شانزده سال وبلاگنویسی با مشغلۀ دانشجویی،... کاری که تا پایان دورۀ دکتریاش بی وقفه برقرار بود و هنوز هم ادامه دارد.
خیلی از بیانیها میشناسندش، از نظر من جزو پاک نویسها، رواننویسها و خوشنویسهاست. مطالبش را همیشه میخوانم. اما به صورت خاموش!
وقایع نگاری، خاطره نگاری و روزانهنویسی را خیلی رسا، مثبت اندیشانه، خداپسندانه، بدون تکلف و بدون پیرایه مینویسد. از اونهایی است که در کسوت دانشجویی تا آخر دورۀ تحصیلات، تابع هرج و مرج سیاسی و کجرویهای فرهنگی نشد. با وجودی که نگاهی روزآمد و رفتاری رابطهمند و نوگرایانه دارد، اما ضابطههای دینی، اخلاقی و خانوادگی، همچنان برایش با اهمیت است و از بیان پایبندی به اعتقاداتش هم ابایی ندارد.
*********
وقتی خبر رسید که در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شده. یکی از کارکنان محل کارش گفت: وبسایت فلانی از امروز به بعد بسته میشود! گفتمش چرا؟ گفت با تعهد و انگیزهای که دارد، غرق در یاددهی دانشآموزان میشود و دیگر فرصتی برای نوشتن پیدا نمیکند. بهش گفتم نوشتن برای او مثل آبِ خوردن است و انگیزۀ نویسندگی او کمتر از کار معلمیاش نیست، او اگر خواب و خسته و بیمار هم باشد باز کلماتش را به راحتی مینگارد...
آخرین پست وبلاگش را هفتۀ پیش با آغازی جدید نوشته است. خدا رو شکر همچنان قبراق و سرحال و با انگیزه میدرخشد. انشاءالله همیشه موفق و پر انرژی باشد و همچنان بنویسد.
چیستیاش را من نوشتم، کیستیاش خودتان پیدا کنید...