https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتظار فرج» ثبت شده است

 

داشتم واژۀ انتظار را در بعضی لغت نامه های عربی بررسی می کردم. البته می دانستم که انتظار، از ریشۀ «نظر» مشتق شده که واژۀ «نظر» به معنی «حسُّ العَین» است. اما، معنای حسُّ العین برای من اقناع کننده نبود! در نتیجه خیلی زود رسیدم به این که برخی لغت شناسانِ نکته سنج، حِسُّ العین را صرفاً به معنای نظاره کردن با چشم ِ سَر می دانند. اما، معنیِ عمیق تر از آن را «النَّظَر تَأَمُّل الشَّیء بِالعَین» ثبت کرده اند که معنای آن می شود: چشم دوختن همراه با تأمّل

با توجه به این معنی، مفهوم یابی و معادل سازیِ پلکانیِ النَّظَر تَأَمُّلُ الشَّیء بِالعَین برای ما فارسی زبان ها آسان می شود:

«تَأَمُّل الشَّیء بِالعَین» یعنی نگریستن همراه با تأمل ---> یعنی ژرف نگری --->  یعنی غفلت زدایی از ذهن و اندیشه ---> یعنی بصیرتِ دائمی!

این ها ظریف ترین و در عین حال مقبول ترین مفاهیمی هستند که در زبان فارسی می شود برای واژۀ «نظر» ارائه نمود. همچنانکه، لغت نامه های عربی صد سالِ اخیر، همچون المنجد هم چنین معنایی را ثبت کرده اند. مثل:

  • اَنظَرَالرَّجُلَ = به آن مرد مجال اندیشیدن و نظر کردن داد.
  • تَنَظَّرَه = به دقت او را نگاه کرد، صبر کرد و منتظر او شد.
  • اَلنُّظور = مرد دقیق و تیز بین.

بر این اساس، انتظار یعنی حضورِ دائمیِ آمیخته با کیاست و سیاست در عرصۀ خیزش های تعالیِ بخش که بر عهدۀ موحدان پاک اندیش محول شده است. انتظار فرج، یعنی مسئولیتِ هوشمند و روشمند که در تکاپوی فردی و اجتماعی، تک تکِ مؤمنان را به قبول وظیفه فرا می خواند.

از این رو، زیبندۀ مؤمنان است که تاکتیک های مسئولیت را بیاموزند و دیر و دور زمان را با تکنیک انتظار، رصد کنند. تفاخُر مؤمنان به این است که در هر موقِفی از زمان و مکان، کالبدِ اعتقادی و رفتاری خود را در برابر هجومِ نیرنگ های رنگارنگ، واکسینه سازند و وادی حوادثِ سرخ و سیاه را با توسَنِ هوشیاری درنَوَردَند.

با این نگاه، منتظران ظهور، همان مؤمنان حقیقی اند، که به انجام اَفضل الاَعمال مفتخر هستند. همان هایی که به بهانه غیبتِ امام، از پای نمی نشینند و در هیچ شرایطی و با هیچ بهانه ای در مسیر مبارزات حق طلبانه قصور نمی ورزند...

+ تکلیف منتظران مهدی (عج) هیچگاه بر مَدار ساده اندیشی و سستی و سکون رقم نمی خورد!

 

پ.ن: تا کسی رخ ننماید، ز کسی دل نَبرَد // دلبر ما، دلِ ما بُرد و به ما رخ ننمود.

میلاد منجی عالم حضرت حجت بن الحسن العسکری عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مبارک باد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

النَّظَر: حِسُّ الْعَیْنِ، نَظَره یَنْظُره نَظَراً ومَنْظَراً ومَنْظَرة ونَظَر إِلیه. والمَنْظَر: مَصْدَرُ نَظَر.

الْجَوْهَرِیُّ: النَّظَر تأَمُّل الشَّیْءِ بِالْعَیْنِ، 

لسان العرب ج 5

محمدبن مکرّم بن منظور

۲ نظر موافقین ۶ ۰ ۱۶ اسفند ۰۱ ، ۲۱:۲۲
مرآت

ای حجت موجّه حق! قافله های شب شکن رفتند، اما من هنوز به شوق شب های بودنت، شعله های فانوس را می بوسم.

مولای من! در سرمای نبودنت، با گریه های گرمِ قنوت مأنوسم و در آرزوی سیادت خورشیدانه ات، زیر آوارِ حادثه های مُدام، با خِرس خستگی می ستیزم و خیس تر از سرشکِ اشک ها، برسینۀ سپیدِ سپاس، قطره های یاس می ریزم.

اللَّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الامَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...

