به ساده ترین شکل و ساده ترین کار حالم خوب می شود
تشکر می کنم از خانم سماواتی منفرد که با ابتکار اولیۀ وبلاگ اعتکاف دل، بنده را به این چالش دعوت فرمودند. اما من خدمت ایشون عرض کردم که اگر نوشته ام چنگی به دل نزد به خوبی خودشون ببخشند.
***
پر واضح است که من هم دوست دارم همیشه حال خوبی داشته باشم و این را برای ادامۀ زندگی یک ضرورت می دانم. البته بگم که حال خوب داشتن خیلی هم سخت نیست. اما پناه بردن به شادی های کاذب و لودگی و لوس بازی های غفلت آور را هم برای خوب کردن حالم مفید نمی دانم. به نظر من این ها اگرچه موقتاً تسکین دهنده هستند، اما یه جورایی پناه بردن به این ها را خارج از شئون زندگی آدم های مسئولیت پذیر می دانم.
استدلال من این است که وقتی دلیلی برای ناراحت بودن و عصبانیت و دلتنگی و دلمردگی خودمون داریم، قطعاً در کنار این دلایل، راه های مناسبی هم برای خوش حال بودن و حال خوش داشتن خواهیم داشت. اما هرکس به اقتضای فهم و سلیقه ای که دارد، برای خوب کردن حال خودش، روشی را انتخاب می کند، بعضی ها با مشغول کردن خود به کارهای ارزشی، بعضی ها با گوش کردن آهنگ های مورد علاقه، بعضی ها با نوشیدن یک فنجان قهوه یا چای داغ، یکی هم با قدم زدن زیر درختان باغ، یکی با لذت بردن از طبیعت، یکی با شنیدن پند و اندرز و نصیحت و عده ای هم با سرگرمی به شعر و موسیقی برای تغییر وضعیت.
خب طبیعیه که من هم مثل خیلی ها به خاطر نابسامانی های اجتماعی و ناملایمات زندگی، گاهی اوقات فضای دلم سنگین و محزون می شود و یا از شنیدن برخی حوادث خونبار و ناگوار برای مردم مظلوم و بی گناه جهان اسلام و حتی برای مردم کشورهای غیر اسلامی دچار آزردگی خاطر می شوم. پس مسلم است که در چنین شرایطی نیاز به بازسازی روحی و تقویت فکری دارم.
من در چنین مواقعی خیلی زود خودم را ریکاوری می کنم و افکارم را در برابر اخبار و حوادث منفی بایکوت نمی کنم. کاری که انجام میدهم خیلی آسان، کم هزینه و سهل الوصول است. فرقی هم نمی کند که در خانه باشم یا بیرون از خانه یا داخل اتوبوس یا مترو و یا هرجای دیگر...
کاری که انجام می دهم این است که بلافاصله هدست و گوشی همراهم را واسطه می کنم برای شنیدن یک قطعه از تلاوت های زیبای قرآن با آوای خوشِ قاری حنجره طلایی یعنی استاد عبدالباسط، یا با صوت محزون اما دلنواز استاد منشاوی و یا با تلاوت خوب و نازنین استاد مصطفی اسماعیل. جالب است بدانید که صدا و تلاوت هرکدام از این قاری ها به تناسب حال ناخوشی که بر من عارض می شود، متفاوت است و اثر آنی و مستقیم دارد.
باور بفرمایید با شنیدن چند دقیقه از این تلاوت ها ششدانگ حالم مشحون از نشاط و شادابی و انرژی می شود. گویی که انگار نه غصه ای داشتم و نه ملالی در کار بوده. یعنی جوری حالم خوش می شود که قادرم فکر و عزم و اراده ام را در هر میدانی وارد کار و کارزار کنم...
پ.ن: نام بردن از سه قاری معروف در این پست، به معنای نادیده انگاشتن محبوبیت بقیۀ قاریان معزز ایرانی و غیر ایرانی نیست. به قول منطقیون: اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند. دلیل علاقه ام این است که از بچگی، اول به عبدالباسط و در مرتبۀ دوم به منشاوی علاقه داشتم و اخیراً هم به برخی تلاوت های مصطفی اسماعیل علاقمند شدم. البته در بخش ترتیل با صدای قاریان بیشتری مأنوسم...
سلام خیلی متشکرم که شرکت کردین حال دلتون خوب :)