https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات ریاست جمهوری» ثبت شده است

 

   إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ  سوره رعد آیه 11

ایرانی‌ها فردا برای چهارسال آینده خود، تصمیم می‌گیرند. 

یا به سمت خودباوری و استقلال و آقایی

یا به سمت دستبوسی آمریکا و التماس از کدخدا... تا مرز وادادگی و درماندگی و انفعال.

 

فقط یادمان باشد که استقلال و آقایی هزینه دارد. اما تاریخ می‌گوید که هزینۀ تسلیم، بیشتز از هزینۀ مقاومت است...

 

+ از ما گفتن بود. نگید که نگفتیم!

به قول جناب شاعر:

  • گویند که با غیری وین گرچه یقین باشد
  • می‌دانم و می‌گویم شاید نه چنین باشد.

 

۷ نظر ۱۴ تیر ۰۳ ، ۲۳:۱۹
مرآت

نمی‌دانم چرا هرچه نتیجۀ نظرسنجی‌ها به نفع آقای جلیلی و یکی دو نامزدِ هم‌گروه ایشان بالا و بالاتر می‌رود، فضای تبلیغاتی انتخابات از طرف بعضی حامیان آقای پزشکیان، تخریبی تر و رادیکالیزه ‌‌تر می‌شود.

برنامۀ تبلیغاتی ستاد آقای پزشکیان در اصفهان با حضور آقایان ظریف و مهرعلیزاده، ماجرای پرت کردن میکروفون توسط محمد فاضلی مشاور متکبر این نامزد در برنامۀ زندۀ تلویزیونی و اهانت شخص آقای پزشکیان به مجری برنامه، نمونه‌های آشکار آن است!! و خدا به خیر گرداند مراسم امروز برج میلاد را...

 

پ.ن:

  1. حامیان آقای پزشکیان دوگونه‌اند. گونۀ اول افرادی منطقی، فرهیخته، با شخصیت، قانونمند و اخلاقمدار هستند‌ که بدون حاشیه و در چارچوب مقررات، نامزد خود را همراهی و تبلیغ می‌کنند. اما دستۀ دوم جریان خائن اصلاح‌طلب هستند که نه تنها علاقه‌ای به شخص آقای پزشکیان ندارند. بلکه می‌خواهند از فرصت انتخاباتی ایشان آب را به نفع خود گل‌آلود کنند و سلامت و امنیت انتخابات را بهم بریزند.
  2. تا همین لحظه بر این عقیده‌ام که آقای پزشکیان اگرچه عملکردی غیر از نقد و سیاه‌نمایی نداشته، اما به لحاظ خانوادگی فردی سالم، صالح، دلسوز و مردم دوست است که خدمت به مردم را آرمان خود می‌داند. اما معتقدم که این نامزد محترم باید مراقب بعضی اطرافیان و حامیان سیاسی خود باشد و حسابش را از افراد دغلباز و رفتار تحریک آمیز آن‌ها جدا کند. تا خدای نکرده شورشی مشابۀ فتنۀ شوم 88 به نام ایشان و به کام فتنه‌گران رقم نخورد.

 

۷ نظر ۳۱ خرداد ۰۳ ، ۱۳:۴۴
مرآت

نمره من به وزن علمی، فرهنگی، کارشناسی، معرفتی، گفتمانی و انصاف و ادب نامزدها در اولین برنامه مناظرات تلویزیونی (بخش اول)

آقای قاضی زاده هاشمی: 20 (فوق تصور بود)

آقای زاکانی: 19

آقای جلیلی: 19 

آقای قالیباف: 12

آقای پزشکیان: مردود

آقای پورمحمدی: مردود و مایه سرشکستگی.

بعداً نوشت:

نمره به بخش دوم مناظره:

زاکانی: ۲۰

قاضی زاده: ۲۰

جلیلی: ۱۹

قالیباف: ۱۲

پزشکیان: مردود

پورمحمدی: کاش حرف نمی‌زد...

۱۰ نظر ۲۸ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۵۲
مرآت

در انتخابات ریاست جمهوری برای من همیشه سه نکته حائز اهمیت بوده است:

  1. مشارکت مردم بالا باشد.
  2. نامزد مورد نظر من رأی بیاورد.
  3. فلان نامزد خاص رأی نیاورد.

اما در انتخابات این دوره، روی بند اول هنوز تعصب دارم و به شدت تلاش می‌کنم که به سهم خودم آمار رأی دهندگان را بالا ببرم. حتی اگر یک نفر باشد.

