سه سالی میشد که برای نماز جمعه یا روز قدس و... ترجیح میدادم بیرون از دانشگاه و در خیابانهای اطراف بنشینم. دیروز اما بعد از راهپیمایی حمایت از مردم فلسطین، همراه یکی از دوستان جامعةالمصطفی برای نماز جمعه وارد فضای مسقف اصلی دانشگاه تهران شدم و از قضا و شاید بر خلاف میلم جایی نشستیم که نزدیک صف اولیها بود و شیخ ابراهیم عزیز زکزاکی و نمازگزاران غیر ایرانی را هم میدیدیم.
چندبار و هربار عمیق و دقیق چهره این رهبر محبوب نیجریهای را ورانداز کردم و با دیدن چهرۀ رنجور و دردکشیدهاش سه بار گریستم و به مجاهدت و اخلاص و قیادت دینیاش واقعاً غبطه خوردم.
به چهل و سه سال قبل فکر میکردم که یک لیسانسۀ 28 سالۀ آن روز که نه زبان عربی بلد بود، نه گویش فارسی میدانست، نه مذهب شیعه را میشناخت و نه با مشرب فکری و سیاسی امام خمینی رحمتالله علیه آشنایی داشت، چی شد که در یک دیدار نیم ساعته با امام روحالله، کاری را آغاز کرد که شد رهبر مذهبی سیاسی در یک کشور آفریقایی و شد محبوب 20 میلیون انسان شیعه و سنی و مسیحی در نیجریه و شد اهل سلوک و حماسه و اخلاق! و شد پایهگذار حداقل 200 مرکز فرهنگی و مؤسسۀ خیریه در یک کشور آفریقایی! و بالاخره رسید به جایی که شد شیخ زکزاکی مروج اسلام ناب و مدافع حقیقی انقلاب اسلامی که 6 فرزندش در راه آرمان انقلاب اسلامی شهید میشوند و خودش، همسرش و بقیۀ فرزندانش قریب 9 سال زندان و جراحت و بیماری و فقر و تبعید را در شرایط بسیار سخت تحمل میکنند!
راستی چرا یک نفر با یک نگاه امام میشود شیخ زکزاکی و یک نفر دیگر در امالقرای شیعه میشود فلان شیخ راحتطلب و فلان مجتهد برانداز و فلان روحانینمای غربگرای سازشکار و فلان مرجع نان به نرخ روز خور؟
+ رویگردانی ما از اسلام، هیچ آسیبی به خداوند نمیرساند.
++ خداوند برای یاری دینش معطل کسی نمیماند. افراد شایسته و فداکار در کرۀ زمین بسیارند.
پ.ن: إِلَّا تَنْفِرُوا یُعَذِّبْکُمْ عَذَابًا أَلِیمًا وَیَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیْئًا وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ...