از چشم واژه های شهلا.
قلم، این جا هیچ گاه به رنگ نیرنگ نمی رقصد و واژه های سلام، هرگز در قاب کلام نمی گنجد.
این جا، جای فسون و فسانه نیست،
و مجالِ بهانه های ابلهانه نیست،
اینجا عرصۀ شعر و شعور و ترانه است.
اینجا میدان گاه شمشیر و خون و خنجر
و بارانگاه ارادتِ عاشقانه است،
اینجا تنور آتش و جام عطش و انتخاب آگاهانه است.
اینجا، از تن ها بلا می خیزد.
و از چشم واژه های شهلا، دانه دانه کربلا می ریزد!
همه ذرات دنیا اگر چشم شوند باز هم قادر به دیدن چشمه های عشق در کربلا نخواهند بود.
سلام.
خیلی خوب بود. فقط یه کم سخت بود.
البته برای من اما برای شما ادبیاتی ها سخت نیست.