 

 

کَتَبتُ قصة شوقی و مَدمعی باکی

بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدۀ خود

 ایا منازل سِلمی فَاینَ سلماک...

تا آخر

 

پ.ن: غزل از حضرت حافظ.

۵ نظر موافقین ۱۳ ۰ ۲۴ آذر ۰۱ ، ۲۰:۰۴
مرآت

تا صبح قضا سهل و سهیلش به که باشد     تا شام قدر رجعت و میلش به که باشد

در بزم وصالش همه کس طالب دیدار        تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.

******

در جادۀ پر پیچ و خم انتظار، هم مرارت باید کشید، هم طعم حادثه های ناگوار را باید چشید. اما یقین باید داشت که در انتظار جمعۀ ظهور، صبوری کردن زیر تیغ و ساطور هم، بسی گوارا و شیرین است...

 

+ همه شرایط را برای پیاده روی اربعین آماده کرده ام. اما، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد...

++ ماجرای مباهله بیش از آن که برای مسیحیان نجران درس آموز و عبرت آمیز باشد، هشدار آشکاری بود برای شیخین و بدعت گذاران سقیفه. تا ببینند و بفهمند که لعن و نفرین فاطمۀ اطهر سلام الله علیها و خشم و ناخرسندی علی علیه السلام و اولاد طاهرینش بسی عاقبت سوز و دردناک است و می تواند دودمان خیانت آن ها را دود و خاکستر کند. اما انگار میل به گمراهی، گوهر عقل آن دو را ربوده بود و سرانجام به راهی قدم گذاشتند که ابلیس جلودارش بود! پس صد رحمت به فهم و درک و هوشمندی نجرانیان عزیز...

پ.ن: رباعی از دولتشاه

 

۰ نظر موافقین ۶ ۰ ۰۲ مرداد ۰۱ ، ۲۳:۰۱
مرآت

شگفتا که خورشید ظفر همیشه از مغرب انتظارها طلوع می کند! و شفق سرخ عشق، هر شب، پیش از نافلۀ پگاه بر پیشانی شقایق ها می درخشد! شگفتا از بهار که بعد از سکوت سرد زمستان می روید! و شگفتا از قافلۀ بیداری که هرچه می گدازند، رنگ نمی بازند. بلکه با شعله های عشق دمسازند و هر لحظه مهیای پروازند!

 

انَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. (سورۀ انفال آیه 2) 

۲ نظر موافقین ۲ ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۲۱:۱۳
مرآت

در عصر تکثر سلایق و علایق و در روزگار ظهور و بروز قرائت های گوناگون از دین داری و دین مداری، اسلام امام خمینی رحمت الله علیه و خامنه ای عزیز حفظه الله را خالص تر، زلال تر، کامل تر، پیشروتر، قوی تر و جهانی تر از بقیۀ قرائت ها می دانم و معتقدم که رهنمودها و آموزه های این دو عزیز آزاده و شجاع و بی بدیل، در معرفی اسلام ناب محمدی و در آماده سازی زمینه های ظهور قائم آل محمد، عجل الله تعالی فرجه الشریف، موفق بوده و راهبری داهیانۀ رهبر فرزانۀ انقلاب، مقرون به عنایت و هدایت حضرت صاحب الزمان علیه آلاف تحیة والثناء خواهد بود... و من به داشتن چنین رهبری به خود می بالم.

۳ نظر موافقین ۳ ۰ ۱۹ آبان ۰۰ ، ۲۱:۲۴
مرآت

اگر معنی اضطرار را در سطحی بالاتر از نیازهای پیش پا افتاده می فهمیدیم، اگر درد حقیقی خویش را خوب می شناختیم و اگر از جایگاه یک جامعۀ مضطر، استغاثه می کردیم. قطعاً وضع امروز ما این نبود و جمعه های انتظارمان با حسرت خالی از ظهور نمی گذشت و امروز، در انتظار رخداد بزرگ عالم شعار ناپایدار و بدون پیکار نمی دادیم.

اگر مفهوم غیبت را جهانی تر می فهمیدیم و سطح فهم خود را تا درک درد بی دردی های خود ارتقاء می دادیم، الآن به جای خواندن دعای فرج، شاهد عصر ظهور بودیم و بوی عطر حضور مهدی صاحب الزمان علیه السلام را از کوی و برزن این دیار استشمام می کردیم...

خدایا، تا کی باید جمعه های انتظارمان را بی ظهور منجی عالم، با واژه های سیاهِ غصه و غم بر صفحۀ ناکامی روزگارمان بنگاریم؟

خدایا صبح امیدمان را با طلوع خورشید قائم آل محمد نورانی بفرما...

۲ نظر موافقین ۲ ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۲۱:۲۴
مرآت