https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

مبارزه و پیش گیری دو مقولۀ متفاوتند، کار قوۀ قضاییه، کشف جرم نیست، تشخیص جرم و صدور حکم مجرمیت است. کشف جرم و شناسایی متخلفان اقتصادی و تبانی کنندگان در سازمان های دولتی بر عهدۀ حراست وزارتخانه هاست که تحت امر دولت هستند و باید عملکرد کارکنان و مدیران را در سیستم اداری رصد و بر عقد قراددادها و اجرای صحیح آن نظارت نمایند و هرگونه تبانی و تخلف را کشف و با هماهنگی دستگاه ذیربط، متخلفین را به مراجع قضایی معرفی کنند.

کار دیگر دولت این است که ساختار اقتصادی را سالم سازی کند تا فساد مالی (رشوه، اختلاس، جابجایی پول، شریک شدن با متقاضی، صدور موافقتنامه برای افراد خاص و ...) رخ ندهد. مثلاً یکی از راه ها این است که دولت الکترونیک ایجاد شود تا هرگونه تقاضا و درخواستی از این طریق ثبت و پیگیری شود و خارج از این سیستم هیچ تقاضایی برای واردات، صادرات، اخذ موافقت های اصولی و قراردادهای مالی پذیرفته نشود. تا دخالت عامل انسانی به حداقل برسد و امکان سوء استفاده کاهش یابد. بدیهی است در چنین شرایطی، حتی خود دولت نیز حق اِعمال نظر بر این سیستم را نخواهد داشت و اگر تخلفی هم صورت بگیرد فوراً باید با آن برخورد کند. برخورد دولت هم این است که مجرم یا مجرمان را به دستگاه قضایی معرفی کند. اما، بعد از اینکه پرونده به دستگاه قضایی ارجاع شد ادامۀ کار بر عهدۀ اوست و مسئولان قضایی باید پاسخگو باشند.

اما دولت روحانی نه تنها این کار را نکرده و نمی کند، بلکه دوست داشت، فرایند کار به گونه ای باشد که نورچشمی های خودشون به نوایی برسند، نمونه اش اینکه  وقتی بر اساس شکایت مدعی العموم، برادر رئیس جمهور را به دادگاه احضار کردند آقای روحانی مانع شد و تهدید کرد که اگر برادرش دستگیر شود، آرامش کشور را بهم خواهد زد و به این گونه نگذاشت قوۀ قضاییه کارش را انجام دهد. تا وقتی که آقای رئیسی سکان قضایی کشور را به دست گرفت و شجاعانه روند دستگیری و محاکمۀ حسین فریدون را پیگیری کرد.

  پ.ن:

  1. حرف اصلی ما این است که منشأ فساد باید خشکانده شود تا تخلف های سازمان یافته از بین برود و مجرمان بلافاصله مشخص و مجازات شوند.
  2. از دولت کلید و تزویر که آبی برای این ملت گرم نشد، اما اصلاح ساختار دولت و فسادستیزی، کمترین توقع مردم از دولت جدید خواهد بود.
  3. سه شنبه و پنجشبه این هفته مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور جدید برگزار می شود. امیدوارم آقای رئیسی و کابینه اش بتوانند ریشۀ ناامیدی و یأس را در مردم بخشکانند و رضایت و امید و عدالت را به جامعه برگردانند.

 

۱ نظر ۰۸ مرداد ۰۰ ، ۱۵:۱۸
مرآت

این روزها،

باروی باورم، بوی مادرم گرفته است.

لطفاً مرا با چراغ دلجویی بجویید!

آسمان چشم هایم بارانی ست

دلم بهانۀ مادر گرفته است...

 

پ.ن:

اگر مادرهای نازنینتان در قید حیات هستند، در حقشون اکرام کنید، دستشون رو با تواضع ببوسید و قدرشان را بدانید و اگر مثل من از نعمت وجودشون بی بهره اید، همیشه و هر روز به یادشون باشید و به نامشون خیرات و فاتحه و صلوات اهداء بفرمایید...

