به این دو جمله توجه کنید:
جملۀ اول: خاتمی خطیب جمعه تهران با اشاره به دستگیری سارقان صندوق امانات بانک ملی تصریح کرد: «الحمدلله صندوق ها برگشته است. ما از پلیس محترم نیروی انتظامی کمال تشکر را داریم که با سرعت این سارقان خبیث دستگیر شدند»
من از این جمله متوجه می شوم که شأن خطیب جمعه آن قدر تنزل پیدا کرده که اولاً خوش باورانه به گزارش ها می نگرد. ثانیاً بر فرض صحت دستگیری سارقان، از جناب پلیس برای انجام کاری که وظیفۀ پیش پا افتادۀ او بوده تشکر می کند، اما از این که پلیس در انجام وظیفه اصلی اش تعلل کرده است، هیچ سخنی نمی گوید. آخه عزیز من اگر جناب پلیس و سایر دستگاه های مسئول، خوب مراقبت می کردند و هوشیاری به خرج می دادند که این رسوایی بزرگ و پرهزینه اتفاق نمی افتاد! حالا گیرم پلیس آمده گندی را که خودش زده جمع کرده! این چه نیازی به تشکر دارد؟
جناب خاتمی عزیز؛ این فرمایش شما یعنی سرپوش گذاشتن به خطای امنیتی پلیس، یعنی فرمایشی شدن خطبه ها، یعنی تبدیل شدن نماز سیاسی عبادی به یک سخنرانی تشریفاتی و بی خاصیت. یعنی نان قرض دادن نهادهای حاکمیتی به یکدیگر. یعنی جای توبیخ و تشویق و خادم و خائن را عوض کردن! و این بسیار بسیار غم انگیز است.
جملۀ دوم: خطیب نماز جمعه تهران خاطرنشان کرد: ما از دستگیری کسی خوشمان نمیآید، اما اگر این جانی ها آزاد بمانند امنیت رخت بر میبندد.
آقای خاتمی عزیز؛ لطفاً مخاطب حرفتان را مشخص بفرمایید. بعد هم این جانی های مورد نظر شما تا حالا آزاد بودند، هنوز هم از این نمونه جانی ها زیاد داریم که آزادانه می گردند و منتظر فرصت و غفلت نهادهای مسئول هستند تا سرقتی بزرگ تر از این را مرتکب شوند!
جناب خاتمی عزیز، من در پاکی و سلامت زندگی و دلسوزی شما ذره ای تردید ندارم و شما را از بقیۀ خطبای موقت نماز جمعۀ تهران جسورتر، دلسوخته تر و ممتاز تر می دانم و این توفیق را دارم که سالی چند نوبت پای خطبه های شما حضور داشته باشم! اما دو نکته را عنایت داشته باشید:
اولاً پلیس در نگهداری یا آزاد کردن این سارقان، هیچ اختیاری از خود ندارد و قانون هم به پلیس چنین اجازه ای را نمی دهد! پس لطفاً مخاطب خود را اشتباه نگیرید.
ثانیاً، این سرقت تاریخی قطعاً کار یک فرد و یک گروه دله دزد نیست، اگر قبول ندارید، منتظر بمانید تا ابعاد و ماهیت این سرقت بزرگ برای شما مشخص شود! اما عجالتاً از من یک لا قبا بپذیرید که این سرقت با برنامۀ از پیش طراحی شده صورت گرفته و پشت این ماجرا یقیناً یک شاه دزد حرفه ای صهیونیستی قرار دارد که عوامل مختلف داخلی را به خدمت گرفته و آنها را تا مغز استخوان نظام نفوذ داده است. پس لطفاً برای یک بار هم که شده از مسئولین بخواهید ابعاد این ماجرا را برای مردم توضیح دهند و مسببین و مقصرین و عاملین ریز و درشت این عملیات پیچیده را برای مردم بر ملا کنند. بعلاوه بدانید که بعضی از قوانین جزایی ما مربوط به هشتاد سال قبل است که شکل و ماهیت و اندازه و محتوایش با نوع سرقت های امروز هیچ تناسبی ندارد. بنابراین، قبل از هرچیز، باید قوانین جزایی کشور توسط مجلس و قوۀ قضاییه اصلاح و مجازات هایی وضع شود که با جرم تناسب داشته باشد وگرنه، اشد مجازات های کنونی هم نمی تواند برای این سارقین باز دارنده باشد...
آقای خاتمی عزیز نترسید، شجاعت داشته باشید و بخشی از فریادتان را علیه بعضی مسئولان غافل، تنبل، خائن و مفت خور داخلی هزینه بفرمایید... باور بفرمایید که ساختار اداری و قضایی ما از پای بست ویران است...
+خطیب جمعه تهران جملۀ دیگری هم داشتند که در مقولۀ دیگری قابل نقد است و با این پست همخوانی ندارد