گفت و شنود با زندانی آزاد شده (2)
بدون مقدمه و بدون توضیح:
سلام جوون.
- سلام،.. شما؟
من دوست وکیل شما هستم.
- پیغامی دارید.
پیغام ندارم. فعلاً خانوادتو ببین. بعد به اندازۀ چندتا سئوال وقتتو می گیرم :)
****** ***** ******
گفتند باید حبس می کشیدی، چی شد که مرخص شدی؟
- پروندۀ من با دو مجرم اصلی گره خورده بود. اگه ثابت نمی شد، می موندم.
حالا چیزی ثابت شد؟
- آره، اونا مقصر شدند.
این اثبات، جرم شما رو کمتر کرد؟
- نه، جرم من حدش معلوم بود ولی اونا داشتند قِصِر در می رفتند.
شما قبلاً اونها رو می شناختی؟
- آره، می شناختم. یکی از همونا منو وارد این بازی کرده بود.
کدوم بازی؟
- بازی اغتشاشات.
مجرد هستی؟
- بله،
گفتند دانشجو هستی، میشه بپرسم کجا و چه رشته ای؟
- دانشجوی شریف هستم. ارشد... ...
به تیپ شما نمیاد که اهل درگیری باشی، چی شد که سر از اغتشاشات درآوردی
- خدا لعنت کند جوّزدگی را، راستش من اهل یک دعوای معمولی هم نیستم. حتی اهل بگو مگو هم نیستم. اصلاً تربیت خانوادگی ما به دور از جنجاله.
پس چی شد که وارد این ماجرا شدی؟
- ولاع چی بگم، چند نفری جو دانشگاه را به دست گرفته بودند، تهدید می کردند که اگر همراهی نکنیم بایکوت می شیم.
و شما هم باور کردی؟
- خیلی های دیگه هم باور کرده بودند.
اون چند نفر کیا بودند؟
- دوتاشون دانشجوی سال آخر بودند. بقیه شونو نمی شناختم.
دختر بودند یا پسر؟
- هم پسر، هم دختر
اونوقت شما برای خواسته های اونها اغتشاش کردی؟
- برای خواستۀ اونها که نه، می گفتند حکومت را باید ساقط کنیم.
یعنی خواستۀ اونها براندازی حکومت بود؟ و شما برای براندازی نظام اغتشاش کردین؟
- در واقع این طور بود.
خب مگه با هرزگی و بی عفتی و چندتا فحش رکیک و زشت توی دانشگاه میشه نظام را ساقط کرد؟
- حرفشان این بود که از حمایت بین المللی برخوردارند. می گفتند مردم هم آماده اند، اگر دانشگاه هم به صحنه بیاد حتماً پیروز می شیم.
اونوقت نپرسیدی ازشون که اگر این نظام از بین بره، چه حکومتی قراره جاش بیاد؟
- کسی اصلاً به این چیزا فکر نمی کرد.
شما خودت چی؟
- من خودم اصلاً اهل سیاست نیستم. ولی حالا می فهمم که اونها خودشونم فقط آلت دست بودند و فقط هرج و مرج و آشوب رو بلدند.
میگن دانشجو در هر جامعه ای باید نماد فهم و ادب و عقلانیت باشد، شما این حرف را قبول داری؟
- بله، باید همین (طور) باشه.
به نظر شما در ماجرای اون روز دانشگاه، شعارها و رفتار دانشجویان چقدر متکی بر عقلانیت بود؟
- (با مکث) هیچی.
به نظرت چرا جایگاه نخبگی دانشگاه شریف، ناگهان تا این حد به ابتذال کشیده شد؟
- (با مکث) نمی دونم.
آیا این افول اخلاقی در مرکز نخبگی کشور، برای ما و شما یک فاجعه نیست و نباید برای آن گریست؟
- (بازهم با مکث) درست می گید. سئوالتون واقعاً تأمل برانگیزه!
به نظرت رادیکالیزه شدن فضای رفتاری و گفتاری جامعه می تونه پادزهری باشه برای زدودن کاستی ها، کژی ها و ناکارآمدی مسئولان کشور؟
- به هیچ وجه!
بعضی ها می گن زندان رفتن آدما رو قهرمان میکنه، شما الآن خودتو یک قهرمان می دونی؟
- این حرفا یک فریبه برای این که از آدم های احساسی و کم عقل سوء استفاده کنن!
طعم این بازداشت در مسیر مطالبات دانشجویی به کام شما تلخ بود یا شیرین؟
- این تجربۀ بسیار تلخ بود برای من! چون اصلاً اهل این مسائل نیستم.. اما فهمیدم که این شیوۀ مطالبات، نه عقلانی است و نه مفید.
ان شاءالله موفق باشی.
- ممنونم.
سلام
ممنون که می نویسید
جواباشون چقدر عجیبه... چقدر سریع عوض شدن