از هدر رفت آب تا دورریز انسانیت.
اگر از ما بپرسند که اسراف چیست؟ عموماً ذهنمون میره به سمت بازگذاشتن شیر آب، دور ریختن غذای اضافی، خاموش نکردن چراغ اطاق، هدر دادن بنزین و امثال این چیزها. که البته همۀ این ها مصداق اسراف هست، اما یقیناً همۀ اسراف این ها نیست...
اگر کسی، خانوادهای، جماعتی و ملتی قدر سرمایۀ وجودی خود را نشناسد و خواسته یا ناخواسته غیرت و عزت و کرامت و فرصت های گرانبهایش را هدر بدهد، می شود مصداق واقعی اسرافکنندگان.
بزرگی میگفت: اگر آرامش من از داشتن یا نداشتن فلان وسیلۀ نقلیه به هم بریزد، اگر دغدغهام این است که کاری را انجام بدهم که فقط به نفع خودم باشد، اگر به خاطر موفقیت دوست و همکارم حسادت بورزم و اگر به خاطر سلام نکردن فلان دوست و رفیق و همکار، ملول و خشمگین بشوم، معلوم میشود که من گرفتار گناه اسراف شدهام و مصداق «الذین اسرفوا علی انفسهم» هستم. چرا؟ چون اسراف بر نفس، یعنی انسانیت خود را دور ریختن و شخصیت الهی خود را هدر دادن!
+ مراقب اسرافهای خاموش خود باشیم.
شهادت جانسوز زعیم مذهب شیعه، صادق آل محمد، امام جعفرصادق علیهالسلام را تعزیت عرض می کنم.
منطق مانع هشیاری است