. به این ترتیب نابودی یک سازمان فوق تشکیلاتی دنیا یعنی منافقین به زودی اعلام خواهد شد...

و این است عاقبت مزدوری و عامل اجنبی بودن... فاعتبروا یا اولی‌الابصار.

۵ نظر ۲۱ خرداد ۰۳ ، ۲۳:۳۴
مرآت

به اتفاق چندتا از دوستان رفته بودیم خدمت یکی از نامزدهای مطرح در انتخابات ریاست جمهوری تا به اصطلاح گپ و گفتی داشته باشیم و از نزدیک با برنامه‌ها و اهداف سیاسی- اقتصادی‌اش آشنا بشیم. قرارمون بر این بود که گفتگوها را به صورت موضوعی و به صورت سئوال و جواب دنبال کنیم و صحبت‌ها و توضیحات ایشون حالت سخنرانی نداشته باشد.

این نامزد محترم که اتفاقاَ سابقه سخنوری هم دارد و من ندیده بودم که گرفتار تکیه کلام بشود، مع‌الاسف در حین بحث و توضیحاتش بارها ا از عبارت «همت بلند» استفاده کرد. به حدی که خیلی برای ما ملال‌آور شده بود.

یک بار وسط کلام ازش پرسیدم: شما با شهید همت نسبت و یا قرابتی هم دارید؟

گفت: نه، چطور مگه؟

گفتم هیچی، همین‌جوری سئوال کردم. طفلکی متوجه منظورم نشد که از این تکیه کلام دست بردارد.

دوباره به صحبت‌هایش ادامه داد و باز هم مکرر در مکرر از عبارت «همت بلند» استفاده می‌کرد.

به سرم زد که مستقیم بهش بگم تا رها کند این عبارت تکراری را. اما تحفظ کردم و چیزی نگفتم. ولی در عوض این بیت شعر را براش نوشتم و دادم دستش:

هیچ است هر چه هست به جز همت بلند..‌
این مصرع است از دو جهان «انتخاب» ما.

آهسته خواند و لبخندی زد. معلوم بود خوشش آمده. اما باز هم متوجه منظورم نشد. -اسمشو نمیگم که تبلیغ یا ضد تبلیغ براش نشه-  :))

آخرش چاره‌ای نداشتم جز این که بهش گفتم همتِ بلند جناب‌عالی را می‌ستاییم. لطفاَ کمی هم از توش و تلاش و عاش و معاش خودتون و همراهان آینده‌تون برای ما بگید.

این‌جا بود که دوزاری‌اش افتاد و از «همت بلند» به سمت همت مخفف بودجه‌ای تغییر مسیر داد و آخر جلسه هم دستم را به شدت فشرد که نفهمیدم از سر مهر بود یا از سر غیظ.

پ.ن:

  1. به نامزدی که رفتارهای منافقانه‌اش برایم آشکار است رأی نخواهم داد، حتی اگر مورد وفاق جمع باشد.
  2. این نامزد هم که ما رفتیم خدمتش به نظرم رأی نمی‌آورد و البته گزینه مورد نظر منم نیست. اما اگر رأی بیاورد، خاطره امروز من برایش کلی می‌تواند مفید باشد :))

 

۵ نظر ۲۰ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۵
مرآت

حوادث تاریخ‌ساز دنیا، چه‌قدر تندتند می‌آیند و می‌روند! و تاریخ جهان چه با سرعت کتاب می‌شود که ما حتی مجال ورق زدنش را هم نداریم.

به نظر من نامه رهبر عزیز انقلاب به دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا، شروع یک قیام جدید نیست. فقط توصیه به آزاداندیشی نیست. تهییج آزادیخواهان جهان هم نیست. بلکه تأیید استکبارستیزی جنبش دانشجویی مغرب زمین و تصدیق جهت‌گیری دانشجویان آمریکایی در محکومیت هیئت حاکمۀ ایالات متحده و رژیم غاصب صهیونیستی است، نامه حضرت آقا، بیان حقایق دین و دعوت جهان به آموختن قرآن است...

این نامه برای ملت‌ها بسیار جدی و نویدبخش است. مطمئنم که بازی دنیا دارد به نفع اسلام و حکومت جهانی مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف تغییر می‌کند. اما، تأسف دارم که ما چه‌قدر عادت کرده‌ایم دیر باور باشیم!

