مَجلس و ما هُوَ مَجلس؟
پیشاپیش از طولانی بودن مطلب عذرخواهی می کنم.
امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در وصف مجلس و شئون نمایندگان مجلس تعابیر بسیار جامع و زیبایی دارند که بنده به دو نمونۀ معروف آن از بیانات امام خمینی اشاره می کنم:
- مجلس عصارۀ فضائل ملت است.
- مجلس در رأس همۀ امور است.
حالا سئوال این است که آیا مجلس یازدهم و حتی مجالس گذشته مصداق چنین توصیفی بوده و هستند یا خیر؟ اگر بودند و هستند، نمونه هایش کجاست و اگر نیستند، دلیلش چیست؟
بنده مدت هاست با بعضی نمایندگان دوره های قبل و بعضی نمایندگان فعلی در این باره حرف زدم، چالش کردم، پرسشگری کردم. جواب شنیدم، اما حقیقتاً به نتیجه ای در اثبات فرمایش امام نرسیدم. الاّ این که بگوییم توصیف حضرت امام در بارۀ مجلس و نمایندگان، فقط از باب ایجابی و بایستگی موضوع است. نه اینکه هر مجلس و هر نماینده ای چنین هویت و خصوصیتی را دارد. در واقع معنی فرمایش امام (ره) این است که مجلس باید عصارۀ فضایل ملت باشد و باید در رأس امور کشور قرار گیرد. یعنی نمایندگان باید آن قدر قوی، پخته، منطقی، آگاه، پاکدست، دلسوز، مخلص، متعهد، صادق، هوشمند، پرتلاش و باسواد باشند تا بتوانند با رفتار و گفتار و عملکرد خود برای مجلس اعتبار و افتخار و شأنیت بیافرینند و مجلسی بسازند که جز به منافع کشور و ملت فکر نکند.
اما متأسفانه برخی از معضلات مجلس در گذر زمان نهادینه شده که تغییر آن با تذکرات ارشادی اصلاً امکان پذیر نیست. به حدی که حتی بعضی حرکت های به اصطلاح انقلابی مجلس یازدهم نیز به همین دلیل، اثربخشی لازم را نمی تواند داشته باشد.
از جمله مشکلات نهادینه شده در مجلس این است که برابر ضوابط مجلس، نمایندۀ ناظر، باید نظرات مجلس را به شوراها یا نهادهایی که در آن عضویت دارد، منعکس کند تا در تصمیمات آنها اِعمال شود. در حالیکه معمولاً این رویه منسوخ شده و کسی به آن عمل نمی کند
نمونه ای دیگر از ناکارآمدی مجلس، نطق ها و تذکرات نمایندگان است که دچار بخشی نگری یا شخصی نگری شده و معمولاً بدون نتیجه رها شده و یا در بعضی موارد موجب سوء استفاده شخصی و آسیب به بیت المال میشود.
تعارض در قوانین، فراوانی طرح های موازی یا معارض، کثرت اصلاح قوانین، تفسیر پذیری قوانین، از دیگر معضلات نهادینه شده در مجلس است که هیچکس در صدد اصلاح آن بر نمی آید.
بسیاری از نامزدهای انتخاباتی، قبل از ورود به مجلس تصور می کنند که می توانند عهده دار وظیفه خطیر نمایندگی باشند. اما بعد از ورود به مجلس می فهمند که نمی توانند. به همین دلیل هیچ توفیقی در دورۀ نمایندگی خود به دست نمی آورند و مجبور می شوند برای رأی آوردن در دورۀ بعد، باقیماندۀ سنوات نمایندگی خود را با نگاه بخشی و شخصی ادامه دهند.
در یک بیان کلی می شود گفت که علی رغم برخی حرکت های موفقیت آمیز مقطعی، نه اهرم قانونگذاری مجلس توانسته است چرخ مملکت را خوب به حرکت در آورد و نه اهرم نظارتی نمایندگان توانسته است مانع بروز برخی مفاسد باشد. به عنوان مثال، سبک و سیاق سئوال از وزیر، تا به حال هیچگاه منجر به توانمندسازی هیچ وزارتخانه ای نشده و هیچ بازدارندگی برای شخص وزیر ایجاد نکرده است. در نتیجه، سئوال نمایندگان از وزیر، بیش از آنکه موجب توانمندسازی دستگاه سئوال شونده شود، موجب بهره مندی شخص نماینده می شود. با این توضیح اگر مجلس با سئوال کردن و نظارت خود نتواند وزارتخانه ای را توانمند کند و اگر قانونگذاری اش موجب اصلاح امور نشود؛ جز هزینه تراشی برای کشور نتیجۀ دیگری نخواهد داشت!
در بارۀ مجلس و رویه های نهادینه شده در مجلس و وضع فعلی نمایندگان حرف بسیار است. اما، چون بنا بر اختصار است، بیش از این ادامه نمی دهم. فقط به این نکته اشاره می کنم که:
ادعای صداقت و یکرنگی مجلس یازدهم را در چانه زنی و سهم خواهی از دولت جدید آزمودیم و کارشکنی هایشان را هم دیدیم. اما ادعای انقلابی گری، عقلانیت، اصولگرایی یا بخشی نگری و شخصی نگری نمایندگان را نیز در روزهای رأی اعتماد به کابینۀ آقای رئیسی خواهیم دید.
من سخنرانی های امام و رهبری عزیز را در تنفیذ تمام دوره های ریاست جمهوری گوش کردم و یا خوانده ام. اما برای اولین بار بود که دیدم مقام معظم رهبری بر فوریت معرفی وزاری دولت، هم به آقای رئیس جمهور و هم به مجلس تأکید و سفارش کردند. ولی دیدیم که آقای رئیسی حتی یک روز هم زودتر از موعد مقرر، لیست را به مجلس تقدیم نکرد! و حالا منتظر می مانیم تا ببینیم مجلس در این باره چه خواهد کرد؟