https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۴۰ ب.ظ

کاش قند پارسی به بنگاله نرود

هندوستان بیش از یک میلیارد و چهارصدمیلیون نفر جمعیت دارد.

هندوستان پر است از گروه‌های متعصب و خرافه‌پرست.

هندوستان معروف است به سرزمین فرقه‌ها و ادیان.

 

امروز داشتم به این فکر می‌کردم چرا هندوستان با این همه جمعیت، با این همه تنوع فرهنگی و خرافه‌پرستی و با این همه تعصبات قومی‌مذهبی، مردمش راحت کنار هم زندگی می‌کنند و مثل ما دچار دوقطبی و تعارض فرهنگی نمی‌شوند.

ولی این‌جا با وجودی که 98 درصد ما در شناسنامه‌هامون مُهر مسلمانی خورده و از یک دین و آئین پیروی می‌کنیم، متأسفانه در زمینه‌های سیاسی، مذهبی، فرهنگی و کلامی با هم فاصله و اختلاف نظر داریم. حتی بعضی وقت‌ها سر یک موضوع بی‌ارزش باهم بگومگو و دعوا می‌کنیم. گاهی هم تیغ تعصبات و جهالت‌هامون آن‌قدر بُرّنده می‌شود که تا مرز تکفیر و درگیری و لشگرکشی علیه یکدیگر پیش‌ می‌رویم.

 

  • گاهی لازم است در تعاملات زندگی آستانۀ تحمل خودمون را بالا ببریم.
  • گاهی لازم است مراقب اختلاف افکنی‌ها و دوقطبی سازی‌های اینستاگرامی باشیم.
  • گاهی هم لازم است قند پارسی همین‌جا بماند و به بنگاله نرود!

+ کاش قند پارسی به بنگاله نرود :))

نظرات  (۵)

با عرض سلام و ادب

لطفا درباره قندپارسی به بنگاله رفتن توضیح بدین

با ذکر مثال

پاسخ:

عرض سلام و احترام.

عنوان را از بیت جناب حافظ  مصادره کردم. معطوف است به تأثیرپذیری هندی‌ها از شیرینی زبان و ادب  فارسی:

شکّرشکن شوند همه طوطیان هند

زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود.


لطفاً توضیح بیشتر را از خود حافظ بخواهید :))

سلام آقای مرآت. 

اول اینکه اینطورها هم نیست که در هندوستان صلح و صفا باشد. اما گر می‌خواهید بدانید چرا پیشنهاد می‌کنم کتاب شهر شادی را اگر پیدا کردید بخوانید. این کتاب فقط یک بار چاپ شده است. و اینکه شیطان اعمالشان را برایشان زیبا جلوه می‌دهد و میان مومنان زمانی فتنه در افتاد که کتاب آمد. اینکه چرا و چگونه خودتان بهتر می‌دانید.

می‌دانید که گاهی برای استعمار استحمار جواب می‌دهد و گاهی تفرقه و جنگ.

پاسخ:

سلام خانم جعفری

اتفاقاً همین‌طوری‌هاست :))  (شاید صد درصد صلح و صفا و گل و بلبل نباشه. اما خصومت و تعارض و دوقطبی هم بین اقوام و همسایه‌ها و خانواده‌ها خیلی دیده نمی‌شود)

شهرشادی رو خونده بودم. چه‌قدر خوب شد که گفتید. به قول مولوی: آفتاب آمد دلیل آفتاب.

استحمار رو خوب آمدی. ولی من دلم نمیاد برای مردم خودمون از این واژه استفاده کنم. البته دعا میکنم هیچ ملتی هم استحمار نشه.

۰۲ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۷:۲۹ محمد قاسم پور

سلام علیکم

به نظرم مقدمه‌ی مطلب شما صحیح نیست.

در چند سال اخیر خصوصاً از زمانی که مودی به قدرت رسیده، اختلاف بین مسلمانان و هندوها تشدید شده.

