سید حسن آقا میری <=> سید حسین آقا میری
سید حسن خمینی <=> سید علی خمینی
صادق زیبا کلام <=> سعید زیبا کلام
مهدی نصیری <=> هادی نصیری
سیدمحمد... <=> سیدعلی...
و... و... و...
با نفر چهارم آن قدر رفاقت و علاقه داشتم که هر وقت میدیدمش کلی وقتمون به احوالپرسی و خوش و بش میگذشت. بعد هم که به گپوگفت مینشستیم هر حرفی او میزد نیاز من بود و هرچی من میگفتم مورد قبول او بود. یعنی رفاقت و صمیمیت تا این حد.
اما حالا اگرچه هیچ رغبتی به دیدنش ندارم ولی گفتگو با او را لازم لازم میدانم،
به نظرم او هم همین حس را نسبت به من داشته باشد.
با این حساب شاید یه روزی همیدگر رو ببینیم. والله اعلم.