وبلاگستان هم، برای خودش عالمی دارد. درونش پر است از صداقتها، لیاقتها، رفاقتها و ارزشها که در کنار انبوهی از ابنالوقتها زندگی میکنند و قلم میزنند. وبلاگستان پر است از انواع گرایشها، نگرشها و انگیزشها. عالم وبلاگ موج میزند از گونههای مختلف گویشها، رویشها، پویشها و حتی پوزشها.عالم وبلاگنویسی، وفاق و نفاق و شقاق هم فراوان دارد.
وبلاگستان، همانطور که هزل و رذل و بذل و قصه و غصه دارد؛ پایش و زایش و فرسایش هم دارد، ایضاً، آدمهایی دارد با دوز بالای توهم و دروغ و دغل، با اسمهای قابل تعریض و قابل تعویض
وبلاگستان، هم مراحم دارد، هم مُزاحم. به همین دلیل، گرگ هم دارد، میش هم دارد. گوریل هم دارد و کروکودیل هم دارد و صدالبته فیل و کیدِ تضلیل و ابابیل و سجّیل هم دارد!!
خلاصه اینکه، عالم وبلاگ برآمده از همین عالم است که ازهر قماش آدمی در آن یافت میشود. از آدمهای فحاش و کلاش و عیاش بگیر تا آدمهای بشّاش و پرتلاش. فقط باید زرنگ و زیرک باشی تا از آدمهای مزاحم و حیلهگرش فریب نخوری و از ریزودرشت حیلههایش دچار حیرت نشوی. باید در برابر گاف و لاف و گزافِ جانوران علاّفِ وبلاگستان واکسینه باشی تا از وِز وِز مگسهایش و از زوزۀ شغالانش نهراسی و از میدان روشنگری به وادی عفونت و خشونت و هرزگی در نلغزی.
پ.ن. دانشآموز 16سالۀ قلابی:
1- برآمد عقل در میدان، سرِ انگشت در دندان
که با سرمست و با حیران چه گفتم من که اَلهاکم. (اَلهاکُم)
2- بچۀ کوچولوی همسایۀ ما هر وقت میخواد صدای گربه در بیاره میگه: میا... اونوقت برادر بزرگترش بهش میگه: میا نه! بگو میو. باز اون طفلکی می گه: میا... میا... البته الآن چندوقتیه که طفلکی نه میا میگه، نه میو...
3- رانندههای قدیم، گرگ و میش هوا را سختترین موقع برای رانندگی میدانستند. میگفتند بیشتر تصادفات و سوانح رانندگی در گرگ ومیش هوا اتفاق میافتد!