۳ نظر ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۴۱
مرآت

 مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آن گونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام، می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم.

 

همۀ عالم و آدم به تو می اندیشد 
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

کعبه از راز جهان، راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطۀ بسم الله است

کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

 

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرُهن صبر درید

کعبه بر سینۀ خود نام تو ای مرد، نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

 

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصلۀ نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت
ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط

 

نه فقط دست زمین از تو، تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-

زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند

دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی
رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی

 

وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچۀ زرد به سر می بستی

در هوا تیغ دو دم  نعرۀ هو هو می زد
نعرۀ حیدریِ «أینَ تَفروا» می زد

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار

 

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصلۀ نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«هاعلیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.

 

غدیر، روز اکمال دین و اتمام نعمت؛ عید بزرگ ولایت و امامت مبارک باد...

 

شعر از: شاعر آیینی، حمید رضا برقعی عزیز

۱ نظر ۰۶ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۱۹
مرآت

سال های قبل که گاهی از صمیمیت زندگیمون، از خوش رفتاری و گشاده رویی خودمون و از صبوری و همدلی و همراهی همسرم چیزهایی می نوشتم، بعضی ها خوشحال می شدند، بعضی ها تحسین می کردند، عده ای هم از روی خیرخواهی توصیه می کردند که این جور چیزها را ننویسم، چون ممکنه بعضی ها چشم بزنن و حسودی کنند...

اما افرادی هم بودند که به اسم ناشناس یا با اسم غیـر واقعی در کامنت های خصـوصی، همش تــوهـین و ناسزا و زهــرمار نثارمون می کردند و کلی نیش و کنایه تحویلمون می دادند. ماحصل حرفشون هم این بود که می گفتند: نوشته هاتون فخرفروشیه / میخواهید دل بقیه رو بسوزونید / می خواهید خود نمایی کنید / دارید خالی می بندید / می خواهید القاء کنید که دیگران این جوری باشند / می خواهید جلوی بقیه کم نیارید / دارید وانمود می کنید که رفتار بچه مسلمونا اخلاقیه و زندگیاشون بی کدورته و...و... و...!

مثلاً یه آقای متأهل که اطلاعی از مشکلات درس و معیشت و زندگی ما نداشت و تصورش این بود که اخلاق و صمیمیت و تفاهم فقط برای نوشتن توی قصه هاست؛ با عصبانیت برام نوشته بود: یا داری دروغ میگی یا خیلی خرپول هستین که خیالتون راحته...! و دیگری نوشته بود: حداقل با خودتون روراست باشین!!!

و چندتایی هم این جور نوشته بودند:

  • خب که چی؟ توقع داری باورکنیم؟
  • یادتون دادن که اینجوری بگید؟
  • منم اگه بابای مایه دار داشتم غمی نداشتم. و...

حالا فکر کنید توی اون شرایط، من چه پاسخی باید می دادم؟ و چه تصمیمی باید می گرفتم؟

فقط بگم که سخت ترین کار برای من این بود که بخواهم غصه های زندگی ام را برای شان قصه کنم.

۵ نظر ۰۵ مرداد ۰۰ ، ۰۰:۳۴
مرآت

تو ماهی، تو مهتابی. تو از نسل گلاب و آیینه و آبی.

من دلتنگم، درمانده ام، دردمندم، پریشانم.

من از هزارتوی شب های قیراندود گریزانم.

و تو را با ابیات متشابه شب های شوق می خوانم.

مولای من؛

من، بازماندۀ قبیلۀ شوقم که فرشتگان، در تکویر بی کسی، غبار از صفحه شعر و شعورم می زدودند

و آیینۀ رستگاری مرا دستکاری می کردند!

مولای منتظر؛

برای تو هر روز شعر انتظار می خوانم و به انتظار آمدنت می مانم...

ولادت دهمین پیشوای هدایت و نور، امام هادی

علیه آلاف تحیة والثناء مبارک باد.