و چه قدر« نا بارور» بودند بعضی نظریه پردازان ما، و بعضی سیاست‌بازان ما و بعضی فرهنگ‌سازان ما! که نمی‌پذیرفتند اندیشۀ امام روح‌الله را بعد از پذیرش قطعنامه 598 و نمی‌شنیدند پیام جهانی آن پیر را که آن روز  با اطمینان می‌گفت: ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودیم:

... هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‌ایم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پر بار اسلامی‌مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظام‌های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت و... و... و... صحیفۀ امام  جلد 21 صفحۀ 283

و من در حرکت شتابان تاریخ، بیم آن دارم که ملت‌های غیر مسلمان، جلودار حرکت‌های اسلامی شوند؛ اما مسلمان‌ نماهای ایرانی ما همچنان در ام‌القرای جهان اسلام، جاده‌صاف کن حرکت ظالمان و ستمگران باقی بمانند.

بیم آن دارم که دانشجویان آمریکایی برای حق حیات مردم فلسطین و مسلمانان جهان قیام کنند، اما، مسلمان‌نماهای ما هنوز بهانهٔ زیست حیوانی خود را داشته باشند. اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاهِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ...

 

پ.ن: نگاه کنیم ببینیم کجای تاریخ هستیم و در کدام طرف تاریخ ایستاده‌ایم.

 

یادداشت مرتبط: این جا

 

 

۷ نظر ۱۱ خرداد ۰۳ ، ۰۳:۲۶
مرآت

این روزها در حالی که ذهنم درگیر انتخابات ریاست جمهوری است؛ بیتی از جناب حافظ هم ورد زبونم شده و دارم وقت و بی‌وقت تکرارش می‌کنم:

  • نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو
  • نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار...

نمی‌دونم این بیت چه رابطه‌ای با دغدغۀ انتخاباتی من دارد. اما، دوست دارم این حالت را به فال نیک بگیرم و نسبت به حوادث آینده امیدوار باشم.

ان‌شاءالله به برکت خون شهیدان عزیز، خدا عنایتش رو از ما دریغ نمی‌کنه...

۴ نظر ۰۸ خرداد ۰۳ ، ۲۳:۴۸
مرآت

چیزی که در مراسم تشییع جنازه رئیس جمهور شهید آقای رئیسی عزیز و همراهان ایشان خیلی خیلی برای من نماد و نمود داشت چندچیز بود:

بی‌تابی، اندوه عمیق، حیرت و بهت‌زدگی، بغض پنهان در سینه‌ها، فریادهای خفته در گلو، اشک‌هایی که منتظر بودند بر صورت‌ها بغلطتند و دنیایی از علاقه و محبت خالصانه مردم که نسبت به رئیس جمهور شهید ابراز می‌کردند.

با اطمینان میگم که بالای 90 درصد جمعیت تشییع کننده سیاهپوش بودند، اکثراً شعار می‌دادند، سینه می‌زدند، اشک می‌ریختند و به ساحت این شهید بزرگوار، علاقمندی و محبت نشان می‌دادند.

اظهار ندامت و پشیمانی مردم از نقدها و قضاوت‌های بیموردشان در بارۀ شخصیت آقای رئیسی از مواردی بود که فراوانی قابل توجهی داشت. خیلی‌ها این پشیمانی را آهسته و خودمونی به زبان می‌آوردند و خیلی‌ها هم شرمندگی‌شان را صادقانه فریاد می‌زدند. حلالیت طلبی از رئیس جمهور هم مورد مهمی بود که معمولاً با صدای بلند می‌گفتند...

از شما چه پنهان، خود من هم از اونهایی بودم که اگرچه همیشه مدافع سیاست‌های دولت بودم و کمترین و منصفانه‌ترین نقد را به دولت آقای رئیسی داشتم، اما در روز تشییع جنازه، بدجوری به مشی فکری و عملی آقای رئیسی غبطه می‌خوردم. به همین دلیل، در حالی که دلم لبریز از اندوه و غم بود، اما از فرجام نیک شهید خادم‌الرضا خوشنود و از شوربختی و کم‌توفیقی خودم بسیار متأسف بودم. به همین دلیل بارها توفیق خدمت و عاقبت به خیری را برای خودم آرزو می‌کردم.

روحشان شاد، یادشان جاوردانه و راهشان پر رهرو باد.

۵ نظر ۰۵ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۵۲
مرآت

دقیقاً 27 ساعته که نخوابیدم. الآن از مصلی برگشتم برای این که زودتر بخوابم تا بتونم ساعت 6 صبح به ایستگاه مترو برسم برای رفتن به دانشگاه و مراسم نماز بر پیکر شهیدان عزیزمان.

باید مثل نمازی که به امامت رهبر برای شهید حاج قاسم خواندیم، با صدای بلند و با اشک و گریه بگویم:

 اللّهمّ انّا لا نعلم منه (منهم) الاّ خیرا...

شهیدان خیلی به گردن ما حق دارند. اما این کمترین کاری است که می‌تونم تقدیمشون کنم.

 

+ تلاوت جزء 27 را هم ان‌شاءالله فردا بدرقۀ راهشان خواهم کرد.

