به نظر من تعدّد نهادهای فرهنگی در کشور نه تنها ضروری نیست، بلکه یک مصیبت بزرگ، یک درد جانکاه، یک ساختار پرهزینه و یک بلاتکلیفی آسیب زا برای سبک زندگی ایرانی- اسلامی است.
کار فرهنگی، به دانش عمیق، برنامه ریزی دقیق، اندیشه ای رحیق، انگیزه ای وثیق و تلاشی بدون تعویق نیاز دارد و ما بر اساس یک مطالعه علمی و پژوهش میدانی به این نتیجه رسیده ایم که برای اصلاح فرهنگ عمومی، برای تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی و برای سر و سامان دادن به تولیدات فرهنگی متضاد و متناقض و موازی، علاوه بر آموزش همگانی، باید این رسالت مهم را با دو وظیفۀ مستقل و تفکیک شده، فقط بر عهدۀ دو نهاد مشخص محول کنیم و ما ترجیحاً دو نهاد زیر را پیشنهاد داده ایم:
- نهاد حوزۀ علمیه (یا سازمان تبلیغات اسلامی) بعنوان محور و متولی استخراج مفاهیم ارزشی دین مدارانه و بازسازی الگوهای اخلاقی توسط نیروهای مجرب، خوش سلیقه، کارآزموده و روزآمد با نمونه های نوین و مدل های قابل تعمبم.
- رسانۀ ملی یعنی صدا و سیما بعنوان محور توزیع و پخش فراورده های حوزۀ دین و اخلاق، با پشتوانۀ فضای سایبر و تجهیزات مدرن، با شیوه های جذاب و با تکنیک های اثرگذار و قابل تفهیم.
نکته:
- در بودجۀ سال جاری، علاوه بر حقوق و اضافه کار و علاوه بر هزینه های جاری در دستگاههای فرهنگی مثل هزینۀ آب، برق، گاز، تلفن، ترابری، جلسات و تشریفات، مبلغ 10 هزار میلیارد ریال نیز فقط و فقط برای تولید محصولات فرهنگی تخصیص داده شده است. اما می بینیم که نه تنها از محصولات سازنده و خوش تکنیک فرهنگی خبری نیست، بلکه جلوه های اسفبار فرهنگی موجود، هم فریاد نهادهای متولی فرهنگ را بلند کرده و هم حساسیت افراد دغدغه مند را بر انگیخته است....
- بودجه سازمان صدا و سیما در سال 1400 غیر از بودجه ای است که در بند قبلی به آن اشاره شد ه است.
+ این پست، ماحصل یک کار پژوهشی علمی و مستند 48 صفحه ای است که به صورت قصار و با مصداق قلّ و دلّ نوشته ام.
۴ نظر
۲۳ آذر ۰۰ ، ۲۱:۵۸