فرایند انتخابات اگر بر پایه عقل و خرد و نخبگی نباشد فضایل و اخلاقیات جامعه هیچگاه به ظهور و بروز نخواهد رسید و نیازهای حقیقی ملت همیشه در پایینترین سطح ممکن باقی خواهد ماند.
آرای انتخاباتی اگر خدای ناکرده بر محور بده بستانهای سیاسی، وعده و وعیدهای مادی، یا بر پایه قومیتگرایی، قبیلهسالاری، بیگانهپرستی و نمونههایی از این دست شکل بگیرد؛ نخبگان و فرهیختگان و مصلحان جامعه، هیچگاه مجال ورود به عرصۀ سیاست و خدمتگزاری اجتماعی پیدا نخواهند کرد. در نتیجه همیشه این باندهای قدرت و ثروت هستند که یا مستقیم و یا با واسطه، نهادهای سیاسی و اجرایی کشور را قبضه خواهند کرد.
بیاییم انتخابات را جدی بگیریم و در رأی دادن به نامزدها آنقدر هوشمندانه عمل کنیم که بتوانیم در پیشگاه خدا و در برابر تاریخ پاسخگوی منطقی انتخابمان باشیم.
و بیاییم جوری رأی نَدهیم که از برکت رأی ما، طرف و دار و دستهاش حسابی به مال و منال و ثروت و جاه و مقام و شوکت و اعتبار برسند و مردم بینوا همچنان در فقر و فاقه و تنگدستی خودشون درجا بزنند.
به کسی رأی بدهیم که اگر وضعیت جامعه را صد قدم به جلو نمیبرد، حداقل کشور را دچار عقب ماندگی مادی و وابستگی سیاسی نکند..
پ.ن: امروز عصر جلوی تئاتر شهر، برنامه صدای مردم، موضوع اصلیاش انتخابات بود. اما هرکس که میکروفون را میگرفت در هر زمینهای که میخواست حرف میزد، دردها را میگفت، نقد میکرد، عملکرد دستگاهها را زیر سئوال میبرد، مسئولین را مقصر میدانست و خیلی چیزهای دیگر. البته کسانی هم بودند که در موضوع انتخابات حرف زدند و کلام اصلیشان این بود که برای حل مشکلات کشور راهی جز انتخاب اصلح نخواهیم داشت.
دفتری هم اونجا گذاشته بودند برای حرفها و نظرهای مکتوب که چون نزدیک وقت اذان بود و منم خسته و تشنه بودم. ترجیح دادم حرف انتخاباتیام را مکتوب و توئیتوار بنویسم...
چون فیالبداهه بود لطفاً گیرو گورهایش را به بزرگی خودتون ببخشید.