++ و نماز لیلةالدفن.

۶ نظر ۰۱ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۰۴
مرآت

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا

شهادت رئیس جمهور مجاهد و مردمی کشورمون جناب آقای رئیسی و همراهان شهیدش را به ملت انقلابی ایران تسلیت می‌گویم.

ان شاءالله نصیب ما هم بشود شهادت در میدان.

.

.

آن‌ها که شهادت برایشان افتخار است و شهادت‌طلبی را میراث ماندگار خود می‌دانند. در هیچ صحنه‌ای از تاریخ درمانده نخواهند شد و از هیچ حادثه‌ای هراس نخواهند داشت.

 

عذر تقصیر: اینجا را باید صبح زود می‌نوشتم. اما جایی بودم که متأسفانه امکانش نبود.

۹ نظر ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۳:۵۲
مرآت

 

  • دو جبهه حق و باطل، موضوع همیشگی دنیای انسان‌هاست و تقابل این دو جریان، لازمۀ رشد و ترقی حیات انسان‌ است.
  • زندگی بشر هیچ‌گاه خالی از مبارزه نبوده، همچنان که در بعد مقامات معنوی نیز انسان‌ها همیشه با دشمنی به نام جهل و نفس مواجه هستند.
  • حقیقت وجودی انسان‌ها همیشه در مواجهه با جریان غیرحق محک می‌خورد تا عیار وجودی انسان‌ها آشکار ‌شود.
  • انسان‌ها یا باید در جبهۀ حق بدرخشند یا ناگزیر در جبهۀ غیر حق و در خدمت شیطان خواهند بود (بر اساس آموزه‌های دینی، انسان‌ها در این سیر تاریخی، گزینۀ سوم یا حد میانه‌ای برای انتخاب ندارند)
  • یک سوی این جدال، پیامبران الهی و پیشوایان حق هستند که صبغۀ الهی دارند و سوی دیگر این جدال، قدرت طلبان ضد حق هستند که اهداف نفسانی و شیطانی دارند.
  • جهادِ انسان‌های حق‌گرا، همیشه بر پایۀ انگیزه‌های وحیانی و با هدف دفاع از آرمان‌های الهی بوده و خواهد بود که نشانۀ بارز آن مظلومیت، صداقت، عدالت، انسانیت، محبت، اخوت و استقامت است.
  • تاریخ اسلام و تاریخ معاصر، لبریز است از مجاهدت انسان‌های خداباور که در مسیر مبارزات حق‌طلبانۀ خود هماره رنج‌‌ کشیدند، داغ‌‌ دیدند، طعنه و تهمت شنیدند، مصیبت‌ چشیدند، مال باختند، آواره و بی‌خانمان و تیکه تیکه شدند و حتی زنده زنده در آتش سوختند، اما خود را نباختند و تا پای جان استقامت کردند.
  • برای مجاهدان راه خدا، فتح و پیروزی هدف اصلی نیست، آن‌چه برای مجاهدان مسلمان، اصالت و موضوعیت دارد، مبارزه و استقامت در این راه است، نه هیچ چیز دیگر.
  • خداوند در آیات متعدد قرآن، مجاهدان و مؤمنان را به پایداری و مقاومت تشویق می‌کند. اما چه در باب جهاد، چه در آیات مربوط به تبلیغ دین، چه در آیات مربوط به شرایط محاصره و تحریم و حتی در آیات مربوط به چالش‌های سیاسی و اجتماعی، هیچگاه روی فتح و پیروزی مجاهدان تأکید نمی‌فرماید!
  • شاهد مثال قرآن است که مؤمنان و مجاهدان را به پایداری و استقامت در راه حق ترغیب می‌کند، از بهشت برای‌ مؤمنان می‌گوید، به آن‌ها بشارت نصرت و همراهی می‌دهد، حتی فرمول غلبه بر دشمن را برای مبارزان جبهه حق ترسیم می‌کند. اما وعدۀ پیروزی نمی‌دهد. چرا؟
  • چون، آن‌چه در آموزه‌های دینی اصالت دارد، دفاع از حق و مقابله با جریان غیر حق است. انسان مسلمان هیچگاه برای پیروزی نمی‌جنگد. از منظر قرآن آن‌چه پیروز است و پیروزی‌اش باید گسترده‌تر شود، احکام خدا و شریعت اسلام است! اما پیروزی مبارزان و مجاهدان راه حق در این است که: 
    • حق را خوب بشناسند و در کنار حق بایستند.
    • موقعیت خود را بفهمند و از نیرنگ‌ دشمنان غافل نشوند.
    • متناسب شرایط دنیا صف‌آرایی خود را تقویت کنند.
    • توان دفاعی و رزمی خود را با سلاح و تکنیک و تاکتیک روز ارتقاء دهند.
    • در انجام وظیفه بکوشند و پای مشکلات و مصیبت‌های دوران مبارزه بایستند.