 

یک آماری رو اخیرا دیدم. در برخی از کشورها گرایش به اسلام وجود داشت. مثلا در نظرسنجی‌ای که در کشورهای مختلف انجام شده بود، درصدی از مسلمانان، قبلا مسلمان نبوده‌اند. مثلا در در آمریکا، حدود ۲۰ درصد از پاسخگویان گفته بودند که قبلاً دین دیگری داشتند و بعدا مسلمان شدند.

اما جالبه، در هند این آمار، صفر درصد بود.

پاسخ:

و علیک السلام.

برای اثبات صحیح بودن این مقدمه پیشنهاد می‌کنم اون درگیری‌های زودگذر را که با دسیسه عوامل بیگانه طراحی می‌شود، موقتاً نادیده بگیرید و  یک سفر سیاحتی یا تحقیقاتی به یکی دوتا از ایالت‌های هند بروید و خودتون از نزدیک روابط بین مردم و روابط بین هندوها و مسلمان‌ها را ببینید. اونوقت هرجور قضاوت بفرمایید. می‌پذیرم.

آمار گرایش به اسلام در کشورها را قبول دارم. به نظرم این از افتخارات اسلام عزیز است که علی‌رغم عملکرد ناصحیح ما گرایش به اسلام همچنان در حال گسترش است. اما این گرایش‌ها، دلیلش خوبی دین اسلام است، نه خوب بودن ما مسلمان‌ها. به قول شیخ بهایی عزیز

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست.

در مورد سطر آخر، ادعایی ندارم. چون اصلاً حرف من اینجا آمار اسلامخواهی هندی‌ها نیست. بلکه زیست مسالمت‌آمیز و عدم تعارض بین شهروندان هند است.  فارغ از هر دین و مذهبی که دارند

سلام مجدد 

استحمار برای مردم خودمان نبود استحمار برای هندوستان و کشورهای کافر ا میلیون‌ها خدا بود و تفرقه برای مسلمانان توحیدی در آفریقا و غرب آسیا. بعد متوجه شدید.

پاسخ:

سلام و درود

حق با شماست.

بگذارید به حساب خستگی و مشغله‌های ذهنی‌ام :)


گمونم با ادبیات نوشتاری شما هنوز فاصله دارم...

۰۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۷:۳۵ ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ

سلام علیکم

به نظر من دخالت تو کشور ما خیلی زیاده ودلیل اصلی این دخالت اسلام و انقلاب هستش.

مثلا غرب خیلی به امور داخلی کشور نظر میده وتحلیل میکنه

ومردم کشورمون هم هرچی میشنون خیلی زود باور میکنن ،شاید یکی از دلایلش این باشه

. اونقدری که غرب برای نابودی اسلام وانقلاب تلاش میکنه ما برای پایداریش کاری نکردیم.کم کاری از انقلابیونه.

پاسخ:
سلام بر شما.
 قطعاً فرمایش شما درسته...
متشکرم که وارد دلایل این موضوع شدید.
خلاصه نظر شما میشه:
                            1- دخالت بیگانگان 2- زودباوری ما 3- تلاش دشمن، 4- کم کاری ما.


به نظر من دلایل دیگری هم می‌تونه داشته باشد. مثلاً اینکه ما گاهی همه‌چیزدان می‌شویم و به خودمون اجازه می‌دهیم توی همه زمینه‌ها اظهار نظر یا مداخله کنیم. بدون این که مطالعه کنیم و یا به نتیجه حرف و عمل‌مون بیندیشیم. 
دوم این که متأسفانه گاهی ذائقۀ ما دستخوش عارضه می‌شود. به همین دلیل طعم همدلی و همراهی و وحدت نطر به ذائقۀ ما خوش نمی‌آید.
گاهی حس ظاهربینی ما باعث می‌شود منافع زودگذر و اندک را بر منافع بزرگ و درازمدت ترجیح بدهیم. 
نکتۀ دیگر این که گاهی لج‌بازی می‌کنیم و به خاطر برخی ناملایمات و خصومت‌های بی‌دلیل، توی زمین بیگانگان بازی می‌کنیم و به ارزش‌ها و مصالح ملی خودمون پشت پا می‌زنیم.

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.