https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

دوشنبه, ۱۲ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۴ ب.ظ

پای ملخی نزد سلیمان بردن...

غم آن چنان ما را احاطه کرده بود و بغض آنچنان گلویمان را می فشرد که نه رمقی برای گریستن داشتیم و نه چاره ای برای رهایی از غم... فقط با زمزمه دعا و توسل بود که خود را سر پا نگه داشتیم و خشم مقدسمان را مهار کردیم...

بالاخره ساعت 6 صبح، در استودیوی خبر، قاری مشهور مصری، با صدای رسا و با نغمه ای حزن انگیز، آیۀ معروف سورۀ احزاب را تلاوت کرد:

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ  فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ  وَما بَدَّلوا تَبدیلًا

نمی دانم تلاوت این آیه با لحن حس برانگیز عبدالباسط به جان سوخته ما چه کرد که بغض نهفته در گلویمان ناگهان ترکید و صدای ضجۀ ما خانه را لرزاند...

آن روز صبح، فقط آه بود که از نهادمان بر می آمد و دامن دامن اشک داغ بود که در فراق سردار از چشم هایمان فرو می ریخت! سرای کوچک ما در آن صبح غم انگیز به عزاخانه ای تبدیل شده بود که حتی ساکنان طبقات زیرین هم سراسیمه به بالا دویده بودند...

نمی دانم مِهر و مجاهدت و تقوای سردار سلیمانی عزیز با دل های مردم آزادۀ جهان چه کرده است، اما می دانم که هنوز هم مات و مبهوت غیرت مردانه اش هستیم و به شهامتش، به رشادتش، به شهادتش، به شیدایی اش، به مجاهدت های جانانه اش، به اخلاصش، به ولایتمداری اش و به آسمانی شدنش غبطه می خوریم...

شاها برِ تو به تحفه صد جان بردن

کمتر بوَد از زیره به کرمان بردن

لیکن دانی که رسم موران باشد

پای ملخی نزد سلیمان بردن.

پ.ن:  

  1. باور دارم که اگر تماس به موقع و دلداری بزرگ خانواده ما نبود، آن روز هر دو از غصّه می مردیم و امروز شما این غمنامه را نمی خواندید... و ای کاش من آن روز می مردم و گستاخی امروز دین ستیزان کشورم را نمی دیدم...
  2.  یادم هست سیل جمعیتی که آن روز برای نماز برجنازۀ شهید سلیمانی عزیز به دانشگاه تهران آمده بودند، دریایی از اشک را بدرقۀ راهش کردند. آن جا که مقتدای مان سه بار با گریه گفت: اللهم انّا لا نَعلم منه الّا خیراً و...
  3. تقدیم به روح بلند و پرآوازۀ شهیدان والامقام حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان عزیزشان. هنیئاً لهم الجنه...رضایت و رضوان الهی گوارای وجودشان باد...

 

نظرات  (۵)

۱۲ دی ۰۱ ، ۲۲:۱۶ دامنه | دارابی

سلام جناب آقای مرآت

حزن و حسرت درین متن شما هنوزم هم موج می‌زند؛ یعنی پس از سه سال، داغ غیاب آن انسان که مکارم اخلاق در وجودش پرتو داشت همچنان در صدر و سینه‌ات (ایضاً سینه‌‌ام) ماند. عین غم عاشورا. التماس دعا حاج آقای خیلی آگاه.

پاسخ:
سلام جناب دارابی بزرگوار،
واقعاً چنین است. 
داغ و حسرت توأم با عزت و افتخار، 
برای او افتخار است که با شهادت رفت و برای برای ما افتخار است که داغدار همچون اوییم.

همون صبح نماز که خوندم یه کوچولو تلگرامو چک کردم دیدم یه خبری زدن اما سر و شکل رسمی نداشت . با خودم گفتم اینم مثل شایعات قبلیه و خوابیدم . تا اینکه ساعت هفت که از خواب بیدار شدم و طبق عادت تلگرامو چک کردم . اولین تصویری که دیدم تصویر دست حاج قاسم بود ...

بر خلاف حسی که شما داشتید ، اون روز ها برای من خیلی غم انگیز نبود . درک من از ماجرا بیشتر حماسی بود تا غم . یه جورایی منتظر همچین اتفاقی بودم . ینی حیف بود حاج قاسم شهید نشه . رهبری توی دیدار با خانواده شهید هم همینو گفتن . گفتن حاج قاسم باید اینجور شهید میشد .

غم ماجرا اما بیشتر از اینکه برای حاج قاسم باشه ، برای خودم بود ...

دعا کنید 🍃

پاسخ:
ان شاءالله مثل شهید حاج قاسم مرد میدان عمل باشیم و عاقبتمان به نیکی پایان یابد.
۱۲ دی ۰۱ ، ۲۳:۰۱ سیاه مست

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران 

کز سنگ ناله خیزد...

گریه کردیم با نوشته 

آن روز مردم توی مصلا 

خودجوش حلقه میزدند و سینه میزدند....علمدار نیامد

پاسخ:
این اشک ها روزی سیل خواهد شد. ان شاءالله.

وای که چه روزهایی بود!
مأجور باشید.
۱۳ دی ۰۱ ، ۰۸:۱۷ این جانب

با تمام وجود حس میکنم, یقین و ایمان دارم که حاج قاسم هنوز زنده است...

برای منی که معتقد به خیلی چیزا نبودم شهادت حاج قاسم یقینی از حضور ایجاد کرده که اصلا قابل وصف نیست.

 

نمیدونم این شکرگزاری درسته یانه ولی هزار بار خدا رو بابت نعمت و برکت شهادت حاج قاسم باید شاکر بود ...

روح بلند حاج قاسم غرق در رحمت و رضوان حق باشه و به برکت اون خون مطهر نظر حضرت باری از ما دور نشه .

پاسخ:
به قول حضرت امام: شهداء در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصول شان عند ربهم یرزقونند...
منم در مراسم تشییع این شهید عزیز صحنه هایی رو دیدم که از درک و توصیفشون عاجزم.
قطعاً وجود این شهیدان برای ما نعمت بزرگی است. اما مسئولیت ما را هم سنگین تر می کند. 

خداییش به صفای باطن شما و این روحیۀ شما غبطه می خورم..مرحباً بکم.
و به نظرم شکر چنین نعمت بزرگی، زنده نگه داشتن نامشان و ادامه دادن راهشان است...

وفقک الله.
۱۶ دی ۰۱ ، ۱۴:۰۰ سوته دلان

سلام

بذارید دهان نامبارک‌شون رو باز کنند و هرچقدر می‌خوان عقده‌گشایی کنن!

کی شود دریا ز پوز سگ نجس
کی شود خورشید از پف منطمس

 

پاسخ:
سلام برشما.

روسیاهی به ذغال خواهد ماند ان شاءالله...

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">