با این باور، انگیزه و تلاش اصلی‌ یاوران حق، باید اعتلای دین، ترویج ارزش‌های دینی و نهایتاً حاکمیت دین باشد و... تا ان‌شاءالله هنگامۀ فتح و پیروزی آخرالزمان و حکومت جهانی امام عصر عج‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف برسد و مستضعفان وارث زمین شوند.

بر این اساس است‌که  خداوند حتی یک بار هم نفرموده که فاتحان یا پیروز شوندگان را دوست دارد. اما مکرر فرموده است که صابران (استقامت کنندگان) را دوست دارد و به آنها وعدۀ کمک و همراهی و بهشت نیز داده است... البته گاهی وقت‌ها یاری خداوند طعم و مزۀ پیروزی دارد. اما، مؤمنان هوشمند می‌فهمند که مظاهر پیروزی، پیروزی نیست، بلکه نوعی سنگ نشان است برای اهل هدایت که راه را گم نکنند و گاهی هم به منزلۀ سنگ محک است که عیان و نهانِ مدعیانِ نوکیسه برملا شود!

سند قرآنی:

آیات مختوم به: وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ - إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین -  وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ  -  إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ –

برای مطالعه بیشتر در این 5 آیه نیز تأمل بفرمایید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ (سوره محمد. 7)

وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ  وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ   (انفال. 46)

وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ (آل‌عمران. 146)

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (سوره توبه. 111)

فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ  فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ  قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُواللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ  وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقره. 249)

۴ نظر ۲۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۲:۱۸
مرآت

از روزی که خیزش دانشجویی در آمریکا و اروپا علیه اسرائیل شروع شد، سوژه‌ای برای خودتحقیری و خود کم‌بینی نداشت. به همین دلیل چندروزی زبان به دهن گرفته بود و دیگه توان نظامی و دفاع موشکی خودمون را مسخره نمی‌کرد.. امروز اما طاقتش تاب شد و حس بهانه جویی و نفرت پراکنی‌اش دوباره گل کرد. گوشی‌اش را کنار گذاشت و گفت:

تلویزیون شده تکرار اعتراضات آمریکا... فقط بلدیم اعتراضات آمریکا رو نشون بدیم. اگه مَردید بگید چرا دانشجویان خودمون به خیابان نمیان. چرا دانشگاه‌های ما علیه اسرائیل اعتراض نمی کنن؟ چرا تب مبارزه با اسرائیل توی دانشگاه‌های ایران داغ نیست؟

بهش گفتم آخه آدم حسابی اگر یک نخود عقل توی کلّه‌ات بود می‌فهمیدی که هیأت حاکمۀ آمریکا و دولت‌های اروپایی دارن به اسرائیل کمک می‌کنن و چون حامی صهیونیست‌های کودک کش هستن، خون غیرت دانشگاهی‌هاشون به جوش آمده، دارن اعتراض می‌کنن به سیاست دولت‌هاشون تا از حمایت اسرائیل دست بردارن. دارن محکوم می‌کنن حکومت‌هاشون رو که شریک ظلم صهیونیست‌ها نباشند. دارن به دولت‌هاشون می‌گن که سرمایه کشورشون را برای نسل کشی فلسطینی‌ها هزینه نکنن. اما، توی ایران،  دانشجوها بیان چی بگن؟ بیان به چی اعتراض کنن؟ بیان بگن چرا ایران از اسرائیل حمایت می‌کند؟!!

آخه آدم حسابی! اگه نمی‌خوای بیداری دنیا علیه اسرائیل را باور کنی، اگه دوست نداری سیاست کشورت رو تحسین کنی! حداقل جفنگ نگو و چرت و پرت نباف!

۶ نظر ۱۶ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۰:۱۶
مرآت

از روز پنجشنبه 6 اردیبهشت تا یک شنبه 9 اردیبهشت در چهار نوبت متوالی از ساعت 5 صبح تا 11:30 ظهر، همراه موکب علی‌بن ابیطالب، خادم زائران آستان مقدس امام رضا علیه السلام بودم (در چایخانه باغ رضوان)

خدا قبول کند با کلی برنامه‌های خوب و معنوی به یاد دوستان و همراهان عزیز وبلاگی بودم و سبدی از خوبی‌ها را برای‌تان آرزو کردم

ان‌شاءالله به زودی روزی شما باشد...

مشهد الرضا مشرف شدید، بعد از هر بار زیارت حتماً به چایخانه‌هایش بروید و چای و دمنوش‌هایش را به تبرک نوش بفرمایید.

۱۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۳:۳۱
مرآت