در مورد بند دوم طبیعتاً به یک نامزد خاص باید برسم و دعا می‌کنم که اون نامزد پیروز انتخابات باشد.

اما در خصوص بند سوم، بر این باورم که این دوره از انتخابات یک استثناء وجود دارد! و اون این‌که نامزدهای این دوره در مجموع هیچکدام دریده و تنبل و گستاخ و غیر مردمی و بی درد نیستند و مثل خاتمی و روحانی وابستگی غلیظ به آمریکا و اروپا ندارند. پس اگر بر فرض احتمال نامزد مورد نظرمن انتخاب نشود، بقیه نامزدها برایم قابل تحمل هستند. حتی اگر نامزد پیروز، شخص جناب قالیباف باشد :))

پ.ن:

  1. امروز سه‌تا نظر سنجی از سه نهاد رسمی را دیدم. خوشبختانه مشارکت 48 تا 51 درصد را نشان می‌داد که ظاهراً رو به افزایش است. اما از نتیجه نظرسنجی‌ها در مورد نامزدها مجاز نیستم چیزی بنویسم.
  2. در مورد رأی ندادن به جناب آقای قالیباف نظر من عوض نخواهد شد.

 

۱ نظر ۲۷ خرداد ۰۳ ، ۲۳:۴۷
مرآت

توی بعضی فامیل و دوست و آشنا، وقتی از من می‌پرسند به کی رأی می‌دهی؟ دو جور جواب می‌دهم:

به اونهایی که حرفم را قبول دارند و بدون اما و اگر نظرم را می‌پذیرند، یه جور جواب می‌دهم.

به اونهایی که می‌دونم قصد چانه زنی دارند و بحث‌های کشدار و بی ربط می‌کنند، یه جور دیگه جواب می‌دهم.

مثلاً در این دوره از انتخابات، به گروه اول صریحاً و راحت میگم که به فلانی رأی می‌دهم و البته دوسه‌تا دلیل هم براشون ضمیمه‌ می‌کنم.

اما به گروه دوم می‌گم: این که به چه کسی رأی می‌دهم فعلاً بماند. فقط می‌دانم که آقای قالیباف اولین گزینۀ حذفی من است که به هیچ قیمتی بهش رأی نمی‌دهم...

بعد می‌پرسن همین؟ میگم آره دیگه! 90 درصد ماجرا همینه... بقیه‌ش خیلی روشنه.

من از مفصّل این نکته، مجملی گفتم

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

۱۴ نظر ۲۴ خرداد ۰۳ ، ۲۳:۴۳
مرآت

فرایند انتخابات اگر بر پایه عقل و خرد و نخبگی نباشد فضایل و اخلاقیات جامعه هیچگاه به ظهور و بروز نخواهد رسید و نیازهای حقیقی ملت‌ همیشه در پایین‌ترین سطح ممکن باقی خواهد ماند.

 آرای انتخاباتی اگر خدای ناکرده بر محور بده بستان‌های سیاسی، وعده و وعیدهای مادی، یا بر پایه قومیت‌گرایی، قبیله‌سالاری، بیگانه‌پرستی و نمونه‌هایی از این دست شکل بگیرد؛ نخبگان و فرهیختگان و مصلحان جامعه، هیچگاه مجال ورود به عرصۀ سیاست و خدمتگزاری اجتماعی پیدا نخواهند کرد. در نتیجه همیشه این باندهای قدرت و ثروت هستند که یا مستقیم و یا با واسطه، نهادهای سیاسی و اجرایی کشور را قبضه خواهند کرد.

بیاییم انتخابات را جدی بگیریم و در رأی دادن به نامزدها آن‌قدر هوشمندانه عمل کنیم که بتوانیم در پیشگاه خدا و در برابر تاریخ پاسخگوی منطقی انتخابمان باشیم.

و بیاییم جوری رأی نَدهیم که از برکت رأی ما، طرف و دار و دسته‌اش حسابی به مال و منال و ثروت و جاه و مقام و شوکت و اعتبار برسند و مردم بینوا همچنان در فقر و فاقه و تنگدستی خودشون درجا بزنند.

به کسی رأی بدهیم که اگر وضعیت جامعه را صد قدم به جلو نمی‌برد، حداقل کشور را دچار عقب ماندگی مادی و وابستگی سیاسی نکند..

