در دنیای آجل و عاجل و در ستیزه جویی های حق و باطل، شایسته نیست خفتن و چیزی نگفتن. پسندیده آن است که عاشق پیشه باشیم و بیدرنگ از خلوت خاموشی به جلوت چاووشی درآییم. که عاشقی نوعی آغشتن است. به هشتن و نوشتن نیست. به گفتن نیز نگنجد. عاشقی نه با اِبراز است و نه در اِعراض. عشق مقامی ست که باید اِحراز شود... بقول حضرت حافظ:
حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
******
خواستم با این چند سطر نوشتۀ مسجع ادبی، یادی کرده باشم از بزرگان ادب پارسی همچون: بلعمی، نصرالله منشی، قاضی حمیدالدین بلخی، سعدی شیرازی، خواجه عبدالله انصاری و حتی عبدالله بن مقفع و دیگر بزرگان ادب ایران زمین که واقعاً دلم می سوزد وقتی می بینم فارسی زبان های نسل جدید، متون گرانبهای آن ها را نه می خوانند و نه خوب می فهمند...