https://blog.ir/panel/a-ghannadian/template_edit/current

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

خدا را رحمی ای مُنعم که درویش سر کویت + دری دیگر نمی‌داند رهی دیگر نمی‌گیرد

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

........... بسم الله الرحمن الرحیم ...........

این جــا کلبــۀ کـــلام و رشـحات قـلمی من است. روزنگاشتــه‌های این جــا نوعاً کوتاه و مختصـر است که گـهـــگاهی رنگ دیانت بـه خــــود می‌گــیرد، گــــاهی با بـوی سیاست عجـین می‌شود، گــاهی بـه مسائل تربیتی و رخــدادهای زنــدگی می‌پردازد، گــاهی با حس و حال خـانواده و سبک زندگیِ مؤمنانه می‌درخشـد و در پـاره‌ای اوقـات نیـز با الفـاظ شاعرانه به وادی ادب و هنر اصیل این مـرز و بوم ورود می‌کند...
یادداشت‌ هـای این وبـلاگ گــاهی با طعــم واژه‌هایی از جنس سپیده و سحر می‌آمیزد. گاهی با صبغــۀ فـرهـنگ و اخـلاق نگاشتــه می‌شود و گـــاهـی نیــز با تیـشۀ عـقـــل و اندیشه، ریشه‌های جـهل و خرافه را هــدف می‌گیرد
نویسنده این وبلاگ خود را مدیون شهیدانی می‌داند کـه در روزهای عسرت و گــلولــه و خون مردانه جنگیدند و از حریت و استقلال و آزادی کـشور حـراست کـردند. از ایـن جـهت تـلاش دارد تا از تجـلیــل و نکــوداشت یـاد و حماسۀ آن‌ها نیز غفلت نورزد و هـر از گاهی با قـــلم صـداقت و مـهر، یاد و نام و خــاطرۀ شهامت و اخلاصشان را زینت‌افـزای صفحات این وبـلاگ کـند. باشد تا یادشان جاودانـه و راهشان ماندگار شود.
هــیـچ یــک از سیـاهــه‌ هــای ایـن وبــلاگ، کـپی‌پـیست نیست. امـــا کـپی بـــرداری از مــــطالب ایـن‌جــــا با ذکــــر مـنبــع و آدرس بــلامـانـع است...
پیشنهادها و نـقـدهــای منصفـانۀ دوستان و کاربـران عـزیز را پذیرایم،
از کامنت‌های چالشی و پرسشی عزیزان استقبال می‌کنم. ولی با عرض پوزش از پاسخ بـه کامنت‌هـای ناشناس معذورم. به کامنت‌های بدون آدرس هم در صورتی که آشنا نباشند پاسخ داده نخواهد شد.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سنت خانه‌تکانی» ثبت شده است

یکی از بهترین کارهای زندگی من، خانه‌تکانی‌ آخر ساله. وه که چه‌قدر هم شیرین و شادی‌بخشه این کار... یادمه از بچگی به این جور کارها علاقه داشتم. مخصوصاً اون قدیم ترها که فرش‌شستنِ داخلِ حیاط هم، جزو خانه‌تکانی بود و از قضا توی خانوادۀ ما این کار سخت را پسرا باید انجام می داند...!

خانه‌تکانی یعنی این که دو سه روزی کارهای بیرون رو رها کنی، پوزیسیون کارگری به خودت بگیری، آستین بالا بزنی و شادمانه در خدمت بانوی محترم باشی! حسابی بشوری، بسابی و بتکانی آن‌چه را که از دود و دم خیابان های تهران ناخواسته بر سر و روی زندگی‌ات نشسته است. خانه تکانی یعنی نظافت سقف و کف و دیوارهای خانه، یعنی رُفت و روب بالا و پایین آشپزخانه، یعنی تمیز کردن پشت و روی یخچال و اجاق گاز و وسایل برقی کاشانه، یعنی زیباسازی درون و بیرون کابینت‌ها، یعنی شستن بالکن و برق‌انداختن پنجره ها و سرویس‎ها، یعنی تغییر دکوراسیون و پالایش کمدهای رخت و لباس و مرتب‌سازی قفسۀ کتاب... که من البته اگر چشم نخورم در این دست کارها شخصاً تبحر و تخصص مورد قبول دارم :)

خانه تکانی، مثل غذاهای خوشمزۀ همسربانو طعمی بسیار لذیذ دارد. با اشتها می‌پذیرمش، و شادمانه به انجامش می‌رسانم... من از لحظه لحظۀ روزهای خانه‌تکانی لذت می برم و از ریز و درشت کارهایش تجربه دارم.. از نظر من کمک به همسر، هرچه بیشتر باشد، الفت خانوادگی را بیشتر و مودّت‌ها را صمیمی تر می‌کند.... چه اون وقتی که روی نردبان، دیوارها را کف‌مالی می‌کنی‌، چه اون موقع که به هوای تمیز کردن پنجره‌های بیرونی، جنب و جوش مردم یا ورجه وورجه کردن بچه‌ها و حتی آمد و شد تاکسی و موتوری و سبزی‌فروش محله را از ارتفاع18 متری می‌بینی و چه اون موقعی که آن قدر غرق هم‌اندیشی با همسر میشی که فقط با صدای گوشی موبایل می‌توانی بفهمی وقت نماز رسیده است... از نظر من در دل هر یک از این صحنه‌ها و لحظه‌ها، کلی رمز و راز زندگی و بندگی نهفته است که برای هر لحظه‌اش علیه جریانِ کثیفِ زن، زندگی، آزادی می‌شود نکته‌های جامعه شناختی نوشت...

و اما، در مراحل پایانی کار، یعنی موقعی که پرده‌های اطو زده و بخار دادۀ هال و پذیرایی خانه را با مهارت و ظرافت خاص به ریل پرده می‌آویزی و مراقبی که حتی نیم سانت هم چپ و چوله در نیاد، دیگه داری به شیرین ترین لحظه‌های خانه‌تکانی نزدیک می‌شوی، داری انتظار می کشی که عنقریب خداقوت پایانی همسربانوی محترم را بشنوی و لبخند رضایت و شادمانی‌اش را تماشا کنی. داری می‌رسی به لحظه‌ای که قرار است در پایان دو روز همکاری و همراهی، دعای مستجابش را بدرقۀ راه یک عمر زندگی ات کند...

و چقدر چشم نواز است در و دیوار زندگی بعد از هر بار خانه‌تکانی. انگار نشسته‌ای در خانۀ نوساز و داری زندگی زیبایت را دوباره آغاز می‌کنی.

 

+ به یکی از اقوام گفته بودم: اگر روزی مدرک حقوقی‌ام مخدوش شود و یا به هر دلیلی شغلم از رونق بیفتد. خیالم آسوده است. چون می‌توانم با مدرک دکترای خانه‌تکانی توی دیوار یا پیام‌رسان‌های ایمو و ایتا و بله و سروش و روبیکا و گپ و آی‌گپ سفارش کار بگیرم و برای کسب روزی حلال و گذران زندگی درمانده نشوم :))

 

پ.ن: و چه‌قدر زیباست که همراه با سنت نیک خانه تکانی، صحن و سرای دل را هم از غبار کدورت ها بپیراییم و در و دیوارش را با زیور مهربانی و مودت بیاراییم...

۱۱ نظر موافقین ۱۱ ۰ ۲۲ اسفند ۰۱ ، ۲۳:۴۵
مرآت