 

پ.ن: امروز عصر جلوی تئاتر شهر، برنامه صدای مردم، موضوع اصلی‌اش انتخابات بود. اما هرکس که میکروفون را می‌گرفت در هر زمینه‌ای که می‌خواست حرف می‌زد، دردها را می‌گفت، نقد می‌کرد، عملکرد دستگاهها را زیر سئوال می‌برد، مسئولین را مقصر می‌دانست و خیلی چیزهای دیگر. البته کسانی هم بودند که در موضوع انتخابات حرف زدند و کلام اصلی‌شان این بود که برای حل مشکلات کشور راهی جز انتخاب اصلح نخواهیم داشت.

دفتری هم اونجا گذاشته بودند برای حرف‌ها و نظرهای مکتوب که چون نزدیک وقت اذان بود و منم خسته و تشنه بودم. ترجیح دادم حرف انتخاباتی‌ام را مکتوب و توئیت‌وار بنویسم...

چون فی‌البداهه بود لطفاً گیرو گورهایش را به بزرگی خودتون ببخشید.

۰ نظر ۲۳ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۵۴
مرآت

به اتفاق چندتا از دوستان رفته بودیم خدمت یکی از نامزدهای مطرح در انتخابات ریاست جمهوری تا به اصطلاح گپ و گفتی داشته باشیم و از نزدیک با برنامه‌ها و اهداف سیاسی- اقتصادی‌اش آشنا بشیم. قرارمون بر این بود که گفتگوها را به صورت موضوعی و به صورت سئوال و جواب دنبال کنیم و صحبت‌ها و توضیحات ایشون حالت سخنرانی نداشته باشد.

این نامزد محترم که اتفاقاَ سابقه سخنوری هم دارد و من ندیده بودم که گرفتار تکیه کلام بشود، مع‌الاسف در حین بحث و توضیحاتش بارها ا از عبارت «همت بلند» استفاده کرد. به حدی که خیلی برای ما ملال‌آور شده بود.

یک بار وسط کلام ازش پرسیدم: شما با شهید همت نسبت و یا قرابتی هم دارید؟

گفت: نه، چطور مگه؟

گفتم هیچی، همین‌جوری سئوال کردم. طفلکی متوجه منظورم نشد که از این تکیه کلام دست بردارد.

دوباره به صحبت‌هایش ادامه داد و باز هم مکرر در مکرر از عبارت «همت بلند» استفاده می‌کرد.

به سرم زد که مستقیم بهش بگم تا رها کند این عبارت تکراری را. اما تحفظ کردم و چیزی نگفتم. ولی در عوض این بیت شعر را براش نوشتم و دادم دستش:

هیچ است هر چه هست به جز همت بلند..‌
این مصرع است از دو جهان «انتخاب» ما.

آهسته خواند و لبخندی زد. معلوم بود خوشش آمده. اما باز هم متوجه منظورم نشد. -اسمشو نمیگم که تبلیغ یا ضد تبلیغ براش نشه-  :))

آخرش چاره‌ای نداشتم جز این که بهش گفتم همتِ بلند جناب‌عالی را می‌ستاییم. لطفاَ کمی هم از توش و تلاش و عاش و معاش خودتون و همراهان آینده‌تون برای ما بگید.

این‌جا بود که دوزاری‌اش افتاد و از «همت بلند» به سمت همت مخفف بودجه‌ای تغییر مسیر داد و آخر جلسه هم دستم را به شدت فشرد که نفهمیدم از سر مهر بود یا از سر غیظ.

پ.ن:

  1. به نامزدی که رفتارهای منافقانه‌اش برایم آشکار است رأی نخواهم داد، حتی اگر مورد وفاق جمع باشد.
  2. این نامزد هم که ما رفتیم خدمتش به نظرم رأی نمی‌آورد و البته گزینه مورد نظر منم نیست. اما اگر رأی بیاورد، خاطره امروز من برایش کلی می‌تواند مفید باشد :))

 

۵ نظر ۲۰ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۵
مرآت

این روزها در حالی که ذهنم درگیر انتخابات ریاست جمهوری است؛ بیتی از جناب حافظ هم ورد زبونم شده و دارم وقت و بی‌وقت تکرارش می‌کنم:

  • نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو
  • نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار...

نمی‌دونم این بیت چه رابطه‌ای با دغدغۀ انتخاباتی من دارد. اما، دوست دارم این حالت را به فال نیک بگیرم و نسبت به حوادث آینده امیدوار باشم.

ان‌شاءالله به برکت خون شهیدان عزیز، خدا عنایتش رو از ما دریغ نمی‌کنه...

۴ نظر ۰۸ خرداد ۰۳ ، ۲۳:۴۸
مرآت