۱ نظر ۰۳ مرداد ۰۰ ، ۲۳:۵۶
مرآت

امیدوارم عرفۀ بسیار خوب و روح بخشی نصیبتون بشه و به انجام آعمال آن موفق باشید...

یک اینفوگرافی نغز و پر مغز هم هدیه به شما از:

وبلاگ محجبه

 

پ.ن: التماس دعا... اگر یادتان بود و باران گرفت دعایی به حال بیابان کنید.

۰ نظر ۲۸ تیر ۰۰ ، ۲۲:۴۸
مرآت

 

مگر بیماری آلزایمر بگیرم وگرنه دروغگویی ها و فرومایگی های حسن روحانی را از یاد نخواهم برد... به قول دیپلمات های اطوکشیده، «مایلم» از همین تریبون نارسا، به عنوان یک شهروند دردمند، آبرومند و آرزومند، رسماً اعلام کنم که از خیانت ها و رفتارهای فریبکارانه شیخ حسن نخواهم گذشت و حکایت نیرنگ ها و تدلیس های ابلیسانه اش را در سطر سطر خاطراتم خواهم نوشت...

۳ نظر ۲۷ تیر ۰۰ ، ۲۲:۱۹
مرآت

دوستانی دارم که چند سالی در آمریکا درس خوانده یا زندگی کرده اند. دوستان دیگری هم دارم که یک یا چند دوره در کشورهای انگلیس، فرانسه و اتریش سفیر یا رایزن فرهنگی بوده اند. دوستان دیگری هم دارم که در وزارت خارجه خودمون کارشناس مسائل آمریکا و اروپا هستند.

من تقریبا با هریک از این دوستان در بارۀ قوانین انضباطی حاکم بر دانشگاه های آمریکا و اروپا صحبت کردم و به این نتیجه رسیدم که تمام دانشگاه های معتبر آمریکا و اروپا برای لباس و نوع پوشش دانشجویان خود قوانین خاصی را اعمال می کنند.

مثلاً دانشگاه هاردین سیمونز آمریکا برای پوشش لباس دانشجویان دختر و پسر محدودیت هایی را اعلام کرده که به هیچ وجه از آن ها عدول نمی کند و همه دانشچویان با هر فرهنگ و مرامی که باشند، ملزم به رعایت قوانین آن هستند:

به عنوان مثال: حضور دانشجویان پسر و دختر در دانشگاه با تیشرت و زیر پیراهن ممنوع است. لباس های ورزشی و شلوارک برای آقایون، دامن شلواری و دامن های کوتاه برای خانم ها ممنوع است. جوراب شلواری و شلوارهای بسیار تنگ برای خانم ها و شلوارهای زیر برای آقایون مجاز نیست. علاوه بر این، در بیشتر دانشگاه های معروف انگلیس، فرانسه و آلمان، رابطۀ شخصی استاد با دانشجو ممنوع و پوشیدن جوراب برای خانم ها و آقایون در کلاس درس الزامی است... در  دانشگاه آدام استفاده از عینک‌دودی، آدامس و تنباکو ممنوع است. در  دانشگاه لایبرتی نیز تظاهر با موی دم‌اسبی و هرگونه پوشش تنگ و مخالف عفت ممنوع است.

خلاصه این که در هیچ یک از دانشگاه های مطرح دنیا، آرایش و نوع پوشش، یک مسئلۀ شخصی و اختیاری نیست و هر دانشگاهی به اعتبار سطح علمی و الزامات فرهنگی و اجتماعی خود، قوانین خاصی را لازم الاجرا می داند.

۰ نظر ۲۶ تیر ۰۰ ، ۱۴:۲۱
مرآت

عملیات‌روانی، نوعی تهاجم هدفمند و سازمان یافته است، که به بهانۀ اطلاع رسانی، با ابزار رسانه ای، با شیوه های تبلیغی نرم و با دست مایۀ دروغ، شایعه، شبهه سازی، تهییج افکار عمومی، تخریب ارزش های دینی و تغییر باورهای مردمی؛ پرمصرف ترین کارکرد ارتباطی را به خود اختصاص داده است.

