در مسیر انتظار، باید علَمِ علم را برافرازیم. باید چراغ بصیرت را بیفروزیم و باید جسم و جانمان را آن قدر در کورۀ حوادث بگدازیم و زیر پتک ابتلائات زمانه صیقل دهیم تا در برابر دوگانۀ بودگی و آسودگی، پای انتخابمان لنگ نزند و در دوراهی مصاف و انصاف نام پایداریمان پایدار بماند...
*** *** ***
دیروز مهمان جمعی از دوستان وابسته به جبهه پایداری بودم. وقتی وارد جمعشان شدم، دسته جمعی صلوات فرستادند!! البته منظور بدی نداشتند. قصدشان فقط ابراز خوشحالی از پیروزی نامزدهای انتخاباتیشان بود :)) در این جلسه دنبال این بودند که از طریق طوفان فکری برای اهداف نمایندگان منتخب جبهه پایداری برنامهریزی یا سیاستگذاری کنند!! طبق معمول از من هم در این باره نظر خواستند. منم اگرچه مایل به اظهار نظر در این جمع نبودم اما با اصرار یکی از خوبان، کلی حرفهای خوشایند و ناخوشایند براشون زدم. و آخر کار بهشون گفتم: سالی که نکوست از بهارش پیداست و گفتم با شناختی که من از شما و بزرگانتان دارم، مطمئنم که اگر با این دست فرمان جلو بروید و اگر حسابتان را از عناصر کم مایه و بی مایه مثل (...) جدا نکنید؛ نه تنها نمیتوانید گُلی به سر نظام بزنید، بلکه کشتی تحول خواهیتان را خیلی زود در باتلاق تندرویتان زمینگیر خواهید کرد...