پیروزی کجاست؟
- دو جبهه حق و باطل، موضوع همیشگی دنیای انسانهاست و تقابل این دو جریان، لازمۀ رشد و ترقی حیات انسان است.
- زندگی بشر هیچگاه خالی از مبارزه نبوده، همچنان که در بعد مقامات معنوی نیز انسانها همیشه با دشمنی به نام جهل و نفس مواجه هستند.
- حقیقت وجودی انسانها همیشه در مواجهه با جریان غیرحق محک میخورد تا عیار وجودی انسانها آشکار شود.
- انسانها یا باید در جبهۀ حق بدرخشند یا ناگزیر در جبهۀ غیر حق و در خدمت شیطان خواهند بود (بر اساس آموزههای دینی، انسانها در این سیر تاریخی، گزینۀ سوم یا حد میانهای برای انتخاب ندارند)
- یک سوی این جدال، پیامبران الهی و پیشوایان حق هستند که صبغۀ الهی دارند و سوی دیگر این جدال، قدرت طلبان ضد حق هستند که اهداف نفسانی و شیطانی دارند.
- جهادِ انسانهای حقگرا، همیشه بر پایۀ انگیزههای وحیانی و با هدف دفاع از آرمانهای الهی بوده و خواهد بود که نشانۀ بارز آن مظلومیت، صداقت، عدالت، انسانیت، محبت، اخوت و استقامت است.
- تاریخ اسلام و تاریخ معاصر، لبریز است از مجاهدت انسانهای خداباور که در مسیر مبارزات حقطلبانۀ خود هماره رنج کشیدند، داغ دیدند، طعنه و تهمت شنیدند، مصیبت چشیدند، مال باختند، آواره و بیخانمان و تیکه تیکه شدند و حتی زنده زنده در آتش سوختند، اما خود را نباختند و تا پای جان استقامت کردند.
- برای مجاهدان راه خدا، فتح و پیروزی هدف اصلی نیست، آنچه برای مجاهدان مسلمان، اصالت و موضوعیت دارد، مبارزه و استقامت در این راه است، نه هیچ چیز دیگر.
- خداوند در آیات متعدد قرآن، مجاهدان و مؤمنان را به پایداری و مقاومت تشویق میکند. اما چه در باب جهاد، چه در آیات مربوط به تبلیغ دین، چه در آیات مربوط به شرایط محاصره و تحریم و حتی در آیات مربوط به چالشهای سیاسی و اجتماعی، هیچگاه روی فتح و پیروزی مجاهدان تأکید نمیفرماید!
- شاهد مثال قرآن است که مؤمنان و مجاهدان را به پایداری و استقامت در راه حق ترغیب میکند، از بهشت برای مؤمنان میگوید، به آنها بشارت نصرت و همراهی میدهد، حتی فرمول غلبه بر دشمن را برای مبارزان جبهه حق ترسیم میکند. اما وعدۀ پیروزی نمیدهد. چرا؟
-
چون، آنچه در آموزههای دینی اصالت دارد، دفاع از حق و مقابله با جریان غیر حق است. انسان مسلمان هیچگاه برای پیروزی نمیجنگد. از منظر قرآن آنچه پیروز است و پیروزیاش باید گستردهتر شود، احکام خدا و شریعت اسلام است! اما پیروزی مبارزان و مجاهدان راه حق در این است که:
- حق را خوب بشناسند و در کنار حق بایستند.
- موقعیت خود را بفهمند و از نیرنگ دشمنان غافل نشوند.
- متناسب شرایط دنیا صفآرایی خود را تقویت کنند.
- توان دفاعی و رزمی خود را با سلاح و تکنیک و تاکتیک روز ارتقاء دهند.
- در انجام وظیفه بکوشند و پای مشکلات و مصیبتهای دوران مبارزه بایستند.
با این باور، انگیزه و تلاش اصلی یاوران حق، باید اعتلای دین، ترویج ارزشهای دینی و نهایتاً حاکمیت دین باشد و... تا انشاءالله هنگامۀ فتح و پیروزی آخرالزمان و حکومت جهانی امام عصر عجاللهتعالی فرجهالشریف برسد و مستضعفان وارث زمین شوند.
بر این اساس استکه خداوند حتی یک بار هم نفرموده که فاتحان یا پیروز شوندگان را دوست دارد. اما مکرر فرموده است که صابران (استقامت کنندگان) را دوست دارد و به آنها وعدۀ کمک و همراهی و بهشت نیز داده است... البته گاهی وقتها یاری خداوند طعم و مزۀ پیروزی دارد. اما، مؤمنان هوشمند میفهمند که مظاهر پیروزی، پیروزی نیست، بلکه نوعی سنگ نشان است برای اهل هدایت که راه را گم نکنند و گاهی هم به منزلۀ سنگ محک است که عیان و نهانِ مدعیانِ نوکیسه برملا شود!
سند قرآنی:
آیات مختوم به: وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ - إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِین - وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ - إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ –
برای مطالعه بیشتر در این 5 آیه نیز تأمل بفرمایید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ (سوره محمد. 7)
وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (انفال. 46)
وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ (آلعمران. 146)
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (سوره توبه. 111)
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُواللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقره. 249)
صبر تا کی...
به اون بچه ای که این چیزها رو نمی فهمه توی اردوگاه
زمستون یه جور بهار یه جور
گرسنه خسته...بی پناه
به اون چطور باید گفت صبر کن صبر کن....