عملیات روانی ابعاد و اهداف گوناگونی دارد که برخی از اهداف آن، مستقیم و غیرمستقیم، مبانی دینی، فرهنگ عمومی، امنیت اجتماعی و حتی امنیت ملی کشور را هدف می گیرد و تهدیدی جدی علیه منافع ملی محسوب می شود. اما اقداماتی که دولت ها و مسئولان حکومتی برای مقابله و غلبه بر عملیات روانی بیگانه می توانند انجام دهند، ایجاد و مقاوم سازی سازوکارهایی است که به برخی از آنها اشاره می شود:

  • ارتقاء فرهنگ دینی و اخلاقِ رفتارى جامعه.
  • افزایش اعتماد عمومی جامعه با توزیع عدالت اجتماعی.
  • توسعه فناوری ارتباطات و افزایش قدرت روایت گری روانشناسانه در برابر پدیده های وارداتی
  • شبهه‌زُدایی، نشاط آفرینی و مصون سازی جامعه در برابر شایعات مخرب و القائات مأیوس کننده.
  • اشتغال زایی و میدان دادن به گروه های  مبتکر و محقق،
  • جبران عقب‌ماندگى صنعتی و اقتصادی کشور.
  • شجاعت و درایت مسؤولان و تصمیم‌گیران کشور
  • افزایش مشوق ها و جلب رضایتمندی مردم برای حضور در صحنه.
  • همگرایىِ عمومى بین مسئولان و مردم.
  • نفی روحیۀ بیگانه پرستی و افزایش جلوه های خودباوری

پ.ن: عملیات روانی، از کم هزینه ترین جنگهایی است که در صورت موفقیت، قادر است مخرب ترین نتیجه را بر حریف تحمیل نماید.

۰ نظر ۲۴ تیر ۰۰ ، ۲۲:۱۶
مرآت

این روزها، اخبار مربوط به خروج نیروهای آمریکایی و انگلیسی از افغانستان و پیشروی طالبان، نظر خیلی از ایرانی ها را به خود جلب کرده و این مسئله را در صدر اخبار رسانه ها قرار داده است...

اما در این باره و در خصوص خروج عجولانۀ نیروهای آمریکایی از افغانستان و تسلط طالبان بر استان های غربی دو نظریه وجود دارد که بطور خلاصه و شفاف به آن اشاره می کنم:

نظریه اول این است که گفته می شود اقدام طالبان در تصرف استان های غربی افغانستان با هماهنگی مشروط جمهوری اسلامی ایران و برای تأمین امنیت مرزهای کشورمان صورت گرفته است.

نظریه دوم می گوید که طالبان با اشغال بخش های غربی افغانستان و قطع راه های ارتباطی ایران با نیروهای جهادی در جبهۀ شمال، قصد دارند جنگ فرسایشی موجود را به جنگ تمام عیار تبدیل کنند و تمام نقاط مقاومت را از کنترل نیروهای جهادی خارج و آنها را از بین ببرند و مآلاً افغانستان را به تسلط کامل خود در آورند.

+ چنان چه نظریه دوم صحیح باشد، باید بپذیریم که تهدید طالبان در مرزهای شرقی کشور برای ما می تواند جدی باشد.

++ طالبانی های امروز با طالبان قدیم قابل مقایسه نیستند. طالبان امروز در چهار دسته تعریف می شوند:

  1. طالبانی های معتدل (خواستار حکومت اسلامی و اجرای قوانین دینی)
  2. طالبانی های تندرو (پیرو عربستان) 
  3. داعشی های سرخورده از آمریکا (متمایل به قطر)
  4.  طالبانی های رنج کشیده و طرفدار مردم افغانستان (خواستار حکومت و آرامش)

+++ قدر نیروهای مسلح سپاه و ارتش را بدانیم و برایشان دعا کنیم...

۱ نظر ۲۲ تیر ۰۰ ، ۱۰:۴۱
مرآت